به گزارش غیرمنتظره و به نقل از انتخاب، رئیس کل بانک مرکزی اخیرا افزایش نرخ ارز را «به تقویت دلار به دلیل افزایش نرخ بهره در بیش از ۹۰ کشور دنیا به ویژه در آمریکا دانست» و افزود که «ناآرامیهای سه ماه گذشته نیز در بازار ارز اثرگذار بوده است». البته صالحآبادی امروز از صحبت اخیر خود عقب نشینی کرد و گفت: «نگفتم تنها دلیل افزایش نرخ ارز ناآرامیها بوده بلکه عاملی اثرگذار بوده است»
ایمان زنگنه، اقتصاددان در پاسخ به پرسشی درمورد اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درباره نرخ ارز، بیان کرد: «رئیس کل بانک مرکزی یک اصلاحیهای بر گفته اول خودشان عنوان کردند. درواقع ارز به عنوان یک متغیر اساسی در اقتصاد کلان ایران، متاثر از عوامل واقعی و روانی است. شاید ایشان خواستهاند سهم بیشتری به عامل روانی موجود دهند، اما این زمانی میتواند قابل اتکا باشد که در بخش کالایی و واقعی در کشور اتفاقات محسوسی رخ دهد تا مردم آن را حس کنند.»
این کارشناس اقتصاد پولی و مالی افزود: «حتی در یک بخشی هم رئیس کل بانک مرکزی عنوان کردهاند که رسانهها و مطبوعات اتفاقات مثبتی که در اقتصاد کشور دارد میافتد را منعکس نکردهاند و عدم انتقال توفیقات دولت باعث افزایش نرخ ارز شده است. اگر به عقب برگردیم، یک گمانهای وجود دارد که الان قابل اثبات نیست، ولی بعدا میتواند مشهود باشد که این است که در فصل بودجه، دولتها از افزایش نرخ ارز منتفع میشوند. چراکه نرخ تسعیری که مبنای محاسبات دولت است، شاید افزایش پیدا کند یا افزایش نرخی که در بودجه پیشنهاد میدهند، به دلیل اینکه شکاف را با نرخ بازار آزاد کم کنند، این نرخ افزایش پیدا میکند و منتفعش دولت است. گرچه فعلا راجع به اینکه همراهی مجموعه سیاستگذاران اقتصادی را در این اتفاق داشتهایم یا خیر، زود است. به هر حال این گمانهای است که در فصل بودجه مطرح میشود و درباره برخی از دولتها مصداق داشته است.»
زنگنه خاطرنشان کرد: «نکته دیگری که وجود دارد این است که افزایش نرخ ارز میتواند متاثر از افزایش تورم و افزایش نقدینگی در کشور باشد. شما نمیتوانید جامعهای را تصور کنید که نرخ رشد نقدینگیاش حول ۳۰ درصد و تورم ۵۰ درصد داشته و در عین حال این قدرت را داشته باشد که نرخ ارز را در یک بازه میانمدت یا بلندمدت کنترل کند و ثابت نگه دارد. یعنی اقتضای طبیعی شرایط اقتصادی کشور است.»
وی ضمن تاکید براینکه برای افزایش نرخ ارز گلوگاهها جاهای دیگری است که بانک مرکزی یا مجموعه اقتصادی دولت باید دنبال آنها بگردند یا آنها را کنترل کنند، گفت: «بنابراین ریشه و عوامل این افزایش نرخ ارز میتواند جای دیگری باشد. در واقع زمانی که دسترسی منابع ارزیتان گسترده است، میتوانید در یک بازه میانمدت یا کوتاهمدت نرخ ارز را کنترل یا به قولی سرکوب کنید. حال تلقی که وجود دارد این است که ارز در ایران اهرم کنترل تورم هم محسوب میشود و شاید برخی از سیاستگذاران چنین نگاهی را داشته باشند؛ بنابراین زمانی که این نرخ افزایش پیدا میکند، میتوانید این گمانه را مطرح کنید که به بازارها تسری پیدا میکند. بدین معنا یک آشوب و بهمریختگی مجددی مطابق افزایش نرخ ارز در جامعه پیدا میشود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: «ما چندین نرخ متعدد داریم که تاکید بانک مرکزی روی نرخ بازار نیما است. اگر نرخ ارز، نرخ مورد نظر سیاستگذار است و نرخ بازار حباب دارد و زیاد است، چه اشکالی دارد با همان نرخی که مدنظر سیاستگذار است ارز را در اختیار متقاضیان قرار دهند؟ بر این اساس اینجا یک مسئله مهمی مطرح میشود که اگر نرخ ارز در بازار نیما مطلوب بانک مرکزی است و نرخ ارز بازار آزاد مطلوب سیاستگذار نیست، علتش این است که تقاضایی که برای ارز در کشور وجود دارد، از جنس تقاضای واقعی کالایی نیست.»
زنگنه ضمن اشاره به اینکه بیشتر این تقاضا از جنس تقاضای احتیاطی یا سوداگرانه است، مطرح کرد: «به نوعی شاید بتوان این را گفت که با توجه به شرایط پیرامون، وضعیت سیاست خارجی، تورم شتابنده و آمار متغیرهای پولی که نااطمینانی مردم را تشدید میکند، عدهای که نقدینگی و انگیزه دارند که داراییهای خود را در مقابل تورم پوشش دهند و مصونیت خود را در برابر آن حفظ کنند، به دنبال تقاضای ارز هستند و نمیتوانید سقفی را برای این تورم منظور کنید.»
این عضو انجمن اقتصاددانان درخصوص سیاست منتشر کردن اوراق ارزی توسط بانک مرکزی برای کنترل بازار، گفت: «بانک مرکزی اوراق ارزی منتشر کرد و باید آمارش را ارائه دهد تا ببینیم مردم چه قدر به سیاستگذار ارزی ما اعتماد کردند؛ بنابراین اگر قرار بود این تقاضا هم از طریق اوراق پوشش داده شود، باتوجه به اینکه مردم اقبال زیادی نشان نداند، بانک مرکزی به هدف خودش نرسیده است. به بیانی دیگر نتوانسته است آرامش را در اذهان متلاطم افراد برقرار کند و به دنبال آن باعث شود تقاضاهایی که پیشتر اشاره کردم که مردم در شرایط تورمی دست به تعدیل داراییها میزنند را کنترل کند. این نکتهای است که از مسئله روانی بازار ارز به ذهن متبادر میشود. یعنی اگر به دنبال کنترل نرخ ارز هستید، پیش از آن باید آرامش را در بازارهای مختلف حاکم کنید، تسری دهید و مردم را متقاعد کنید که شرایط رو به بهبود است.»
زنگنه ضمن تاکید بر اینکه متقاعد کردن مردم باید منطبق با واقعیت باشد، افزود: «با ارائه گزارش و آمار و آنچه روابط عمومیها به عنوان رپورتاژ منتشر میکنند، نمیتوان مردم را متقاعد کرد بلکه مردم باید یک احساس واقعی و عینی نسبت به شرایط کشور پیدا کنند مبنی بر اینکه کشور و سیاستها در مسیر رشد حرکت میکند. همچنین در حوزه سیاست خارجی هم متوجه باشند که هزینه مبادله دارد کاهش پیدا میکند و دسترسی ما به بازارها بهتر است و گرنه اینکه ما صادرات زیادی داشتهایم، نفت زیادی فروختهایم و درآمدهای ارزی بیشتری به کشور وارد شده است، تا تاثیری در زندگی و به بیان عامیانه، در سفره مردم نداشته باشد، صرفا نشر آماری است که مصداق عینی و واقعی در بازار و نزد مردم ندارد.»
وی تاکید کرد: «این اعتماد واقعی را اگر بتوانیم منتقل کنیم، آنوقت است که میتوان گفت بخش فشار روانی که باعث میشود نرخ ارز افزایش پیدا کند، به نوعی کنترل میشود و شاهد افزایش قیمتها نخواهیم بود.»
زنگنه همچنین عنوان کرد: «بد نیست که بانک مرکزی رصد و آسیبشناسی کند و دادههای سیاستهایی که در این مدت اعلام کرده است را به صورت شفاف منتشر کند تا کارشناسان به دولت کمک کنند. ولی در فقدان شفافیت، اطلاعاتی که در این مقطع شاهد هستیم، هرگونه سخنی بیشتر گمانهزنی است تا تحلیل رویداد واقعی. بعضا شاید آمار با تاخیر در اختیار کارشناسان قرار میگیرد یا دسترسی به آمار واقعی نداریم و بیشتر بر مبنای صحبت سیاستگذاران و کارشناسان است. اگر زمینه فراهم شود شاید هم جنس تحلیلها واقعیتر شود و هم کمکی که کارشناسان میتوانند به بسته اقتصادی دولت کنند، بهتر و بیشتر باشد.»
وی ضمن تاکید بر لزوم تحلیل واقعی از سوی سیاستگذاران، بیان کرد: «هرچه قدر ما بگوییم که در این نقطهای که الان ایستادهایم و قیمتهای دلار که بدیع هم است، واقعی نیست بازهم بازار ارز در اختیار دولت و متولی ارز بانک مرکزی است؛ بنابراین نمیتوان تمام تقصیر افزایش نرخ ارز را به گردن جامعه و نااطمینانی و اینکه مردم انتظاراتشان فزاینده شده است، انداخت. چراکه آنچه باعث تشدید نا اطمینانی شده است، همین افرادی هستند که سیاستگذارند و انتظار دارند که مردم رفتار عقلاییتری نشان دهند. بدیهی است که سیاستگذار باید عملکرد عقلایی داشته باشد تا جامعه هم برداشت عقلایی از رفتارها، سیاستها و اهدافی که سیاستگذاران دارند، داشته باشد.»
- کد خبر 100782
- پرینت