به گزارش غیرمنتظره، سامان بدر: مناظره اول کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری تأثیر چندان زیادی بر میزان آرای انتخاباتی نداشت. سطح پائین سؤال و جوابها و انواع و اقسام تهمتها با واکنش منفی جامعه همراه بود و امسال هم سال ۸۸ نیست که چنین فضایی ایجاد مشارکت بالائی کند.
البته استنباط عمومی این است که عبدالناصر همتی تا حدودی آرای خود را افزایش داد، اما برخلاف آنچه دوست داشت نشان دهد، هرگز نتوانست بهعنوان یک کاندیدای اقتصادی معرفی شود و آرایی هم که افزایشیافته چندان درصد بالایی را شکل نمیدهد و آرای منفی بسیاری هم گرفت.
با نگاهی کلی به مناظره میتوان گفت درمجموع هیچکدام از کاندیداها در مورد مسائل اساسی اقتصاد ایرآنکه سیاستهای کلی نظام بر اساس آن تعریف شده است صحبتی نکردند. گویی فراموش کردهاند که سالهاست شعارهای سال ایران بر محور اقتصاد مقاومتی میچرخد و تحریمهای اقتصادی از عوامل اصلی رکود و افزایش نرخ ارز محسوب میشود. حتی مباحث مهمی چون قرارداد ۲۵ ساله با چین و تأثیر کرونا بر اقتصاد ایران هم به هیچ انگاشته شد. کاندیداها بهجای پرداختن به این مباحث اصلی در مورد افزایش یارانه و وامهای بالا صحبت میکردند. وعدههایی که رهبری انقلاب در سخنرانی ۱۴ خرداد مورد نقد قرار دادند و از کاندیداها دعوت کردند که وعدههای غیرعملی ندهند. شاید اگر امثال همتی از همین سخنان به کاندیداها نقدی وارد میکرد بیشتر مورد توجه قرار میگرفت.
سؤالات صداوسیما بر اساس بعضی محورهای تئوریک درباره مالیات و نقدینگی بود که بیشتر کاندیداها حتی در تعریف آن مانده بودند. بهطور مثال نهایت پاسخگویی رئیسی به سؤالات این بود که رونق تولید مهم است و باید با زمینخواری مقابله کرد. نهایت هم از به خط کردن اقتصاددانها صحبت کرد؛ یعنی درمجموع آقای رئیسی بهعنوان گزینه محتمل ریاست جمهوری برنامه مشخصی ندارد و قصد دارد مشکلات را با ملغمهای از تفکرات اقتصاددانان اداره کند. در سوی مقابل بعضی نقطهضعفهای رئیسی به دلیل حاشیه رفتن مهرعلیزاده و همتی بهخوبی دیده نشد. ماجرای شش کلاسه بودن و سندروم پست بیقرار بیشتر از آنکه به رئیسی آسیب بزند او را آماده کرد که از اقتصاد فاصله بگیرد و به موعظه اخلاق بپردازد و در مورد مسائلی صحبت کند که در آن تبحر بیشتری دارد.
عدم حاضرجوابی مناسب کاندیداها بهجز زاکانی پاشنه آشیل آنها در این مناظره بود. زاکانی از هیچ حرفی علیه مخالفانش ابایی نداشت. حتی با وجود اینکه سابقه مدیریتی نداشت، اما سابقه مدیریتی رئیسکل بانک مرکزی را زیر سؤال برد. همتی که سیبل اصلی مخالفان بود گاهی تلاش داشت با کاندیدای پوششی دانستن آنها، از پاسخگویی مستقیم طفره برود. البته او جایی با اشاره به مسئله گروگانگیریها و مدرک تحصیلی محسن رضایی تا حدود زیادی محسن رضایی را آچمز کرد، ولی در مورد زاکانی و عدم سابقه مدیریتش چندان نتوانست کاری کند کافی بود بگوید زاکانی بدون اینکه خیابانهای قم را بشناسد نماینده این شهرستان شده و با همین سلسلهمراتب برای خود رزومه کسب میکند. همتی این را نگفت و زاکانی با «نوبل شیمی» نشان داد که دعوای سیاسی را خوب بلد است.
محسن رضایی که گفته این بار جدی آمده تنها از نظر «ظاهری» تفاوتش را نشان داد و هیچ حرف جدیدی برای گفتن نداشت. تنها سالی که رضایی خوب خودش را نشان داد در سال ۸۸ بود که از حرفهای احساسی کاندیداهای دیگر خارج بود و برنامه داشت. برنامههای او امروز چیزی نیست جز همان نشان دادن هزار تومانی بعد از هشت سال که خب حالا یک تخممرغ هم نمیشود. او اگر جدی آمده است پس چرا رئیسی را نقد نمیکند. اگر قرار باشد با انتقاد از «کلید بیخاصیت» رأی بیاورید که رضایی باید در صف طویل کاندیداهای پوششی بایستد.
سعید جلیلی هم درواقع با برنامهترین کاندیدای اصولگرا بود. هشت سال مدیریت غیررسمی دولت سایه «ظرفیتهای جدیدی» را برای او ایجاد کرد که نقطهضعفهای خود را بپوشاند. ولی هنوز ضعف مدیریتی او در جریان مذاکرات هستهای دافعه فراوانی ایجاد کرده که نمیتواند خود را از آن سایه خارج کند.
مناظره اول به پایان رسید و بسیاری از مردم با افرادی که شورای نگهبان بهعنوان عصاره مدیریتی کشور مورد تائید قرار دادند آشنایی پیدا کردند و البته در این میان ابهامات زیادی شکل گرفت؛ مثلاً اگر لاریجانی، پزشکیان و جهانگیری تائید میشدند سطح بحث را به کلاس و مدرک تحصیلی رئیسی میکشاندند؟ ما از این کاندیداها نه فن سخنوری دیدیم و نه قدرت تأثیرگذاری! بیشترشان از هیچ تلاشی هم برای تخریب یکدیگر ابایی نداشتند و به حرف رهبری توجه نکردند. به نظرم همتی راست میگفت که روحانی از همه این کاندیداها مدیر بهتری است. با این تفاوت که خودش را فاکتور گرفت و صد البته وقتی فکر کنیم روحانی با این عملکرد ضعیف بهتر از این کاندیداهاست به آینده چگونه میتوانیم امیدوار باشیم؟
- کد خبر 79931
- پرینت