به گزارش سپیدخبر، منتقد: عباس نصراللهی – امتیاز ۳ از ۱۰ هشدار! این متن ممکن است بخشی از داستان فیلم را لو دهد.
مهران احمدی را همه به عنوان بازیگر میشناسند، و باید اذعان کرد که او حقیقتا بازیگر توانمند و خوبی است، نقشهای زیادی بازی کرده و بخش عمدهای از این نقشها در فیلمهای کمدی بودهاند، پس خبر کارگردانی او برای ساخت فیلمی که رضا عطاران و هومن سیدی در آن بازی میکنند میتوانست برای بسیاری جذاب باشد و حاکی از این مساله که فیلم او اثری در ژانر کمدی است. پس از همه خبرها، احمدی ساخت فیلمش را آغاز کرد و آن را به جشنواره فجر رساند، او مواد لازم برای ساخت یک فیلم به اصطلاح کمدی، که تضمینی در گیشه فروش خوبی داشته باشد را تهیه کرد و پس از آن ادامه کارها را انجام داد. حال این مواد لازم چه چیزهایی هستند، رضا عطاران اصلی ترین ماده در میان مواد لازم است، بازیگری که فیلم هرچه باشد و به هرجایی هم برود، اگر در فیلم حضور داشته باشد، قطعا فروش آن را تضمین خواهد کرد، و چه چیزی مهمتر از فروش برای عوامل یک فیلم میتواند باشد، ماده بعدی قرار دادن شوخیهای جنسی در فیلم است که طبیعتا همیشه و همه جا خنده دار هستند، حال اینکه شدت این شوخیها در آثار مختلف متفاوت است، اما «مصادره» نه آنچنان مملو از این شوخیهاست و نه آنچنان خالی، بلکه سعی کرده در همه جای فیلم از آن استفاده کند و هرجا که حس شوخی فیلم کم شد، به لطف این شوخیهای جنسی این حس برافروخته شود، اما نکته مهم در این جا این است که فیلم به طور کلی فضای طنز خوبی ندارد و تمام مدت در حال دست و پا زدن است تا بیننده را بخنداند، و به این دلیل که متن خنده دار نیست و موقعیتهای به وجود آمده نیز نمیتوانند بیننده را به خنده بیندازند و فیلم از زمان طرح ریزی و پیش ساختش تنها به فکر این بوده که با نبوغ و استعداد بازیگرانش بیننده را بخنداند، در نهایت محکوم به شکست میشود و نه تنها نمیتواند خنده دار باشد که حتی فیلم خوبی هم نیست.
وقتی یک فیلم کمدی تا این حد وابسته به بازیگران وشخصیتهایش است و داستانش به خودی خود هیچ نکته خنده داری ندارد، در وهله اول باید شخصیت پردازی خوبی داشته باشد، که فیلم «مصادره» به هیچ وجه آن را ندارد،( بیننده به دلیل اینکه مدت زمان زیادی با شخصیت اصلی همراه است طبیعتا برداشتهایی از رفتار او دارد و متوجه یک سری از ویژگیهای رفتاری این شخصیت میشود، اما نکته حائز اهمیت این است که این شخصیت پردازی باید در راستای هدف فیلم که بیان حرفهایی خاص با زبانی طنز است، باشد. اما نه تنها شخصیتی شکل نمیگیرد که مدت زمان زیادی از فیلم برای کارها و اعمال بیهوده شخصیتها صرف میشود و آن قدر پراکنده و گسسته از کارها و عکس العملهای آنها حرف زده میشود که در نهایت نتیجهای نیز حاصل نخواهد شد) . و در گام بعدی باید بتواند شخصیتها را وارد موقعیتهایی خنده آور بکند، الگویی که سالهای سال است در سینما اجرا میشود و آثار موفق بسیاری هم داشته و فیلم این موضوع را هم نمیتواند پیاده کند و در نهایت میماند همان چند شوخی جنسی و چند حرکت خنده دار از رضا عطاران که مانند همیشه توانایی این را دارد تا مردم را بخنداند، اما تنها در چند لحظه و چند پلان، و مقدار زیاد باقی مانده از مدت زمان فیلم نه قصهای دارد و نه حرف خنده داری، و جمع همه اینها میشود اثری که به ظاهر کمدی است، اما نه حرفش را میتواند بزند و نه موفق میشود تا بیننده را بخنداند.
«مصادره» تنها در همان دقایق ابتداییش جذاب است، جایی که بیننده وارد داستان میشود و خبردار از اینکه چه اتفاقاتی افتاده و در چه دنیایی قرار گرفته است، اینکه یک کارمند ساده و سابق ساواک پس از انقلاب دچار چه سرنوشتی شده به خودی خود جذاب است، اما این یک خط قصه، تنها به همین یک خط ختم میشود و فیلمنامه نویس موفق نمیشود تا این ایده جذاب را تبدیل به اثری طنز کند، ایدهای که به دلیل موضوع خاصش پتانسیلهای زیادی برای اثری طنز و حتی برای تبدیل شدن به یک درام اجتماعی سیاسی را دارد، اما احمدی راه طنز را پیش گرفته تا بتواند گزنده تر و سیاسی تر حرف بزند، اتفاقی که هیچ گاه در «مصادره» رخ نمیدهد. فیلم بسیار خرده خرده روایت میشود و قصد دارد تمام حرفهای سیاسی و نقدهایش را در فیلم بگنجاند، اما هم پیرنگ اصلیش را از دست میدهد و هم در بیان حرفهای سیاسی و اجتماعیش ناکام میماند.
طراحی صحنه و لباس جذاب و فیلمبرداری خوب فیلم که موسیقیهایی شنیدنی روی آن نشسته و به طور کلی فضای وسترن گونه و فرنگی فیلم، کمک زیادی میکنند تا بیننده بخواهد به تماشای آن بنشیند و شاید برای بسیاری هم جذاب به نظر برسد، اما در نهایت همه این فاکتورهای خوب هم نمیتوانند ضعفهای بزرگ قصه و فیلمنامه را بپوشانند و در نهایت با اثری مواجه هستند که نه خنده دار است، نه حرفهایش را به درستی میزند و نه میتواند به عنوان یک فیلم کمدی تاثیرگذار باشد.
«مصادره» اثر پر زرق و برقی است که هزینههای زیادی برای آن شده است، و تجربه نخست کارگردانی مهران احمدی، در سر و شکل ظاهری کاملا چشم نواز است، اما از درون اثری پوچ و عبث است، و در یک فیلم آن هم از جنس طنز سیاسی اجتماعی مهمترین نکته متن و مضمون است، که اگر با فرم و شکلی خوب همراه شود قطعا نتیجه مطلوبی خواهد داشت، فیلم طنزی که میخواهد گزنده باشد و حرفهای زیادی بزند، نیاز به یک متن قوی دارد، فاکتوری که «مصادره» آن را دارا نیست و به همین دلیل هم به هیچ وجه نمیتواند فیلم خوبی باشد.
- کد خبر 12039
- پرینت