شما اینجا هستید

بین الملل » طالبان خوب، طالبان بد

به گزارش غیرمنتظره و به نقل از دیپلماسی ایرانی، چند روزی است اخباری در خصوص سقوط ولسوالی ها و برخی شهرها در شمال افغانستان توسط نیروهای طالبان در کشور به گوش می رسد؛ و در کنار آشفتگی سیاسی داخلی،  این کشور با بحران امنیتی و نظامی هم مواجه شده و عملا افغانستان را با یک بی ثباتی و نا امنی جدی رو به رو کرده است.


( نقاط قرمز به دست طالبان افتاده – نقاط سبز دوباره به دست دولت افتاده- تاریخ نقشه ۲۵-۱تا ۹-۴-۱۴۰۰ )

در ایران نسبت به مساله افغانستان و طالبان دو رویکرد و دیدگاه است؛ گروهی که همکاری و پذیرش طالبان را می پذیرند و گروهی که مخالف این نزدیکی هستند. بر همین اساس در داخل کشور برخی از جمله روزنامه کیهان معتقد است : “آنچه در رسانه‌های افغانستان و سایر کشور‌های جهان درباره تحولات جاری در این کشور منتشر شده نشان می‌دهد، در این پیشروی‌ها خبری از جنایت‌های هولناک، شبیه جنایات داعش در عراق نیست. طالبان حتی اعلام کرده کاری با شیعیان این کشور هم ندارد. ایا این طالبانی که از آن حرف می‌زنیم، همان طالبانی است که مثل داعش سر می‌برد و قتل شیعیان را مباح و در برخی جا‌ها حتی حلال می‌داند؟ “

در مقابل مسیح مهاجری در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی در این رابطه می نویسد :” آنچه موجب تاسف است این است که  برخی، یک گروه تروریست که با طراحی آمریکا تاسیس و مرتکب جنایات زیادی شده است را بخشی از راه‌حل آتی افغانستان می‌داند. در اینکه اعضای گروه تروریستی طالبان هم بخشی از مردم افغانستان هستند بحثی نیست ولی با چه منطقی می‌توان یک گروه تروریست را بخشی از راه‌حل افغانستان دانست؟ طالبان، یک تفکر تروریستی خشن با ایدئولوژی وهابیت است که هیچیک از مذاهب اسلامی این تفکر را جزء اسلام نمی‌دانند. پذیرفتن این طرح که این فرقه ضاله و تروریست بر باد دهنده اعتبار و آبروی اسلام، در همسایگی ما به حکومت برسد تا بخشی از حکومت باشد، با هیچ منطقی سازگاری ندارد.”

برهمین اساس در این یادداشت می خواهیم ضمن بررسی چالش های حکومت طالبان در مرزهای شرقی کشورمان، این مساله را بررسی کنیم که آیا طالبان خوب و بد داریم؟

تفکر طالبان

طالبان گروه مسلح سَلَفی است که با هدف سرنگونی نظام سیاسی فعلی افغانستان و برپایی امارت اسلامی می‌جنگد. اندیشه و رفتار طالبان بر تفسیر سنتی و بدون نرمش از شریعت اسلام (دیوبندی، سلفی و وهابی) و مقررات سخت‌گیرانه قبیله‌ای پشتون استوار است. در زمان حکومت این گروه بین سال‌های ۱۳۷۵ش/۱۹۹۶م تا ۱۳۸۰ش/۲۰۰۱م شیعیان افغانستان محدودیت، فشار و سرکوب شدیدی را تجربه کردند. این گروه در ۱۳۷۳ش/۱۹۹۴م توسط دولت و گروه‌های بنیادگرای سنی پاکستان و حمایت عربستان، با بدنه ملایان و طالب‌های پشتون در مدارس مناطق مرزی پاکستان بوجود آمد.

چارچوب فکری و اولیه سران طالبان اضافه بر ذهنیت و تربیت جامعه پشتونی جنوب افغانستان، آگاهانه یا ناآگاهانه از اندیشه‌های مختلف موجود در جریان‌های افراطی اسلامی معاصر تاثیر پذیرفته است و شامل موارد زیر است :
الگو بودن زندگی سلفی ، تاکید بر نظام خلافت اسلامی و نفی نقش مردم و احزاب در جامعه و نظام سیاسی، برتری قومی پشتو بر سایر اقوام افغانی در تشکیل حکومت.

طالبان برای پیشبرد اهداف خود می‌کوشید از اعمال سیاست‌های خشن و جانب‌‌گرایانه نسبت به شیعیان فاصله بگیرد، اما از همان ابتدا شیعیان خصوصا هزاره‌ها با طالبان دچار مشکل شدند. عدم پایبندی طالبان به توافق صلح با عبدالعلی مزاری رهبر حزب شیعی وحدت اسلامی در هنگام تلاش برای ورود به کابل که منجر به شهادت وی و سرکوب نیروهای این حزب شد؛ باعث شد چهره و جایگاه این گروه نزد شیعیان منفور شود. پس از سقوط کابل و انتقال مرکز حزب وحدت اسلامی به بامیان، طالبان حملات شدیدی را به این ولایت نمود اما تا تصرف آن، بارها شکست خورد و عقب نشست. در خرداد۱۳۷۶ش به دنبال تصرف مزار شریف، مرکز ولایت/استان بلخ در شمال افغانستان، هزاره‌های این شهر و نیروهای حزب وحدت علیه طالبان قیام کرده، با همراهی ازبک‌ها و تاجیک‌ها صدها نیروی طالبان را به کشتند و شهر را باز پس گرفتند. این عمل باعث شد تسلط طالبان بر بیشتر مناطق افغانستان، و ابتکار پاکستان و عربستان برای رسمیت دادن دولت آنان به شکست انجامد.به تلافی، منطقه هزارستان تحریم و محاصره شد. گرسنگی و بیماری، تلفات و فشار بسیاری بر مردم وارد نمود. این وضعیت حدود ۱۵ ماه، تا زمان سقوط بامیان ادامه داشت.

مزار شریف در مرداد۱۳۷۷ش با حمایت کامل پاکستان و عربستان دوباره به دست طالبان افتاد. نسل‌کشی هزاره‌ها و اقوام دیگر شروع شد. بیشتر آنان هنگام کشته شدن، شکنجه می‌شدند. فرماندهان ارشد طالبان به طور رسمی اعلام کردند که شیعیان کافرند و باید نابود شوند. هشت نفر از دیپلمات‌های کنسول‌گری ایران نیز در این حمله شهید شدند.

طالبان خوب، طالبان بد، تروریست خوب، تروریست بد

آمریکا تروریسم را به خوب و بد تقسیم کرده و از نگاه این کشور تروریسمی که هم سو با این کشور در کشورهای مختلف در حال ارتکاب انواع جنایات است به تروریسم خوب نامیده می‌شود و تروریسمی که با این کشور هم سو نیست و برای دفاع از ارزش‌های خود مقاومت می‌کند از او تعبیر تروریسم بد می‌شود.

این امر بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر رخ داد و ماحصل آن تولید گروه‌های تکفیری و داعش بود که جنایات شنیعی را در کشورهای عراق و سوریه مرتکب شدند. اگر به فهرست گروه های تروریستی امریکانگاهی  بیندازید می بینید که نام های حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این فهرست بلندبالا به چشم می خورد. گروه هایی که برای دفاع از ملت های خود و منافع و امنیت آنان در مقابل جبهه استکبار ایستاده اند، اما جای برخی از گروه ها خالی به نظر می رسد. برخی از گروه های تروریستی نه تنها در این فهرست نیستند بلکه آمریکا با آنان ارتباط نیز دارد و پیدا و پنهان از آنان حمایت می کند. علت آن نیز روشن است این گروه ها در راستای منافع نامشروع ایالات متحده آمریکا و در مقابل دشمنان جبهه استکبار به فعالیت می پردازند. ارتباط سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) با آمریکا از شکل گیری تاکنون غیر قابل انکار است. گروه تروریستی که برای همه مردم ایران نامی آشناست و بیش از ۱۷هزار انسان بی گناه را در ایران ترور کرده اند. همکاری آنان نیز با صدام دیکتاتور سابق عراق در جنگ تحمیلی کاملا آشکار است. گروهک (جندالشیطان) که به سرکردگی عبدالمالک ریگی شکل گرفت با انجام اقداماتی از قبیل: ترور، بمب گذاری، حمله به پاسگاه ها و مقرهای پلیس، کشتار عابرین در جاده های مواصلاتی یکی از شاخص ترین گروه های تروریستی شرق کشور است. شهادت ۲۲نفر از هموطنان در جاده تاسوکی زاهدان، بمب گذاری و شهادت ۲۱ ایرانی در مسجد امیرالمومنین زاهدان، شهادت ۱۲ نفر از هموطنان در جاده دارزین کرمان و جنایات بسیار دیگری که باعث شهادت ده ها ایرانی و زخمی شدن صدها ایرانی دیگر شده است.

چالش های امنیتی – اجتماعی سقوط دولت افغانستان توسط طالبان برای ج.ا. ایران

– نزدیکی کانون جدید بحران امنیتی در کنار مرزهای ایران
– احتمال سرایت بحران امنیتی- اجتماعی به مرزهای شرقی و مرکزی کشور

-احتمال وقوع جنگ شیعه – سنی در افغانستان و کشتار شیعه ها

–  ورود موج پناهجویان به داخل مرزهای شرقی کشور

– گسترش تجارت مواد مخدر از مسیر ایران

– تاثیر منفی برصادارت ۳ میلیارد دلاری ایران به افغانستان

– متاثر نمودن روابط ایران با همسایه ها و کنشگران موثر بر مسائل داخلی افغانستان

– افتادن طالبان به دامن دشمنان و رقبای ج.ا.ا

نتیجه گیری:

– ما به عنوان ج.ا.ا که همسایه افغانستان با مرزی به طول ۸۱۵ کیلومتر  هستیم باید خطر حکومت یک گروه تندرو را در همسایگی خود درک کنیم و کنش فعال داشته باشیم چرا که ممکن است امنیت ما را هم با تهدید رو به رو کند.

– گروه های تندرو و افراطی مثل طالبان به دلیل اینکه سرویس های اطلاعاتی مختلف در ان نفوذ دارند، بعد از مدتی با یک فتوا تغییر رویه داده و می توانند به آسانی آن را به تهدیدی علیه ایران استفاده کنند لذا نمی توانیم بگوییم که طالبان ۱۴۰۰ با طالبان ۱۳۸۰ تفاوت دارد.

– یک گروه ایدئولوژیک هر چقدر هم که ژست سیاست مندی و مدنیت بگیرد در ذات خود رادیکال است و این تصور اشتباه و غلط بوده و هست که فکر کنیم اگر طالبان در افغانستان قدرت را به دست بگیرد با ایران کاری نخواهد داشت. آنها نه تنها برای ایران که برای تاجیکستان، قرقیزستان، روسیه و چین هم برنامه دارند به ویژه اگر در این مسیر حمایت آمریکا را به همراه داشته باشند.

– اکنون که موضوع خروج امریکا مطرح شده، شکنندگی ساختارهای امنیتی در افغانستان، موجب شده تا کنشگران منطقه ای به دنبال پر کردن خلأ حضور ایالات متحده در افغانستان برآیند. سابقه عملکردی کنشگران سیاسی و امنیتی افغانستان نشان می¬‌دهد، تلاش کنشگران منطقه‌ ای برای جبران خلأ حضور ایالات متحده و گسترش نفوذ خود در افغانستان، با رقابت‌های جدی همراه خواهد بود و احتمال اینکه این رقابت‌¬ها با خشونت زیاد همراه شود، بسیار بالا است. دخالت‌های کنشگران متعدد و افزایش بی‌ ثباتی سیاسی و امنیتی در افغانستان، می‌ تواند اثر جدی بر ساختار نیم -بند دولت این کشور بگذارد. فروپاشی و سقوط ساختارهای امنیتی افغانستان یکی از دغدغه‌های جدی و محتمل برای آینده افغانستان است، هر چند بازیگران عرصه افغانستان در تلاش هستند پیش از خروج از این کشور و در اجلاسی همچون استانبول یا دوحه، ضمانت‌های لازم را برای حفظ ساختارها کسب کنند.

– ما مساله ای به نام طالبان خوب و بد  نداریم و اگر این کار را انجام دهیم عین تفکیک قائل شدن بین تروریست خوب و بد است که با آموزه های جمهوری اسلامی ایران و منویات مقام معظم رهبری  تفاوت بسیاری دارند بر همین اساس ضرورت دارد قدرت های مهم منطقه ای با درک خطر مشترک به تلاش های دسته جمعی در جهت برقراری صلح و ثبات در افغانستان همت گمارند.

در آخر نباید فداکاری ها و مجاهدت های شهید سلیمانی را در مبارزه با طالبان و تروریسم از یاد برد. چرا که ایشان هیچ وقت قائل به طالبان خوب و بد نبود.

غیرمنتظره – سایت خبری گیلان | اخبار گیلان – خبر رشت