شما اینجا هستید

تیتر دو » از بدهکاران دانه درشت به شهرداری دیگر کسی حرفی نمی‌زند، پس شفاف سازی چه شد؟
گروه : تیتر دو , سیاسی

به گزارش سپیدخبر،سیدمحمدعلی ثابت قدم شهردارسابق رشت در گفتگوی سه ساعته به سوالات رویداد گیلان پاسخ گفت که در ادامه می خوانید.

از اینکه دعوت ما رو پذیرفتید از شما سپاسگزاریم در نظر داریم سوالات بی تعارف از شما بپرسیم و انتظار داریم جواب های شفاف و صریح بشنویم بعنوان اولین سوال بفرمائید چه شد که گرگان را برای شهرداری انتخاب کردید و چه عواملی باعث شد که از ادامه راه باز بمانید؟

با تشکر از پایگاه خبری رویداد گیلان، در شهرداری گرگان به جهت اینکه در سال ۸۰ در آنجا فعالیت دانشگاهی داشته و عضو هیات علمی بودم و به واسطه ی آشنایی از قدیم با عزیزانی که در آن شهر داشتم، مجموعه ی شورای شهر آنجا با توجه به اقداماتی که در شهر گرگان صورت گرفته بود و اقدامات خوبی نیز بود به دنبال این بودند که شهرداری را برای شهر انتخاب کنند که عقبه و سابقه ی کار در شهرهای بزرگتر یا همتراز داشته باشد و این عقبه ریشه اش در همین انتخاب بود و پس از اینکه انتخاب را انجام دادند مراحلی طی شد که مشخصا بحث مربوط به استعلاماتی بود که از طریق وزارت کشور برای مجموعه ی سازمانهای مختلف باید فرستاده می شود و به واسطه ی یکسری از الطافی که پاره ای از دوستان شورایی قبل و مدیریت استان در مقطع قبلی و حوزه ی سیاسی اش که اکنون حضور ندارند انجام داده بودند، حسب آن نه ماهی (نیمه ی تابستان ۹۵) که ما با آنان اختلاف نظرهایی داشتیم هم در بحث اجرایی که بعدا نتایجش در دوره ی خروج بنده از شهرداری و حضور آنها در استانداری گرفته شد و اتفاقات بعدی که در استان رخ داد در موضوعات قضایی و امنیتی موید عرض بنده در اختلافات آن دوره بود که البته بروز و ظهورعینی پیدا نکرد چون نخواستیم حس اعتماد مردم در آن مقطع نسبت به کل سیستم و جامعه و مدیریت محلی کمرنگ کنیم و از طرف دیگر هم مشکلاتی که…داشتند و به واسطه ی برخی از اختلاف نظرهایی که بود و داخل بعضی از اعضای شورا موضوع انتقال پیدا میکرد به حوزه ی دولت، عملا یک همسوی یکپارچگی آنجا اتفاق افتاد با توجه به اینکه برخی از عزیزان رای نیاورده بودند و یا برخی رای آورده بودند و با ایشان در دوره ی رای آوری به نوعی همراهی نشده بود بنابراین ما با یک همگرایی روبرو شدیم که فشار از بالا و چانه زنی از پایین برای بنده از دو طرف به همراه داشت و از طرفی یکی از اهداف عمده ما در کلیت شورای پنجم این بود که مجموعه ای که بتواند توسعه را در چهارچوب عقلانی پیش ببرند در انتخاب مردم ملاحظه نماییم من از این حیث خوشحالم.

در کلام فارغ از مصادیق ما با شورایی مواجه هستیم که امروز زودتر از قبل و بهتر از قبل تصمیم می گیرد و بنده به عنوان کسی که دو دوره شهردار بودم وبا شوراها کار کردم می دانم که این نوع تصمیم گیری امروز کار شهردار را بسیار تسهیل کرده است. اگر موضوعی در سطح شهر اتفاق نیوفتد بستگی به قدرت اجرایی شهرداری و پیشبرد اهداف از طریق پیگیری از سایر ادارات دولتی برمیگردد اما در اجزا قاعدتا ممکن است ایراداتی به صورت فردی به اعضا برگردد که آن را نمی توان به صورت کلان به تمام شورا و ماهیت و اصالت شورا اشاعه داد.

در زمینه ی انتخاب گرگان مشورتی داشتید و یا به پیشنهاد فردی شهر گرگان را انتخاب کردید؟

با اعضای شورای شهر آنجا با توجه به سابقی که داشتم و در شناسایی آن شهر نیز ارتباطاتی داشتم و برنامه ی کاملی را با تیم دانشگاهی برای آنجا با توجه به سابقه ی فنی و ترافیکی که درمورد شهر گرگان می شناختم بنابراین امکان این امر را داشتم که بتوانم حضور پیدا کنم. بیشتر مشاوره ها، مشاورهای کارکرد گرایانه بود تامشاوره های سیاسی، ضمن اینکه یکی از محاسنی که نسبت به استان گیلان شهر رشت که دیار مادری من است، مقوله ی مربوط به همگرایی مسوولین محلی بود برای اینکه بتوانند شهر خود را پیش ببرند و شاید بتوان گفت کمی کار در گرگان سخت بود به خاطر اینکه دوره ی قبل این شورا، کارهای خوب و مردم پسندی انجام داده بود و در کلان نمی شود منکرزحمات گذشته ی شهردار این شهر که یکی از شهرداران با سابقه ی کشور بود، شد و شهردار کنونی نیز سابقه ی خوبی دارند و پر کردن اعتماد مردم کار آسانی در شهر گرگان نیست چون که باید سرعت و کیفیت های لازم مورد انتظار حفظ شود.

مقصر بحث بهم خوردن شهرداری گرگان را به نوعی در گیلان می دانید؟

بنده در قالب مطالبی در حدود سه ماه پیش در زمینه ی شفاف سازی های مالی به این موضوع اشاره کردم. در مرداد سال ۹۵ قبل از استیضاح دومی که در شورا انجام شود با هماهنگی چند نفر از اعضای شورا که همیشه مخالف روند موجود بودند کارشناسانی از حوزه ی استانداری به شهرداری فرستاده شدند و این کارشناسان بالغ بر ۱۲۰۰ مورد را از موضوعات شهرداری در سنوات مختلف از دهه ۶۰ تا روزهایی که در آنجا بودم را مطرح کردند و مستنداتی را خواستند.

معمولا وقتی که جو روانی و حجمه ای را به وجود می آوردند، نوعی فشارروانی را بوجود می آمد که در زمان مقتضی خود از آن استفاده ی لازم را می بردند و این زمان مقتضی انتخابات هیات رییسه شورا بود و معاملات پشت پرده ای که در زمینه ی تعیین ریاست شورا و یا احتمالا تغییر شهردارانجام می شد که متاسفانه در این شهر بنده به وفور شاهد این قضیه بودم. هم در دوره ی سوم تعیین رئیس شورا که من بودم و استیضاح نشدم چون تازه ۵ ماه بود که شهردار شده بودم و کمی در زمینه ی استیضاح دست نگه داشتند (حیا کردند) و انتخاب رییس شورا و شهردار را با هم گره نزدند.

در حدود یک ماه و نیم تا دو ماه انتخاب بر سر انتخاب رییس شورا بحث و جدلی بود که همیشه حرف از منافع شهر در آن زده می شد اما فکر نمی کنم دو ماه وقت گذاشتن برای انتخاب ریاست شورا که فقط یکسال مدت زمان کارکردن آن است اینقدر منفعت شهررا باید زیر سوال ببرد! موضوع دوم اینکه بحث مربوط به عناوین جو روانی که شروع شده بود از ۱۲۰۰ مستنداتی که بیان شده بوده با پیگیری همکاران ما در شهرداری و پاره ای از همکاران دولت که قصد آنها کار کردن بود و باید از آنها تشکر کنیم چون در استانداری مسوولیت داشتند، این موارد به ۶۰۰ و بعدا به ۳۰۰ مورد رسید و در دوره سوم استیضاح در اواخر دی ماه به ۱۲۰ مورد و دوره سوم استیضاح هم رقم خورد و دلیل اصلی آن استیضاح عدم تمکین به واسطه ی فشارهایی بود که یک نفر در شورا در خصوص عزل و نصب ها داشت و متاسفانه به دلیل مداخله های بی موردی که رخ می داد که یکی از موضوعاتش چینش نیروهای مورد نظردر حداقل خود که خیلی توانمندی خاصی هم نداشتند که در شهرداری به وفور بودند متاسفانه رخ داد و بنده البته کوتاه نیامده و آن استیضاح هم به نتیجه نرسید و قبل از استیضاح چهارم که ۲۳ خرداد ماه بود ما مستندات را به استانداری ارایه دادیم و موارد به ۶۰ مورد رسید که در ۲۳ مهر ماه بنده به عنوان شهردار گرگان انتخاب شدم یکباره نامه ای از وزارت کشور آمد که پرونده این مستندات باید پیگیری شود و بنده مورد به مورد این موارد را در مکاتبه قید کردم که موضوعات چه بوده است و در فرآیند تخلفات اداری لحاظ شد و این باز شدن پرونده سبب شد که بنده با این بحث روبرو شدم که حراست وزارت کشور با یک کار غیر منطقی، غیر قانونی و غیر حرفه ای به واسطه ی اینکه حق قانونی نداشتند بنا به پرونده ی باز شده ی تخلفات اداری که به آن رسیدگی نشده و حتی پرونده ای که به آن رسیدگی هم شده بود اما سطحی از تخلف در آن تثبیت شده را به آن بپردازند و به آن استناد کردند و استناد غلطی بود و در آن مقطع نخواستم منفعت شهر گرگان را که به بنده لطفی کرده بودند زیر سوال ببرم که این امر سبب کشدار کردن موضوع برای شورای شهر میگردید و وزارت کشور برای موضوعات اتفاق افتاده یک فرآیند کوتاه قانونی داشت که نمی خواستم به گرگان آسیب بزنم و شانیت سیستم را بنده در این ندیدم که به لحاظ قانونی شکایتی داشته باشم و سعی کردم فرآیند اداری رفع تخلفات طی شود و با ارایه اتفاق خاصی رخ نداد.

گرگان به شهردار جدید خودش رسید و عده ای هم در اینجا که همیشه به شیطنت علاقه داشتند آنها هم سعی می کردند با تماس های خودشان جو روانی آنجا را منفی نگه دارند مانند کاری که در اینجا انجام می دادند و ممکن است بعضی از اوقات هم همین حالا ادامه دهند و تمایل دارند که شورا و شهرداری را به شورای چهارم و سوم ارجاع دهند که این برای شهر آسیب است. در خصوص شهر رشت این موضوعات به نوع دیگری اتفاق افتاد شاید فقط تفاوت نوع آن پشت صحنه بودن اتفاقات بود و به پاره ای از دوستان می گفتند که در کنار برخی از موضوعات برای شهر نباشید. خوشحالم که امروز نیستم چون بودن من باعث می شد که از سرعت برخی از مصوباتی که در شورا به فوریت مصوب شده به خاطر برخی تعارضات یا بهتر بگوییم منافع فردی، گرفته می شد.

چه حسی داشتید پس از اینکه شهردار دیگری برای گرگان انتخاب شد؟

حس خاصی نداشتم. بهرحال یک فرآیند قانونی است که باید طی شود. بنده در چهارچوب قانون باید موضوعات را پذیرا باشم. شورای شهر گرگان کار غیر قانونی نکرد. معرفت و اخلاق مداری لازم را به خرج داد و به نوعی در سیستم دولتی استان خود در دوره قبلی تمام خوبی و نیکی که در آنجا و شهر گرگان دیدیم در اینجا ندیدیم و همین امر مانعی بود برای تقابلی که می توانست رخ دهد.

یکی از موضاعاتی که مدام شما در شورا با آن درگیر بودید طرح استیضاح و سوالات پی در پی شورا نشینان از شما بود؟ چرا شورا اینقدر با شما درگیر بود؟

واقعیت این است که طرح سوال دلایلی داشت که ریشه ی آن را می توان از روز اولی که بنده انتخاب شدم در ۱۲ بهمن سال ۹۳ حس کردم. در آن زمان، وقتی که بنده انتخاب شدم یکی از اعضای شورای شهر که توسط مردم از دوره ی پنجم به ایشان اعتماد مجدد نشد برای انتخاب بنده پیام تسلیت صادر کردند و این امر نشان می دهد که تعارض موضوع بدون شناخت عینی بود. بدون اینکه با کسی یکروز کار کنیم پیام تسلیت وی را ببینیم و این تضاد واضح بود اما بنده تضادی نداشتم و همیشه به عنوان یک عضو شورایی که بدنبال منافع عمومی هستند از ایشان نام بردم و البته بیشتر ما با افرادی مشکل داریم که شعارشان، شعار کار و دوستی است اما از همه ی موضوعات می خواهند استفاده ی ابزاری کنند حتی بهره برداری از موضوعات شهرداری، پرسنل شهرداری، اعضای دیگر شورا که همکار خودشان هستند در دوره های مختلف، استفاده از برخی گروهها و مردم که البته آنها نیز پس از مدتی متوجه می شوند که این نگاه، نگاه ابزار گونه است.

بنابراین ریشه و پایه ی این استیضاح ها زمانی رخ داد که ترجیح منافع خصوصی به عمومی رخ می دهد و تقریبا در هر چهار دوره ی استیضاح و ۱۳ طرح سوال وبیش از ۳۰۰ تذکر در کشور بی سابقه است غیر از این موضوع دیگری را ندیدم. مثال هایی هم برای این موضوع دارم که عنوان می کنم. در طرح سوال دوم، سوم و چهارم که منتج به استیضاح شد با این موضوع روبرو بودم که چرا جایگاههای شهر نت های بانک شهر جمع نمی شود؟ بنده الان در شهرداری نیستم و الان باید پرسید که چرا شهر نت ها جمع نمی شود؟

علاوه بر آن لایحه ای در دو سال پیش به شورا داده شد مبنی بر اینکه سهامدار بانک شهر شویم و از بانک شهر وام دریافت کنیم با توجه به موضوعات و لوایحی که مصوب شده است و بتوانیم شهر را هوشمند کنیم و همه ی این موضوعاتی که امروز به عنوان نواقص قید می شود و در حقیقت دو سال پیش می توانست آورده هایی برای شهر داشته باشد و وقتی این موارد گروکشی می شود و ابزاری برای بزرگ کردن و مطرح شدن می شود و ابزاری برای کوچک کردن طرف روبروی خود می شود که اصلا نباید رودرو باشیم بلکه باید در کنار هم قرار بگیریم و مردم از این تعارض از لحاظ ذهنی و عینی خروجی نمی گیرند نتیجه آن می شود که به صورت مقطعی به دنبال موج سازی هستیم که از آن بحث چیزی به ما برسد.

متاسفانه تعارض منافع خصوصی و عمومی این فضا را به وجود می آورد چه به لحاظ نیروی انسانی مرتبط با ما که برخی از اوقات افراد لیاقت فردی شان برای خیلی از موضوعات بوده ولی فرد می خواهد به عنوان کسی که آن استقلال شغلی را که به وی داده را به خود وابسته کند و فرد همیشه احساس بردگی و پیرو بودن می کند و به اصلاح عامی در شهرداری که گفته می شود این فرد آدم فلانی است» تبدیل می شود و این روحیه ی خوبی نیست و با آزادگی انسان در تعارض است و همچنین با واقع بینی و شرایطی که به دنبال آن هستیم تفاوت دارد. نمیتوانیم بپذیریم که برای یک اداره ای دکترای متخصص و مرتبط با آن رشته را کنار بگذاریم و یک فرد کارشناس یا کارشناس ارشد غیر مرتبط را که نحوه درس خواندن و مدرک گرفتنش معلوم نیست به کار بگیریم و یا برای فلان منطقه ی شهرداری فلان موضوع را پیش رویم.

سعی کردیم روشی را پیش رویم که قابل دفاع باشد اولا درون گرا فکر کنیم بر اساس پتانسیل درونی شهرداری، ثانیا جوانگرایانه فکر کنیم ثالثا بر پایه ی نسبت جنسیتی معقولی فکر کنیم به طوری که مدیریت یک خانم در شهرداری به مدیریت ۱۸ خانم در ۴۲ مدیر تغییر پیدا کرد و تخصص هم مبنای عمل بگذاریم و بنده قایل به این هستم که جوانگرایی سبب می شود که سرعت و چابکی کار بالا رود و فساد نیز کمترشود و نظم سیستم با استفاده از این چالاکی به ویژه استفاده از خانم ها بیشتر شود.

یکی از موضوعاتی مورد نقد رسانه ها و برخی از اعضای شورا انتصابات بود که در دوران شما رنگ و بوی خاصی داشت دلیل صدور احکام مختلف و عزل و نصب ها ی زیاد چه بود؟

خوشبختانه در طول ۲۶ ماهی که بنده در شهرداری بودم روابط خوبی با نگاه قهوه خانه ای به مدیریت افراد نداشتم و یکی از دلایل عزل برخی از افراد نیز همین بود. متاسفانه هنوز هم ممکن است وجود داشته باشد. نگاه قهوه خانه ای منتج به فناست چون افراد این چنینی سیستم پذیر نیستند و شفاف عمل نمی کنند و به دنبال لابی و مذاکرات پشت صحنه هستند. برای هیچکدام از افرادی که در شهرداری هستند نمی توانید بگویید که نسبت خاصی با هم و با افراد دیگر دارند. یک نفر را مثال بزنند که نسبت خویشاوندی با ینده و هر فرد دیگر دلیلی برای بکارگیری وی شده باشد و تخصص نداشته باشد به ویژه در شش ماه آخر، ما به ۹۵ درصد ترکیب ایده آل خود در شهرداری رسیده بودیم و آن درصد های باقیمانده نیز در ماههای باقیمانده قابلیت این را داشت که تغییر یابد و برنامه نیز این بود البته این مورد اکنون به عقب برگشته و از دختران و خواهران و برادران و بستگان مدیران در شهرداری بکار گرفته شده و قراردادهای مختلفی بسته شد که بسیاری از این قرار داد ها هم فرصت سوزی برای جوانان دیگر این شهر است که اگر شما خیلی از این افراد را در یک رقابت سالم در کنار جوانان شهر قرار دهید و آزمون بگیرید باید این افراد در آن آزمون مشخص شوند و بکار گرفته شوند که اکنون تحت عنوان مشاور در شورا و شهرداری فعالیت دارند و واقعیت خیلی از این افراد نیست و اتفاقا معکوس این جریان است.

از همکاران جوانی که در شهرداری مشغول بودند بر طبق آزمون استخدامی در سال ۹۱ به شهرداری ورود کردند و بنده در همان دوره اول شهرداری خود خیلی از این افراد را حسب توانشان. مدیر بالادست باید از افراد کاربخواهد وآن افراد هم در جایگاه تعریف شده باید بتوانند خروجی خوبی بدهند.

یکی از انتقاداتی که به شما میشد این بود که شما از افرادی که تخصص و سابقه نداشتند یک شبه مدیر میساختید در این مورد چه توضیحی دارید؟

در ۹۹ درصد موارد بکارگیری نیروها تخصص رعایت شد، ترکیب چند ماه آخر شهرداری مرتبط ترین ترکیب در شهرداری شده بود. اصلا در خصوص بسیاری از پستها مدیران و مدیران عامل سازمانی الزام قانونی به لحاظ تحصیلی و سابقه کاروجود داشت و دارد که هم اکنون رعایت نمیشود.

آیا انتصاباتی که انجام میشد با فشار بیرونی بود؟

در خصوص فشار بیرونی که وجود داشت همیشه یک جمله به کار برده می شد و آن این بود که ثابت قدم شورایی نیست در حالیکه همین فرد که از نظر بعضی آنها شورایی نبود بیشترین کار را با شوراها انجام داده بود.

بنده به شدت به شورا اعتقاد دارم چون انتخاب مردم است و دولتی نیست. شورانشینان هم باید بدانند که نباید در وظایف شهردار دخالت شود و از آن طرف هم شهردار نباید در وظایف شورا دخالت کند. شهردار نباید به واسطه ی وجود شورا جسارت اش از بین برود چنانکه شما آقای قالیباف را می بینید که ۱۲ سال شهردار تهران بوده اند و شورا هم نظارت بر ایشان داشته و در شورای شهر تهران هم اصلاح طلب و هم اصولگرا وجود داشتند که با ایشان تعامل داشتند. تعامل زمانی معنا دارد که در آن منافع عمومی دیده شود. اقتدار زمانی معنا دارد که در آن منفعت عمومی تولید شود. سرعت زمانی معنا دارد که منفعت عمومی خروجی آن باشد. از جایی که اقتدار، سرعت، عدم مداخله باشد منفعت عمومی حاصل می شود ۲۰ پارک و ۱۰ ایستگاه آتش نشانی و سرای محله و… ایجاد شده است روابط با اعضای شورا نباید بر اساس ارادت واطاعت باشد.

بنابراین ما باید بپذیریم که ضعیف بودن شهردار به معنای تعامل گرا بودنش نیست. شورا هم نباید به دنبال چنین چیزی باشد. در حال حاضر درشهر تهران، آقای دکتر نجفی به عنوان شهردار یک فرد قوی در حوزه های ستادی و استراتژیک است ولی جنس شهرداری به واسطه ی محتوایی که دارد به گونه ای است که مردم باید فعالیت شما را ببینند. فاصله ی برنامه ی استراتژیک تا عمل درکف خیابان کوتاه است. شهردار باید در شهر حضور داشته باشد نه اینکه در ماشین بنشیند و رفت و آمد کند که مردم او را نبینند. در شهرداری همه ی ساعت ها ساعت ملاقات است چون سرعت ارایه ی خدمت بالاست. اصلا ملاقات بی معناست. باید کار را درپهنه ی شهر به گونه ای توزیع کنید که خودتان موضوع را زودتر از ملاقات مردمی ببینید. اینکه میزی تعریف می کنید به نام میز خدمت» و بعد این میز، میز فرصت می شود موضوع و هدف دیگری است. باید قبول کنید جای که می خواهید خدمت کنید را دیده باشید نه اینکه تازه بشنوید که مردم چه می گویند؟! همین موضوع را دانشگاه شریف و همکاران به صورت کتابچه ای تدوین کرده اند، اگر مردم می خواهند خروجی بگیرند این را در عمل شما می بینند نه در حرف شما ودریافت نامه! آقای احمدی نژاد از این فعالیت ها زیاد انجام می داد. در یک سفر استانی که می رفت نامه ها را از مردم می گرفت آن زمان نفت گران بود پول را توزیع می کرد نهایتا یک سیستم پاسخ گویی داشت که من هم آن زمان که در شهرداری بودم و جوابی دریافت می شد یک میلیون الی دو میلیون به یک بنده ی خدایی که نامه داده بود می داد و یک گونی سیب زمینی هم در جلوی در طرف می گذاشت!

اگر ما می خواهیم به این نقطه فکر کنیم که خدمتی را که می خواهیم ارایه کنیم زودتر از مراجعه مردم به ما به انجام برسانیم به نتیجه ی مطلوب تری می رسیم. اگر قرار است برویم سراغ اینکه یک پروسه تعریف کنیم ومردم را به صورت چهره به چهره ببینیم که بعد ثمرات آن را به آن نقطه که می خواهیم برسانیم می شود استفاده ابزاری. صحبت بنده این است که شهردار مقتدر اجازه نمی دهد که افراد از قبل شهرداری استفاده ی ابزاری کنند و نباید این اجازه را به دیگران بدهد چون منافع عمومی با این موضوع در تعارض می شود و این موضوعی است که به حوزه ی سیاست برمی گردد؛ یعنی می خواهیم استفاده ای بکنیم از مثلت ثروت، قدرت و منزلت و از دو بخش ثروت و منزلت به قدرت برسیم. شهرداری جایی نیست که با جیب مردم این ابزار را بدست آوریم. اگر عرضه دارید، اگر معرفت دارید و می خواهید حرفی که می زنید با عملتان بخواند از جیب مبارک خود هزینه کنید و بروید مجلس و ۸ میلیون حقوق بگیرید!

جناب آقای دکتر از صحبت های شما اینطور برداشت میشود یکی از علتهای اصلی تغییرات گسترده مدیران در شهرداری جوانگرایی سیستم شهرداری بود؟

ببینید مثالی برای شما عنوان می کنم: یک مربی تیم فوتبال برای اینکه تیمی را به جام جهانی ببرد از چند بازیکن دعوت می کند؟ این بازیکن ها در طول مدت آماده سازی تیم ارزیابی می شوند و نهایتا یک تیمی که کاملا با قوی و آماده باشند از سوی مربی تعیین می شود. اگر در تیم فوتبالی مثل ایران مثلا کل ۱۱ بازیکن همه به مانند علی دایی و علی کریمی و … از نظر بازی قوی نباشند مربی مجبور به تولید و آماده سازی ان بازیکنان خواهد بود و اینکه جایگاه اصلی آن بازیکن در تیم به لحاظ بازی مشخص شود. بنده خیلی واضح ریسک ناشی از جوان گرایی در سیستم را پس از بالغ بر ۲۵ سال در شهرداری پذیرفتم و پای آن نیز ایستادگی کردم. اگر به فردی این امکان داده شده که خود را نشان دهد کاری که در دانشگاه به وی نیاموخته اند پس این فرد باید در کار این مسایل را تجربه کند و یاد بگیرد و در معرض موضوعات قرار بگیرد. برخی از این موضوعات مربوط به شفافیت، زمان گذاری فرد، فنی بودن و … است. جوان بودن در کار انگیزه با خود به همراه دارد.

یکی از مشکلات ما این است که افراد مسن دارای پارامترهای انگیزشی نیستند و کندی دولت های ما منجمله وضعیت موجود ناشی از همین امر است. گفته می شود که میانگین سن وزرا مثلا از ۶۸ سال به ۶۲ سال رسیده است در حالیکه از نظر بنده باید سن ۵۵ سال به بالا برای مسئول اجرایی آن هم در رده های میانی از شهرداری یعنی آفت و محافظه کاری و نه بکارگیری تجربه موثر. در سیستم قضایی نیز در دنیا داریم که قاضی ابتدا وکیل است سپس قاضی می شود، اما در ایران دریافتی وکیل در حق الزحمه بیشتر از یک قاضی است. ما باید کادر سازی کنیم و برای کادر سازی خودمان سلسله مراتب تعریف کنیم و فرد می تواند با سه سال سابقه ی کار مدیر یا مدیر عامل باشد تا ۳۰ سال سابقه ی کار. باید آن فرد را برای آن جایگاهپرورش داد. سابقه تربیت نیرو و کارشناس در شهرداری آنقدرقوی نبوده است. هدف این بود در این جانمایی همکاران در شهرداری بصورت پله ای بتوانیم افقی ببینیم و این افراد به شهرداری احساس تعلق کنند و برای شهرداری فعالیت های مثبتی انجام دهند و این به نظر من کاردرستی بود.

فردی که به او این احساس را می دهید که فرد توانمندی است و یا پتانسیل های دارد و به وی جایگاهی می دهید و بعد این جایگاه را از وی می گیرید انتظار چه برخوردی را دارید؟ آیا بی انگیزه گی ایجاد نمی شود؟ افرادی که خانواده ی خود را وارد سیستم شهرداری می کنند قطعا بعد نمی توانند حرفی در خصوص کنترل انتصابات توسط دیگران بزنند. موضوع شهر نت ها یکی از موارد طرح سوال و استیضاح جنابعالی بود چرا در حال حاضر بحث سهام دار شدن شهرداری و مسکوت ماندن شهر نت ها مطرح است؟

این نشان می دهد که منافع ما در طول زمان دچار تعارض می شود و این نگاه فرد گرایانه باعث می شود که هر بحثی منجمله شهر نت مطرح شود و ما در لحظه ای که بخواهیم از موضوعات تصمیم گیری و تصمیم سازی مان به ظن خود به ظاهر جایگاه شورایی و حق قانونی خود می دانیم و این را رای مردم می دانیم. با رای مردم می تواند ریاست شورای ناکارآمد و عضو شورای دزد پیدا شود قرار بر این نیست که همه مقدس باشند فضای عمومی الزام به دموکراسی فضای قابل احترام است برای اینکه مردم را به رسمیت می شناسند. مردم خیلی خوب متوجه می شوند و کلی گویی را درک می کنند. مردم ممکن است در آن لحظه متوجه ی برخی مسایل نشوند اما به مرور زمان درک می کنند.

موضوع شهر نت موضوعی بود که برای شهر رشت و مردم دارای منفعت بود و ما جز نخستین شهرهایی بودیم که این کار را انجام دادیم و قیمتی هم به عنوان اجاره ی منطقه ای مکانی تعیین کردیم و چند بار هم لایحه ی آن را به شورا فرستادیم و شورا به جای اینکه برود و آن لایحه را بررسی کنند به عنوان طرح سوال مطرح می کردند و هیچوقت هم بررسی نشد و فقط صحبتشان این بود که این کیوسک های شهر نت جمع آوری شود در حالیکه این شهر نت ها پول به همراه دارد و باید سیستم قضایی دستور برداشتن تک تک آنها را بدهد تا تبعات حقوقی و قضایی نداشته باشد. آن زمان این بحث را به این موضوع وصل می کردند که ثابت قدم در بانک، خودش منافع و تسهیلات دارد در حالیکه اصلا ربطی نداشت و تسهیلاتی را قبل از ورود به شهرداری گرفته بودم و جریمه ی آن نیز لحاظ شده بود.

علت اینکه لوایح شهرداری درکمیسیون بودجه بررسی و مصوب نمی شد چه بود؟

جا دارد از آقای فرهام زاهد تشکر کنم که اکنون مسوولیت کمیسیون بودجه شورای شهر رشت در دوره پنجم را به عهده گرفته اند وهمچنین تشکر کنم دوستانی که قبلا ریاست کمیسیون بودجه شورا را بر عهده داشتند این مسوولیت را دوباره بر عهده نگرفتند به خاطر اینکه قبلا بودند و هدایت می کردند اما اکنون در جای دیگری هستند که فکر می کردند آنجا بهتر هدایت می شود و این اتفاق عملا رخ نداد و خوشبختانه آن روند تسریع شد و هم اینکه ما در دو سال لایحه برنامه بودجه را زودتر ارایه می کردیم اما بعد بودجه برنامه بودجه شهر در شهریور ابلاغ می شد و مستندات ان هم موجود است. امسال کلیات بودجه چند روز پیش تصویب شد و به نتیجه ی معقولی رسید.

موضوع مربوط به عدد بودجه هم در سال ۹۷، دو درصد بیشتر از سال ۹۶ شد آنهم با تفاوت چهل میلیارد تومانی که این نشان می دهد که بودجه شهرداری درست تدوین شده بود یعنی در قسمت درآمدهای شهرداری که برگرفته از ساخت و ساز، عوارض و بحث های اینچینی است حدودا ۵۵۰ میلیارد تومان بود که ۳۸ درصد کل بودجه بود در سه شاخه ی فروش املاک، سرمایه گذاری و گرفتن تسهیلات وام بود که دقیقا این موارد را در سال قبل مصوب کرده بودیم و امسال با همین ساختار موضوع مصوب شده اما جالب اینجاست که معدود نفراتی که ایراد می گرفتند امسال رای دادند به روند قبلی. علی ایحال کلیات بودجه تصویب شده و امیدواریم که جزییات آن با پروژه های ذیلش به نقطه مطلوب برسد. خوشحالم اینکه عنوان کنم این سیر توسط دوستانی منجمله آقایان زاهد، حاجی پور، عبدالهی؛ علیپور، رسولی، عاقل منش و خانم شیرزاد به گونه ای در حال پیشروی است که امیدوارم بقیه نیز راه این دوستان را پی بگیرند.

آیا شما این نظر را دارید که کمیسیون برنامه وبودجه شورای چهارم در زمانی که شما شهردار بودید در تصویب لوایح و به تعویق انداختن آنها در موضوعاتی نظیر معوقات مالی شهرداری مقصر بوده است؟

در ظاهر ممکن است تقصیری متوجه شما به عنوان کمیسیون نباشد اما موضوعات به ظاهر همواره در دست بررسی و کارشناسی است و بیشتر بحث گرو کشید در تصویب لوایح رخ می داد که به کرات اتفاق می افتاد. قضایایی که در خصوص بانک، فروش املاک و سرمایه گذاری مطرح می شد فرایند به کندی صورت می گرفت. به عنوان مثال مجوزی که به شهردار در هیات عالی سرمایه گذاری داده شده بود و در شورای شهر مصوب شده بود حداکثر ۸۰۰ میلیون تومان بود امروز این عدد ۵۰ میلیارد تومان است این موضوع خیلی کمک می کند در کوتاه شدن یک فرآیند. یا اینکه فروش اوراق و اوراق سیال، لایحه اش در شورا بوده و فرمت این موضوع که چه گونه مستندی باشد همراه بنده است و امضای اینجانب پای آن است و این از آن موضوعاتی بوده که کارها را سهل می کرده است و خوشحالم که اکنون مصوب شده است. سهام داری در بانک شهر، خرید ماشین آلات شهرداری، اخذ وام مواردی بود که در کمیسیون برنامه و بودجه شورای چهارم یا تصویب نشد میزان بسیار اندک و بسیار طولانی، بحث های دیگری بود که در کمیسیون های دیگر بلا تکلیف می ماند و ما باید دائما پیگیر این قضایا در دو کمیسیون می شدیم و همکاران شهرداری بمانند توپ فوتبال در کمیسیون ها پاس کاری می شدند. بهرحال فکر می کنم که آقای زاهد به کمیسیون برنامه و بودجه این شورا سرعت بخشیدند، در آن مقطع پر از لوایحی بودیم که به دلیل تعیین ریاست ها و در پا شدند از خواب و جلسات قهوه خانه ای قبل معطل می ماند، بخشی از آن لوایح به دلیل عدم تشکیل کمیسیون ها معطل می ماند و برخی از جلسات از صبح شروع می شد و تا بعد از ظهر ادامه می یافت و در حقیقت مدیران و کارکنان شهرداری در اختیار میز و صندلی هایی بودند که افرادی پشت آن صندلی ها ننشسته بودند.

استیضاح جنابعالی جریان سازی بود؟

بخشی از آن توسط فردی عامدانه و عمدی بود، بخشی از آن تبعیت داشت از آگاهی عامدانه و بخشی هم غیر عاقلانه بود. حجم پول دریافتی هر چه کل بیشتر شود یکسری از هزینه ها ثابت است اگر پولی که باید به کارمند بدهیم به پیمانکار بدهیم از حجم آن پول کم می شود اما وقتی بنده بدانم که اختیاراتی دارم و میزی دارم، می دانم که هر چیزی را کجای آن میز قرار دهم. مشکل اینجا بود که حجم را کوچک می کردند و بعد انتظار بازی داشتند. اگر قبول داریم که شهر باید مشارکتی اداره شود من و شما هر کدام حق داریم. من نباید بگویم برای من حقی متصور است چون طرف قرارداد شهرداری شده ام کارمند شرکت پیمانکاری نیز به مانند کارمند شهرداری حق دارد چه بسا که بیشتر، چون پاکبانی که شهر را رفت و روب می کند یک کار عینی محدود و مشخص دارد که معلوم می شود اما ممکن است فردی را در یک ناحیه منطقه ی شهرداری داشته باشم که اصلا مدیر بالادست آن نداند که این فرد کار خود را چگونه انجام می دهد؛ بنابراین آدمهایی که در کار خروجی می دهند حق بیشتری دارند برای گرفتن مابه تفاوتشان. ما وقتی حجم کل ریالی را کم می کنیم باید نگاه کنیم که امروز اولویت ما چیست؟ یعنی افراد را در یک فشاری قرار می دهیم که این فشار افراد را به حاشیه برای فکر کردن می برد چه برای مدیریت شهری و چه برای از بین بردن حاشیه ها و باید منافذ را با ترفندها بپوشانید در حالیکه منافذ باید با سیستم پوشیده شوند.

عنوان می شود که جنابعالی برخی از طرح ها را بدون مصوبه شورا اجرا کرده اید آیا این صحیح است؟

همه ی موارد با مصوبه ی شورا بوده است. می خواهند اینگونه به مردم بقبولانند. هفت سال تفریغ بودجه از سال ۸۷ که آقای فریدونی در شهرداری تشریف داشتند و پس از آن سرپرستی آقای دانا و شهرداری بنده و سرپرستی آقایان میرحق جو و بهارمست و شهرداری آقای خلیلی و سرپرستی آقای سرپرست و دوباره شهرداری بنده تا سال ۹۴ این تفریغ بودجه را ارایه دادیم و این تفریغ بودجه در همان کمیسیون برنامه و بودجه مصوب نشد و بعد عنوان می شود که ما شهردار را برای تفریغ بودجه سال های ماضی طرح سوال کرده ایم در حالیکه چنین حقی نداشته اند و باید شهرداران قبلی را بیاورند البته ایشان در به خط کردن آدم ها ید طولایی دارند و می گفتند ما برویم ۳۰ سال قبل بدهی های افراد را بگردیم و ببینیم که مثلا فرد در سال ۶۵ چکار کرده است، البته کنار دست ایشان در شورا هستند کسانی که در سالهای گذشته شهردار بودند و باید ابتدا از انها شروع کنند در به خط کردن افراد!

نکته این است که وقتی بنده عنوان می کنم که می خواهم کاری را انجام دهم قطعا برای این موضوع کدی دارم و آن کد می تواند نیاز را برطرف کند و شما برای کسی که کار را می خواباند به شیوه های مختلف باید کدهایی را زیرکانه قرار دهید که کارتان را نخواباند چون آن نفر لیاقتش بیشتر از این نیست!

پیاده راه فرهنگی یکی از طرحهایی بود که اجرای آن با حواشی های مختلفی روبرو شد از بحث اعتراض کاسبان تا بحث و انحراف بودجه در این مورد چه نظری دارید؟

موضوع پیاده راه و پیوستهای آن شامل سیاست استفاده از حمل ونقل عمومی انبوه بر مثل اتوبوس بویژه با این وضع اقتصادی مردم انهم حاشیه نشینان ازهم مجزا نیست که بعضی ان را بدلیل نقصان اگاهی ودانش مجزا میکنند موضوع پیاده راه و پیوستهای آن شامل سیاست استفاده از حمل ونقل عمومی انبوه بر مثل اتوبوس بویژه با این وضع اقتصادی مردم انهم حاشیه نشینان ازهم مجزا نیست که بعضی ان را بدلیل نقصان اگاهی ودانش مجزا میکنند

انحراف بودجه زاییده تفکرات افراد است اما در خود اجرا بر اساس طرحها و مصوبات شورای ترافیک استان وشهرستان، شورای عالی ترافیک، وزارت کشور و سند بازآفرینی و طرح تفضیلی، سند بالادست خود در استان و وزارت راه و شهرسازی انجام شد. امروز هم اگر بیان می شود یکطرفه کردن مسیرها که در دوره قبل در شورای ترافیک مطرح شد و ما بنا مصلحت هایی که نزدیک انتخابات شوراها بود، خود استانداری را مسکوت نگاه داشتیم و چیز جدیدی نیست و قطعا به روان سازی شهر کمک می کند و این هم یکی موضوعاتی است که مسکوت ماندن آن مثل بحث دوربین های ترافیکی، دوربین های پایش تصویری، اجرای فیبر نوری مسکوت نگاه داشتن آنها به جهت گرفتن نتایجی بود که می خواستند ولی متاسفانه همانطور که عرض کردم برخی آگاهانه این کارها را انجام می دهند و برخی دیگر در امواج دنبال نتایج مثبت برای شهر باشند اما در همان امواج لغزندگی ها و سیال بودن هایی دارند که نمی توانند محکم بودن دفاع را در قبال آن تفکر داشته باشند.

هدف از انتشار لیست بدهکاران دانه درشت ها چه بود و آیا نتیجه هم داد؟

بله نتیجه داد ما به مرور این لیست را اعلام کردیم و سعی کردیم در انتشار این لیست شانیت افراد حفظ شود و مراحل تذکر طی شود. ابتدا تلاش کردیم در فضایی به خود این بدهکاران اطلاع رسانی کنیم که خودشان بدانند و تدریجا که پیش می رفتیم اسامی افراد به پرداخت منتهی می شد و البته پاره ای از اعضای شورا با مراجعه به مراجع قضایی به دنبال این موضوع بودند که به جهت نصب بنرها در سطح شهر جلوی سیستم را بگیرند در حالیکه ما از افراد دارا و غنی دنبال گرفتن این پولها بودیم و دنبال این امر نبودیم که مثلا از دستفروش بگیریم و یا مسکن افراد فقیر را خراب کنیم.

تا پیش از استیضاح چهارم، یکی از اعضای شورای چهارم همواره مدافع و حامی شما بود به استیضاح جنابعالی رای داد آیا این موضوع به عدم حمایت جنابعالی از ایشان در انتخابات برمیگردد؟

باید از خود ایشان بپرسید! فردی که فکر می کند ۲۰ هزار رای در انتخابات می آورد و جز ۵ نفر اول خواهد بود اما به گونه ای می شود نفر پنجاهم می شوند چنین حسی ممکن است به آنها دست دهد.

آیا شما در شورای پنجم لیست انتخاباتی داشتید، گفتمان عقلانیت و توسعه» را به جنابعالی منتصب کرده اند؟

کلمه ی منتسب بدین معنا که بنده بخواهم به فردی بگویم که شما به بنده کمک کنید و من به شما، این مورد چندان صحیح نیست چون من شهردار رشت بودم. اما اینکه در طول زمان فضای عمومی عقلانیت و روند فکری را ایجاد کرده باشیم که مردم به عنوان مثال رشتی ها را کنار نگذارند و از گروههای مختلف انتخاب کنند فارغ از نفر انتخابی شان و تیم ورکی در حوزه های مختلف تجربه داشته باشند افرادی باشند که تصمیمی بگیرند که به شهرداری کمک کند من از این موضوع نسبتا راضی ام و نشانه ی آن هم این است که در چند ماهه گذشته مصوباتی از شورا خروجی داشته است که در بحث کلان شورا مصوباتی خوبی است. من در همان زمان مطرح کردم که از این موضوع دست نمی کشم نه از شهرداری بلکه از روند. این روند اجرایی را قابل دفاع می دانم سعی کرده بودم که ساختار سازی کنم و سرعت را در شهرداری بالا ببرم. در شهرداری کادر سازی شده بود و فعالیت ها غیر متمرکز گردیده بود در یک پروسه تا افق ۱۴۰۰ که تدوین شده بود جز به جز مسوولیت عمومی شهر و نگهداشت شهر را به مردم واگذار کنیم. هم مسوولیت اجتماعی و هم مسوولیت اقتصادی.

این منظر که بیاییم و مسوولیت را به مردم واگذار کنیم نگاه توسعه ای نیز در آن نهفته است و بحث های فرهنگی را هم دارد؛ اما یکبار سیاست را ابزار می بینیم شورایاری را در شورای چهارم مصوب می کنیم برای اینکه بعدا کادری را در هیات امنای فلان مسجد محله بچینیم که یک روزی به دردمان بخورد! این یعنی اینکه شورایاری را مبنایی قرار می دهیم به عنوان یک ابزار برای رسیدن به هدف. ظاهر هر دو موضوع یک چیز است اما اگر بخواهیم از نگاه ابزاری گونه ای دیگری بنگریم موضوع چیز دیگری می شود و صرفا رانت هست نه خدمت. بنده دیدم که فرآیند به غلط در حال پیشروی است و هزینه های این فرآیند را نیز دادم.

از نظر سیاسی شما به کدام طیف (اصولگرا و اصلاح طلب) تمایل دارید؟

من هر دو طیف را دارای ایراداتی برای اداره ی کشور می بینم. دلایل فنی هم دارم که زندگی مردم مصداق این موضوع است. سه سال پیش هم عرض کردم من نه اصلاح طلب هستم و نه اصولگرا. بنده توسعه گرا هستم و همچنان اعتقاد دارم به اینکه اگر کسی بخواهد سیاست را مبدا خودش برای جریانات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در روند توسعه بگذارد برای کشور که این همه انباشت مشکلات دارد و در عین حال خواهان چشم انداز درستی برای تغییر است قطعا به مشکل برخورد می کند. این تقسیمات، تقسیمات قبیله ای است و رهبری هم فرموده اند. کدام یک از ۲۵۰ حزب رسمی که در کشور داریم امروز حال مردم را می پرسند؟ فقط در موقع انتخابات فعال هستند.

در هیچ کجای دنیا در مبانی جامعه شناسی سیاسی دو موضوع مثلا اقتصادی فرهنگی خط اینگونه نیست که با هم تضاد کامل داشته باشند، بنابراین از لحاظ ارکان از نظر مشی و خطوط دارای مشکل هستند و دنبال این هستند که در بزنگاههای سیاسی خروجی های خود را بگیرند و خوشبختانه بنده عضو حزبی نبوده ام و با وضعیت موجود احزاب عضو حزبی هم نخواهم شد.

آیا شما خود را شهردار موفقی می دانید؟

اصلا فرد نباید به خود نمره ای بدهد مردم باید اینکار را انجام بدهند. ملاک های امتیازدهی در دنیا تعریف شده است. ملاک ها ۴ حوزه دارند شهرداری باید باشی که شفافیت را به شهر اضافه کند، رقابت پذیری را به نوعی به شهر بیاورد و این اتفاق در شهر رشت هنوز نیفتاده است چرا که ما باید پایه هایی را قرار دهیم که این اتفاق بیفتد باید مردم را به وسط گود بیاوریم. تا زمانی که تمرکز در مدیریت شهر حاکم شود و اختیار منطقه ای و محله ای را که باید به کف محله برسد را از مردم بگیرم هیچوقت نمی توانید بگویید در فرآیند مشارکت شهردار موفقی هستید. نهایتا ۲۰ پروژه اجرا می کنید و موفقیت شما در آنها خلاصه می شود در حالیکه این موضوع به لحاظ مدیریت شهری موضوع غلطی است اگر ما بخواهیم فرهنگی و پروسه ای نگاه کنیم و پروژه ای نگاه نکنیم شهرداری موفق، مدیریت شهری موفق مدیری است که در یک پروسه ی زمانی در حدود ده سال شهر را رقابت پذیر، منعطف در تصمیمات و بانکی و شفاف کند. اگر این فرایند طی شود قطعا دو سال برای طی چنین پروسه ای عدد کمی است. شاید به لحاظ پروژه ها مردم رضایت نسبی داشته باشند اما به لحاظ پروسه ای خود بنده راضی نیستم و از فرآیندی که در شهر رخ داده چه قبل و چه بعد از من ناراضی ام و زمانی این رضایت ایجاد می شود که ما به پایداری مدیریت شهری اعتقاد داشته باشیم و کمک کنیم و در فرایند کاری جلوی مزاحمت ها را بگیریم.

چگونه با روسای شورای چهارم که همواره جزء مخالفین شما محسوب میشدند کار میکردید؟

رییس شورا که رییس جمهور نیست که بگوییم در راس هرم قرار دارد و بقیه تابع هستند. رییس شورا نوعی هماهنگ کننده است نمی تواند بگوید که صندلی من از بقیه بالاتر است و بقیه تابع من هستند. تبعیت وجود ندارد. رییس شورا یک هماهنگ کننده است که این هماهنگ کنندگی را باید به نحوه مطلوبی انجام دهد و از تنش ها جلوگیری کند.

پاره ای از اعضا شورای فعلی تصمیمات خوبی را می گیرند اما دربعضی افراد با مشکلاتی روبرو هستیم که در دوره های مختلف نیز مشابه اون اون وجود داشته است. به عنوان مثال برای مطرح کردن خود میز خدمت تشکیل می دهم اگر در بحث تاکسی داران است که مصاحبه ای با عنوان دادن وام کم بهره انجام می شود پس این فرد می خواهد بگوید که او باعث شده که این وام ارایه شود. مثال دیگر در یک سازمان که زیر مجموعه ی شهرداری است و مصر به پرداختن پاداش هستند لابی می شود و آقای X و خانم Y کارت هدیه ای داده می شود. زمانی که شما می بینید فلان عضو شورا با زیر مجموعه ای که شما منصوب کرده اید لابی کند، این دلایل اثر بخشی نیست و منفعت عمومی را به دنبال ندارد. شما با یکسری از افراد در زیر مجموعه ی خودتان روبرو می شوید که اگر اقتدار نداشته باشید باید تابع باشید و اگر اقتداردارید باید آنها را کنار بگذارید و این تعویض مدیران می شود. بطور مثال خوشبختانه در شورای شهر امروز نماینده ی اصناف است ایشان نمی توانند بیان کنند که در شورای ترافیک استان در موافقت صریح بحث پیاده راه را نظر نداده اند ما که نمی توانیم برویم درب تمام مغازه ها سوال کنیم بلکه نماینده ای اینجا وجود دارد به عنوان نماینده ی اصناف، نماینده ی اصناف در مدح پروژه پیاده راه در شورای ترافیک استان صحبت می کند و موافقت می کند پس امروز نمی تواند بگوید که از روز اول با پیاده راه مخالف بوده است. عده ای می گویند در پروژه ی پیاده راه زیرساخت تعریف نشده است. زیر ساخت در کار عمرانی تعریف دارد. تعریف زیر ساخت در کار عمرانی یعنی آب، برق، گاز، مخابرات و امروزه فیبر نوری است. آیا ما با اجرای پیاده راه تاسیسات زیر ساختی ۸۰ ساله ی کهنه ی آن دوران را بروز کردیم یا نکردیم؟ پس زیر ساخت دارد.

در پروژه ی خط ویژه زمانی که داشتیم افتتاح می کردیم عنوان کردند که یک بنده خدایی که مغازه گل فروشی دارد مخالف است. آیا مردم راضی بودند که از وقت و هزینه ی آنها برای چنین مخالفت هایی هزینه شود. خط ویژه پیوست های داشت که آن زمان دیده شده بود و اجرا نشد به عنوان مثال پل های عابر پیاده مکانیزه، دوربین هایی که از زمان مسکوت ماند. مگر منفعت من یک نفر که کنار خیابان مغازه دارم باید در نظر گرفته شود شهر ۸۰۰ هزار نفر جمعیت دارد نه ۸۰ نفر. یک استراتژی اقتصاد شهری در گرانتوجود داشته بافت مرکزی شهر باید مسیر پیاده راهی داشته باشد خیابان های منتهی به آن از یک جا به بعد باید خط ویژه داشته باشد. محدودیت های ترافیکی ساعت به ساعت باید داشته باشد. پارکینگ های طبقاتی مکان گذاری شده است. پارک های حاشیه ای باید برداشته شود چون عرض خیابانها کم است و پارکینگ سرمایه گذاری که سرمایه خود را گذاشته است پر شود. اشتباه ما این است که میخواهیم همه را راضی نگه داریم برای اینکه از آن افراد به دنبال منفعت دیگری در روز دیگری هستیم مثلا به دنبال رای برای مقطع دیگر. پیاده راه افتتاح شد اما ۸۰ درصد آن چیزی بود که بنده انتظار داشتم و آن هم اشکالات زیر بنایی نبود بلکه رو بنایی بود. نگهداری پیاده راه پس از آن ۹۰ درصد ایراد داشت گلکاری، تعویض لامپ و مرمت انجام نمی شود بعد انتظار داریم که مردم تعریف کنند و راضی باشند و لیاقت مردم بیشترین رسم مواجعه با مردم نیست انها تمیز و لوکس پسنذ هستند هر چقدر هم که مشکل اقتصادی داتشه باشند.

در زمان اجرای پیاده راه در خیابان شریعتی لایحه ای را به شورا ارایه کردیم که خیابان شریعتی را به سعدی وصل کنیم و آنجا نیاز به تملک یک ملکی بود همان زمان عنوان کردند که ثایت قدم به دنبال منفعت خود است در حالیکه آنجا یک رینگی گشوده می شد. آنقدر مخالف کردند که نه تنها خریداری نشد بلکه آن پارکینگ به قصد فروختن تعطیل کرد و آن پارکینگ هم از دست رفت. آن ملک ۱۱ میلیارد تومان برآورد شده بود و ما می توانستیم پس از عقب نشینی ملک ساخته شده را به بانک شهر به ۲۰ میلیارد تومان بفروشیم چون ساختمان بانک شهر در شهرداری استیجاری بود و نیاز به یک ساختمان در آن محدوده داشت اگر این اتفاق می افتاد هم یک رینگ و خیابان آنجا باز می شد و هم ۹ میلیارد شهرداری سود می کرد.

چراغ های خیابان شریعتی باید نو بروز شود کفپوش پیاده راه باید نگهداری شود مثل فضای سبزی که باید نگهداری شود. دستفروشان ما در آن خیابان باید انتقال داده می شدند و لایحه ی خرید زمین نیز به شورا فرستاده شده بود. ساماندهی نمای ساختمان ها مانند نورپردازی ساختمان مرکزی باید در کنار دیگر باشد. برای تردد مردم از روز اول آنجا ماشین برقی قرار دادیم که هنوز کار می کند. می خواهم بگویم که منصف باشیم. در دوره نخست شهرداری بنده در خصوص لندفیل سراوان پس از معارفه ی آقای هاشم نیا استاندار گیلان در تاریخ ۲۸ شهریور ۹۱ کلنگ زنی ساخت زباله سوز در محدوده ی کارخانه ی کود آلی صورت گرفت. قراردادی را تهیه کردیم و سپس امضا شد و در این قرارداد استانداری مکلف بود که قدر السهم دولت را بدهد و ما هم به عنوان شهرداری زمین را در اختیار قرار دهیم و سرمایه گذار هم که سرمایه گذار چینی بود سهم خود را پرداخت کند پس از اینکه از شهرداری رفتم دو ایراد به آن زباله سوز وارد شد یکی اینکه تکنولوژی زباله سوز را گفتند که چینی است و یورو ۲۰۱۴ نیست و دوم اینکه چرا در آن نقطه مکان گزینی شده است؟ سیستم محیط زیست دوره ی خانم ابتکار در استان این ایراد را گرفت.

پس از اینکه بنده دوباره به شهرداری آمدم مشاهده کردم که ایراداتی گرفته شده پس سعی در رفع ایرادات کردیم. مکان گزینی را به تثبیت رساندیم و تکنولوژی و سرمایه گذار بروز کرد و امروز برای زباله سوز آن موضوع قابلیت انجام دارد. در خصوص کارخانه کود آلی ظرفیت و تکنولوژی آن را ارتقا دادیم و از ۱۵۰ تن به ۴۰۰ تن رساندیم این ظرفیت را با یک تیم آلمانی که آمده بودند در هیات عالی سرمایه گذاری بیان کردیم که دوستانی که در هیات عالی سرمایه گذاری بودند آن را رد کردند و انجام نشد.

بودجه ساماندهی سراوان مصوب و برنامه ریزی شد، دانشگاه گیلان طراح بود و کارعمرانی آغاز شد یک سلول بهداشتی افتتاح گردید راه دسترسی تا بخشی بیرونی مشکلات منابع طبیعی اجرا شد و یکسری بازدید ها از کارخانه ها و سایت های مختلف انجام گردید اما مشکلی که اینجا پیش آمد این بود که ما از شهرداری خارج شدیم و بعد آنها گفتند که ریزش انجام شده است. اتفاقی که در سراوان می افتد این است که رودخانه های ما به علت آلایندگی که از سراوان حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد آلایندگی رودخانه هاست. فاضلاب شهر صنعتی ۲۰ درصد آلودگی به لحاظ کمی و کیفی، فاضلاب شهری و فاضلاب بیمارستان ها که مجموعا ۱۰۰ درصد می شود و باعث آلودگی رودخانه های ما هستند. اگر سراوان را ساماندهی کنیم باید تصفیه خانه های بیمارستانها را نیز به اتمام برسانیم. شرکت آب و فاضلاب و شهر صنعتی هم باید فعالیت خود را برای احداث تصفیه خانه انجام دهند.

۵۰ میلیاردی که دولت پرداخت کرد بین ادارات توزیع شد و شهرداری تنها توانست تصفیه خانه را اجرا کند و توانست تا نقطه ای برساند. شهرداری توانست حاشیه ی رودخانه ها را که در طول ۴۰، ۵۰ سال اخیر تصرف شده بود بگیرد و ۱۳ پارک و فضای محله ای در حاشیه رودخانه ایجاد شد. ۱۲ نوع کاربری برای حاشیه ها ی رودخانه دیده شده بود مجموعه های نمایشگاهی صنایع دستی، پارک ورزشی و غیره که طراحی ها انجام شد و مناطق بر همان اساس در حال طراحی هستند. پست خارج از چارت سازمانی در شهرداری نداریم. حق نداریم فردی که رشته اش غیر مرتبط است مدیر عامل سازمانی قرار دهیم و آن را دلیلی برای برقراری موازنه با شورا بدانیم. لایحه ی شهربازی به هیات عالی سرمایه گذاری رفت و آن هیات به همان دلیل قبلی کار را نگه داشتند.

در خصوص اتفاقات روز رشت چه نظری دارید؟

در خصوص اتفاقات روز رشت باید بگویم اگر موضوعات فرهنگی با آگاهی کم و درعین حال با هیجان بخواهد انجام شود مشکل ساز خواهد بود. در موضوعات فرهنگی برای اینکه بخواهیم نرم و کارکرد گرایانه به نقطه ی هدف برسیم باید قبول کنیم که فرهنگ یک فرایند زمانبر است و نمی توانیم اتفاقی را انجام دهیم که هم بگوییم ما طیف آزاد را داریم و هم طیف دیگررا؛ اما استراتژی توسعه ی شهر رشت باید بر اساس شهری شاد باشد چون شادی می تواند برای ما خروجی داشته باشد. بنده اتفاقات روز رشت را به لحاظ ذهنیت اتفاق بسیار خوبی می بینم اما به لحاظ واقعیت از این جنبه که ممکن است مشکلی هم بوجود آمده باشد باید برای تکاملش دقت بیشتری انجام می گرفت. در هر حال موضوع ایرادات روز رشت به لحاظ شوونات مذهبی در قیاس با چراغانی کردن شهر در شب وفات ائمه و معصومین اصلا بحساب نمیاید که بعد دشمن وتوطئه استکبار را دلیل آن بدانیم

به این سوالات لطفا پاسخ کوتاه دهید؟

سراوان: بام رشت
دو رودخانه ی رشت: تنفس
پیاده راه فرهنگی: مبدا اقتصاد رشت
رشت: سرزمین مادری
محمود باقری: مدافع منافع عمومی که راهش را بلد نیست!
شورای چهارم: هیجان کاذب
توسعه و عقلانیت: رو به رشد
محمد باقر قالیباف: بهترین آدم اجرایی کشور
استیضاح: واژه ی آشنا
رییس جوان شورای پنجم: هدف وسیله را توجیه می کند!
مدافعین حرم: سکوت با فکر

غیرمنتظره – سایت خبری گیلان | اخبار گیلان – خبر رشت