به گزارش غیرمنتظره؛ جدایی گابریل کالدرون از پرسپولیس، از مدتها قبل قابل انتظار به نظر میرسید، اما حضور زمستانی یحیی گلمحمدی به جای او چیزی نبود که راحت پیشبینی شود. به هر حال یحیی از حالا به بعد سرمربی پرسپولیس است و به دلایل گوناگون، سختترین پروژه عمرش را پیش رو خواهد داشت؛ در این مطلب سه چالش اساسی یحیی در پرسپولیس را بررسی خواهیم کرد.
بالا نگه داشتن تیم برنده
شاید این جمله بیش از حد کلیشهای به نظر برسد، اما کاملا درست و منطقی است: «صعود به قله دشوار است، اما در قله ماندن بسیار سختتر خواهد بود.» این حکایت پرسپولیس است. یحیی گلمحمدی تیمی را تحویل گرفته که سه فصل پشت سر هم قهرمان شده و در نیمفصل اول امسال هم از هر سه سال قبلی بهتر نتیجه گرفته است! بالا نگه داشتن این تیم از جهات مختلف دشوار است؛ هم از حیث تزریق انگیزه به بازیکنان اشباعشده و هم از این جهت که هر نتیجهای غیر از استمرار موفقیتها، یک ناکامی بزرگ برای کادرفنی جدید محسوب خواهد شد. بعد از آنکه برانکو سه قهرمانی آورد و کالدرون هم همان روند را حفظ کرد، برخی هواداران پرسپولیس به سطحی از شکمسیری رسیدند که در صفحه اجتماعی مربی آرژانتینی کامنتهایی با این مضمون میگذاشتند: «تیم ما با چوب خشک هم قهرمان میشود.» و همین مساله نشان میدهد حتی مقام دومی لیگ هم برای یحیی یک شکست بزرگ خواهد بود. قطعا او به زودی با فشار روانی وحشتناک ناشی از این انتظارات مواجه خواهد شد. فراموش نکردهایم وقتی کالدرون کارش را در پرسپولیس شروع کرد، بعد از شکست برابر تراکتورسازی در همان هفته دوم زمزمههای اخراجش شنیده شد؛ روزی که خبرنگار تبریزی مدعی شد او برف تهران را نخواهد دید و البته هواداران رقیب هم در طعنه به سرمربی پرسپولیس نوشتند حتی تا شروع پاییز و بازگشایی مدارس هم در ایران دوام نخواهد آورد! بنابراین یحیی کارش را در این فشار بالا آغاز میکند و باید تابآوری روحی و روانی بالایی داشته باشد.
مهار بازیکنسالاری
یکی از مزایای مربیان بزرگ خارجی که به فوتبال ایران میآیند، اقتدار و نظمگرایی آنهاست. فوتبال ایران به شدت پتانسیل «بازیکنسالاری» دارد و شاید مربی ایرانی به خاطر برخی معذورات اخلاقی قادر به مقابله با این فضا نباشد. حکایت خارجیها اما فرق دارد و به طور مثال کارلوس کیروش و برانکو ایوانکوویچ به خوبی نشان دادند قدرت برخورد با محبوبترین بازیکنان را هم دارند. گابریل کالدرون هم از همین دسته بود و طی دوران حضورش در پرسپولیس نفرات مهمی مثل علیرضا بیرانوند، جلال حسینی، شجاع خلیلزاده، کمال کامیابینیا، امید عالیشاه، علی علیپور و سیامک نعمتی را نیمکتنشین یا سکونشین کرد. جالب است که محمدحسن انصاریفرد اخیرا یکی از دلایل قطع همکاری با کالدرون ر اصطکاک او با ستارههای تیمش عنوان کرده؛ چیزی که نشان میدهد این بازیکنان چه پایگاهی برای خودشان در پرسپولیس درست کردهاند و چه قدرت گزافی دارند. آنها شاید در معادلات ذهنیشان حق را هم به خودشان بدهند؛ چرا که با تصور سه قهرمانی لیگ و یک فینال آسیا، سختشان است بیرون بنشینند یا سخت تمرین کنند. حالا بار برخورد با این فضا و تثبیت نظم در اردوگاه سرخ، روی شانههای یجیی گلمحمدی افتاده؛ کسی که شخصیتی آرام دارد و به ندرت صدایش را بلند میکند. قطعا او در این زمینه هم چالش بزرگی خواهد داشت که بعدها بیشتر در موردش میخوانیم و میشنویم.
نتیجه گرفتن با تیم پرستاره
همانطور که مدیرعامل پرسپولیس هم موقع اعلام دلایلش برای انتخاب یحیی گلمحمدی گفت، بزرگترین ویژگی مثبت او در این سالها نتیجهگیری با تیمهای متوسط و کمستاره بوده است. شاید تنها دوران کاری حضور یحیی در کنار تیمهای بزرگ، به دو مقطع چند ماهه سرمربیگری در پرسپولیس و تراکتورسازی محدود شود که آن هم چندان موفقیتآمیز نبود. تعداد پیروزیهای گلمحمدی در هیچکدام از این دو تیم حتی به نصف هم نرسید تا این تردید در مورد او به وجود ییاید؛ اینکه یحیی فقط در محیطهای کمفشار و دور از کانون دید قابلیتهایش را بروز میدهد. طبیعی است که در آغاز دهه دوم دوران سرمربیگریاش، یحیی با پرسپولیس پرستاره فعلی باید نشان بدهد توان نتیجهگیری با تیمهای بزرگ را هم دارد.
- کد خبر 50705
- پرینت