به گزارش غیرمنتظره و به نقل از رویداد۲۴ ، رایان حسینی: سال ۲۰۱۳ وقتی یکسال از پیروزی دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میگذشت، ساخت سریالی با عنوان خانه پوشالی «House Of Cards» آغاز که سازندگان آن زندگی یک سیاستمدار دموکرات را نشان میدادند که چگونه از طریق فساد و آدمکشی و لابی و دروغ توانست به کاخ سفید راه یابد و حتی برای حفظ قدرت خود جنگ به راه اندازد. پخش این سریال در آستانه انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا برای جمهوریخواهان آمریکا بسیار خوشایند بود و اتفاقا توانست در پیروزی جمهوریخواهان بسیار موثر باشد.
۳ سال از پخش آخرین قسمت سریال خانه پوشالی میگذرد و به تازگی بخشی از جناح اصولگرای تندروی ایران دریافته که آنها نیز میتوانند برای انتخابات ریاست جمهوری نیز از چنین ایدههای در تلویزیون ایران استفاده کنند. فصل دوم سریال گاندو در حقیقت همان ایده را در ایران پیاده میکند. اگر در فصل اول سریال گاندو در بستر داستان دستگیری و آزادی جیسیون رضاییان، وزارت خارجه ایران هدف انتقاد سازندگان بود، در فصل دوم وزارت خارجه بخشی از هدف سازندگان است و آنها برنامههای بزرگتری را پیش میبرند.
در زمانی که موضوع بازداشت و اعدام روح الله زم برای افکار عمومی اهمیت زیادی داشت، اعلام شد قرار است فیلمی درباره نحوه بازداشت او بسازد. آنها با طرح موضوع روح الله زم مخاطبان زیادی را پای تلویزیون کشاندند اما در حقیقت ماجرا فراتر از دستگیری روح الله زم بود؛ چنانچه در قسمتی از سریال وقتی کار دستگیری تمام میشود، فرمانده (با بازی داریوش فرهنگ) نیروی اول اطلاعاتی خود (با بازی وحید رهبانی) را برای کار دیگر میفرستند و میگوید کاری بسیار بزرگتر از روح الله زم!
بگذارید کدهایی از سریال را بازخوانی کنیم تا متوجه شویم ماجرا درباره چیست و چگونه در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ ایران گزینه نظامی برای مخاطبان جایگاهیابی میشود.
اگرچه سریال با ماجرای دستگیری روح الله زم شروع میشود اما در ادامه به خردهروایتهایی همچون اختلاف شیعه و سنی در ایران میپردازد و دکتری وارد سریال میشود که به این اختلاف دامن میزند. با بمبگذاری دکتر و فرار او داستان سریال ناگهان به سمت توقیف نفتکش ایرانی میرود و از اینجا به به بعد دقیقا خط اصلی سریال یعنی اهمیت گزینه نظامی آشکار میشود. در جلسهای که میان نیروهای امنیتی گرفته میشود، به این نتیجه میرسند که مقابله به مثل بهترین تصمیمی است که ایران میتواند بگیرد.
ترکیب جلسه بسیار قابل توجه است؛ نیروهای اطلاعات سپاه، یک فرمانده ارتش (با بازی بهمن دان) و نماینده وزارت خارجه. نکته عجیب اینجاست که در این جلسه اصلا نیروی وزارت اطلاعات حضور ندارد و نماینده وزارت خارجه (با تیپ مشابه محمدجواد ظریف) چهرهای خنثی است که مدام تحقیر میشود و در حالیکه نماینده ارتش حرف نماینده سپاه را تکرا میکند و با او همدلی دارد، این نماینده وزارت خارجه است که مدام پیشنهاد سازش میدهد اما در نهایت سپاه و ارتش به این نتیجه میرسند که اقدام متقابل بهترین رویکرد است و از دل همین رویکرد تصمیم به توقیف کشتی انگلیسی گرفته میشود. به این ترتیب سازندگان سریال این ایده برای مخاطب جا میاندازند که عزت کشور با توقیف نفتکش ایرانی زیر سوال رفته اما سپاه با اقدام متقابل، نشان داده اقتدار یعنی چه و عزت یک ملت چگونه بازگردانده شده است. این فضاسازی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است که اینجا اهمیت دارد، فضایی که در آن مدام به مخاطب القا میشود «از گزینه نظام نترسید»، «گزینه نظامی صلابت دارد» و «چهره نظامی به شما عزت میدهد.»
گزینه نظامی اطلاعات سپاه در فصل دوم سریال گاندو به مسائل کوچکتری همچون اختلاف شیعه و سنی رسیدگی و آن را برطرف میکند و در عین حال فراموش نمیکند سست عنصری اصلاح طلبان را برای مخاطب یادآوری کند؛ چنانچه در سکانسی که دکتر جاسوس سریال «خبرگزاری مهر» متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی را برای اخبار بمبگذاری چک میکند، در چند پلان مختلف خبر اول سایت با تصویر محمدعلی نجفی شهردار اصلاح طلب پیشین تهران با لباس زندان به نمایش در میآید تا مخاطب شیرفهم شود در حالی که نیروهای اصلاح طلب مشغول امور جنسی خود بودند، این نیروهای اطلاعات سپاه بودند که امنیت کشور را حفظ کردهاند. نمونه بازسازی چنین اتفاقاتی در سریال گاندو به کرات وجود دارد.
اتفاق فصل دوم سریال گاندو اگرچه درباره روح الله زم و مسائل حاشیهای همچون ماجراهای خراسان جنوبی است اما ایده اصلی آن «اعتماد به گزینه نظامی» است که به عنوان یک موتیف در سراسر داستان سریال تکرار میشود و مدام به ببینده القا میشود. این موضوع البته در عمده فیلمها و مستندات و سریالهای موسسه اوج جریان دارد؛ چنانچه در ماجرای فیلم سینمایی ماجرای نیمروز به صورت عریان مشخص بود و عملا این پیام را به مخاطب القا میکرد که اگر به دنبال حفظ تمامیت و امنیت ملی کشور هستید، فقط باید به صادق (با بازی جواد عزتی) اعتماد کنید چراکه تنها اوست که اشتباه نمیکند و ماجرای مسعود کشمیری و عباس زریبافان نشان داد که حق با اوست. در موسسه آوینی نیز همان ایده موسسه اوج در پیش گرفته شده است.
تم ماجرای نیمروز اکنون در فصل دوم سریال گاندو تکرار شده و در اینجا باز اصلاعات سپاه است که اشتباه نمیکند تا مخاطب به این باور برسد که حتی اگر برخورد تندی صورت میگیرد یا فردی بازداشت میشود، به نیروهای امنیتی سپاه اعتماد کنید زیرا آنها اشتباه نمیکنند؛ آنها صادقهایی (جواد عزتی در ماجرای نیمروز) هستند که درستترین بینش را نسبت به افراد و اتفاقات دارند.
فصل دوم سریال گاندو ادامهدهنده همان مسیر همیشگی موسسه اوج است که اینبار توسط موسسه فرهنگی و هنری شهید آوینی ساخته شده است؛ مسیری که قرار است مخاطب را به باوری برساند که مطلوب نظر سازندگان است؛ مسیری که مخاطب بپذیرد راه عزت نه دیپلماسی و حرفهای پشت میز، بلکه میدان عمل و اقتدار نظامی است.
- کد خبر 76431
- پرینت