به گزارش غیرمنتظره، روزبه علمداری، روزنامهنگار، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
مراسم وداع با پیکر مرحوم سید محمود دعایی همانی شد که خود در طول زندگیاش همیشه میخواست؛ جمع میان اضداد!
از جمله صحنههای خاص دیشب در حسینیه جماران، همنشینی سیدمحمد خاتمی و حسین شریعمتداری بود. دو مدیر کیهان با فاصلهای کیهانی! که پای تابوت دعایی به هم رسیدند و فقط یک نفر میانشان فاصله بود.
وقتی آقای خاتمی وارد جلسه شد، نزدیک جایی نشست که شریعتمداری هم از دقایقی قبل آنجا بود. به نفرات نزدیک به خود سلام کرد و شریعمتداری هم پاسخ داد.
لحظاتی بعد، خاتمی با دعوت ظریف پشت تریبون رفت و تمام مدت سخنرانیاش شریعتمداری پای آن نشست. البته با اتمام جلسه که خاتمی در حال برگشتن به محل نشستن خود بود، او مجلس را ترک کرد.
مراسم وداع با پیکر مرحوم سید محمود دعایی همانی شد که خود در طول زندگیاش همیشه میخواست؛ جمع میان اضداد!
دقایقی گذشت و آقای خاتمی جلسه را ترک کرد. وقتی از محوطه حسینیه بیرون رفت، بلافاصله گفت: «من اگر میدانستم آقای شریعتمداری نشسته است، حتما سلاموعلیک گرمی میکردم. اما بعدا متوجه شدم که آن فرد آقای شریعتمداری است. این ماسکها هم نمیگذارند چهره افراد بهخوبی دیده شود».
گفتم: «شما که سلام کردید و ایشان هم پاسخ داد»؛ گفت: «حتما سلام کردهام، اما اگر میدانستم…».
یادم افتاد به ماجرای مشهور جورج سورس و ادعاهای کیهان و دادگاه و…. و متعجب شدم از این دل بیکینه و منش اخلاقی که دوست و دشمن و مخالف و منتقد و اتهامزننده را نمیشناسد.
این مرامی است که این روزها جز از خاتمی و «کاکایش»، دعایی فقید، نمیتوان سراغ گرفت و جالب اینکه این مرام در پای پیکر دعایی تجسم و تعیّن بارز یافت.
کاش نسلهای جدید سیاسیون و روشنفکران و روحانیان و… نیز از این رفتار الگو میگرفتند. کاش دشمنمان را هم دوست داشتیم!
- کد خبر 96869
- پرینت