به گزارش غیرمنتظره؛ اواخر سال ۲۰۱۹ و با شروع سال نوی میلادی زمزمههای خبری مبنی بر شیوع ویروسی در کشور چین به گوش رسید که شاید در اوایل شیوع از سوی کشورهای دیگر دست کم گرفته میشد، اما با گذشت چهار ماه از سال جدید میلادی تقریبا تمام جهان را درگیر و افراد را به خانه نشینی و دست کشیدن از روزمرگیهایشان وادار کرده است.
به سبب تاثیرگذاری این ویروس بر روی دستگاه تنفسی و عصبی و همچنین انتشار سریع آن در محیط، از فرد مبتلا به دیگران، دولتها و سازمانهای جهانی تدابیر مختلفی برای پیشگیری از ابتلای جمعیت جهان به این ویروس و همچنین مدیریت و کنترل اثرات جانبی و غیرقابل گریز آن اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اندیشیده و اتخاذ کردهاند؛ تمهیداتی که از نقدها و بازخوردهای متخصصان به دور نمانده و این روزها از طریق رسانهها و تریبونهای مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار گرفتهاند.
با اعلام رسمی ورود ویروس کرونا در سیام بهمن ماه و ابتلای دو تن از هموطنانمان به این ویروس چارهاندیشی رسمی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با آن با تشکیل ستاد ملی مبارزه با کرونا نیز آغاز شد. آثار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی گریزناپذیری از این ویروس، گریبانگیر افراد و جوامع شد. آثاری که بسیاری از افراد و فعالان را به حرکت واداشت تا هرکدام در حیطه تخصص خود گوشهای از عوارض این پاندمی را جبران کنند.
برای برون رفت از این بحران راهکارهای بسیاری از سوی سازمانها و نهادهای بین المللی و همچنین ستاد ملی مبارزه با کرونا در نظر گرفته شده است که هرکدام از این راهکارها قابل بررسی و نقد خواهد بود. یکی از تدابیر اعمال شده توسط سازمان جهانی بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا طرح فاصلهگذاری اجتماعی است. این طرح با هدف جلوگیری از همهگیری ویروس کرونا و کاهش ساعات کاری به شکل حضوری و به حداقل رساندن تجمعات انسانی در اماکن پر رفت و آمد کلید خورد. فاصلهگذاری اجتماعی حاصل یک ترمینولوژی نادرست است. فاصلهگذاری اجتماعی به تفاوت میان گروههای اجتماعی در یک جامعه به معنای دیگر به تفاوتها در طبقه اجتماعی، نژاد، قومیت، و جنسیت اشاره دارد و مفهوم این اصطلاح ارتباطی به فاصله مکانی ندارد. منظور از فاصلهگذاری اجتماعی در دوران کرونا ایجاد یک فاصله فیزیکی بین افراد و جلوگیری از اجتماع بهمنظور حفظ سلامت فردی و عمومی است و شاید بهتر باشد بهجای واژه فاصلهگذاری اجتماعی از واژه فاصلهگذاری فیزیکی استفاده شود با این هدف که افراد با یکدیگر در ارتباط باشند اما در عین حال سلامت خود و سایرین را نیز به خطر نیندازند. کج سلیقگی در نامگذاری این طرح و استفاده از واژه فاصله اجتماعی به عنوان معادلی برای کم شدن فاصله و ارتباط فیزیکی و تردد در اجتماعات به شکل پررنگی قابل نقد و بررسی است. فاصله اجتماعی پایگاه و نقش اجتماعی را نشانه میگیرد اما منظور از فاصله فیزیکی، کاهش مراودات غیرضروری، به سر بردن در قرنطینه و راهکاری خود مراقبتی است. فاصلهگذاری مستلزم پیادهسازی زیرساختهایی جهت تحکیم روابط اجتماعی و تسهیل انجام فعالیتهای اجتماعی و شغلی از طریق دورکاری است که امکان مدیریت مشاغل و کسب و کارها، همچنین از بین نرفتن روابط اجتماعی و قابل تحملتر ساختن شرایط بحرانی کرونا را فراهم میآورد. به منظور دستیابی به این مهم کلیه نهادهای مرتبط با ستاد ملی مبارزه با کرونا امکانات خود را به کار گرفتهاند تا بتوانند برای مقابله و برون رفت از شرایط گامی از پیش برده باشند. آنچه در بستر کنونی جامعه در حوزه تخصص فعالان اجتماعی است بررسی شرایط فعلی و بیان ویژگیهایی است که کمک میکند تا با گذشت حدود دو ماه از ورود این مهمان ناخوانده چگونه با شرایط کنار بیایم و کمتر احساس انفعال و ناچاری کنیم.
نخست: کرونا باعث شد تا نگاهی دوباره به فقر و نابرابری اجتماعی بیندازیم.
آنچه این روزها بیشتر به چشم میآید نگاه دوباره به فقر و نابرابری است. به چشم آمدن مشاغل کمتر برخوردار، فعالیت حداکثری خیریهها و سازمانهای مردم نهاد، تخصیص بستههای حمایتی به اقشار کم درآمد و لزوم بهرهمندی شاغلین روزمزد از مزایا و امکاناتی جهت امرار معاش ماحصل تلنگر ویروس کرونا برای تغییر و تعریف مجدد بسیاری از مفاهیم اقتصادی است.
دوم: کرونا بحرانی جهانیست بدون هیچ زمینه قبلی.
درگیری جهان با ویروس کرونا، بدون هیچ آمادگی قبلی و بدون پیشزمینه بود. ویروس همهگیر و مرموزی که برخلاف سایر بلایای طبیعی نظیر سیل و زلزله همچون مهمانی ناخوانده روز به روز دامنه انتشار خود را گسترش داد. در حالیکه دانشمندان، سیاستمداران، اقتصاددانان، پزشکان و همچنین عموم مردم دنیا فرصت اندیشیدن درباره ماهیت آن را نیافتند و خود و جوامع را بدون هیچ مقدمهای درگیر و دار با آن دیدند.
سوم: کند شدن و غیرعادی شدن روند زندگی فردی و اجتماعی.
تغییر ساعات کاری، تعطیلی مدارس، دانشگاهها و ادارات، دشواری استفاده از امکانات و حضور در اماکن و فضاهای عمومی به دلیل آلودگی احتمالی، کاهش ملاقاتها و جلسات حضوری، تغییر نوع مراودات، کاهش مصرف گرایی و بسنده کردن به خریدهای ضروری و در نهایت پناه بردن به قرنطینه خانگی همه و همه نشان از تغییر سبک زندگی افراد در طول این دوماه میدهد. اخبار جهانی نیز این موضوع را در گوشه و کنار جهان تایید میکند. کرونا حتی آیین سنتی و باستانی چندین هزارساله نوروز را نیز دستخوش دگرگونی قرار داد.
چهارم: همبستگی اجتماعی.
اگرچه کرونا عامل فاصلهگیری فیزیکی افراد از یکدیگر و کمتر شدن حجم معاشرتهای حضوری شد اما نتوانست انسان را از نیاز اصلی خود یعنی ارتباط و اجتماعی بودن دور کند. کرونا شکل ارتباطات انسانی را تغییر داد اما اجتماعی بودن انسان همچنان پابرجاست. چه بسا چنین پیشآمدی عاملی برای تحکیم روابط و تجدیددلبستگیها نیز شد و به ما یادآوری کرد که قدر سرمایههای اجتماعی و روانی خود را بیشتر از پیش بدانیم.
پنجم: تکنولوژی فریادرس این روزها.
استفاده و آشتی با تکنولوژی این روزها به اوج خود رسیده است، معاشرتهای افراد، امور اداری، معاملات، آموزش و کسب اخبار و اطلاعات در این روزها از گذرگاه تکنولوژی و فناوری های ارتباطی میسر شده است. اگر پیش از این صحبت از آموزش فراگیر مجازی و الکترونیک و یا کاهش آمد و روندهای وقتگیر اداری میشد باور نمیکردیم که روزی از پنجره قاب کوچک گوشی همراه و با یک کلیک ساده کارمان راه بیفتد. هرچند که به شکل و چگونگی فعالیتهای اداری و آموزشی از حیث دسترسی و عدم دسترسی افراد مختلف به امکانات ارتباطی نقدهایی وارد است اما باید گفت که تکنولوژی این روزها روی مفید و کارآمد خود را نشان داده است. در زمینه کسب اطلاعات و اخبار نیز دامن زدن به شایعات، جنجال سازیها و سیاهنماییهایی که پای ثابت هر اتفاق از یک پیشآمد ساده و روزمره تا یک بحران پاندمیک هستند نیز نباید غافل بود اما باید این موضوع را علاوه بر مدیریت و آگاه سازی به فهم مخاطبان نیز واگذار کرد.
ششم: پیامدهای سیاسی.
کرونا دولتها و سیاستمداران را با بحرانی بیسابقه مواجه کرد. بسیاری از معادلات سیاسی و اقتصادی را برهم زد، قیمت نفت را به شکلی بیسابقه تکان داد و باعث شد تا مردم برای حفظ سلامت عمومی خود چشم امید به دولت و حکومت داشته باشند و منتظر تصمیمگیریهای دولت شوند. کسب و کارهای کوچک و اقشار آسیب پذیر و کمدرآمد برای رهایی از ناتوانیهای اقتصادی به کمکها و تصمیمات دولت و سازمانهای مردم نهاد و خیریه احتیاج دارند. از بین رفتن کسب و کارهای تازه پا و کوچک، کاهش خلاقیت کارآفرینان و عملا بیکار شدن بسیاری از کارگران روزمزدو فصلی دال بر تاثیر کرونا در عرصه اقتصاد سیاسی است. تخصیص عادلانه بودجه به دهکهای پایین، برقراری عدالت آموزشی در دوران تعطیلی مدارس، تخصیص اینترنت به معلمان و مشاغل وابسته به اینترنت، تلاش برای توزیع دارو، اقلام بهداشتی، کالاهای اساسی و خالی نماندن قفسه فروشگاه ها یکی از وظایف دولت در روزهای کرونا زده است. در پس تمامی این تصمیمات و دغدغه مندیها نظریههای جامعه شناسی و سیاسی همچون نظریه مارکس تداعی میشود.
کرونا انتخابات مجلس شورای اسلامی را نیز تحت تاثیر قرار داد. برای مدتی انتشار کاغذی روزنامهها و مطبوعات را به تعلیق درآورد و نشان داد که آرامش جسمی و گرفتار نشدن در دام کرونا بر ایدئولوژی و کنشگری سیاسی ارجحیت دارد.
حال و روز این دوره از زندگی چنین مینماید که کرونا کم کم از شکل یک دغدغهمندی و دلهره به شکل یک ایدئولوژی و باور همهگیر تغییر چهره میدهد، انفعال و آگاهیهای کاذب این روزها دولت را روز به روز در ذهن مردم بزرگتر میکند و توقعات آنان را به سمت توقعاتی جادویی و خارج از واقعیت و توان دولت سوق میدهد، چنین تفکری به وابستگی بیشتر مردم به دولت دامن میزند و این بیش وابستگی زمینهای را برای نقد و تاختن به هر تصمیم و مصوبه فراهم می.آورد. اما باز هم همانطور که گفته شد چنین وضعیتی بیش از هرچیز تداعیگر نظریه مارکس است.
- کد خبر 58508
- پرینت