به گزارش غیرمنتظره و به نقل از بازباران خبر، مجید مصطفوی: پاسداشت مجید دانش آراسته نویسنده، عصر پنجشنبه بیست و چهارم آبان همراه با جمعی از هنرمندان و علاقهمندان در پژوهشکده گیلانشناسی دانشگاه گیلان برگزار شد.
دانش آراسته اولین مجموعه داستان خود را با عنوان «استخوانهای تهی» در سال ۱۳۴۲ منتشر نمود. او بیش از نیم قرن سابقه داستاننویسی مدرن در کارنامه خود دارد.روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی، از آثار معروف او، در سال ۱۳۵۱ خورشیدی منتشر شد. نمایشنامه نویسان و داستان نویسان مطرح رشت یعنی اکبر رادی، محمود طیاری و دانش آراسته راهی که به آذین با رمان دختر رعیت در سال ۱۳۳۰ شروع کرده بود را ادامه دادند و رشت را به عنوان یکی از قطبهای ادبیات اقلیمی در ایران مطرح کردند.
اولین سخنران محمدرضا پورجعفری، زادهی سال ۱۳۲۴ در تالش، نویسنده و مترجم نامآشنایی است که در کنار فعالیتهای ترجمهاش، به نگارش داستان نیز میپردازد. پورجعفری در ابتدای سخنان خود به ثابتقدمی دانشآراسته در امر نوشتن اشاره و بیان داشت او بعد از نوشتن هر داستانی، میگفت آخرین داستان است. وی در ادامه افزود «او با زبان خودش حرف میزند. ساده و روان. صمیمانه مینویسد. از احساسات کمک نگرفته است و بیطرفانه دست به قلم برده است. فردی داستانخوان است و با همینگوی، چخوف، هدایت و چوبک کاملاً آشناست. او هم نوشته و هم خوانده است. صدای کلمات را شنیده و آنها را بوییده است. تاریخ و جغرافیای واژهها را درک کرده است.» وی افزود: «نوشتن یعنی غلبه بر بسیاری چیزها. اینکه در جایی دیگر درک میکنی کم نمیآوری و به نوشتن ادامه میدهی. امیدوارم دانشآراسته همچنان به نوشتن ادامه دهد و کم نیاورد.»
در ادامه حسن میر عابدینی، نویسنده و منتقد ادبی گفت: «مناطقی همچون گیلان به سبب وضع جفرافیایی و فرهنگی خاص خودش، فضای مناسبتری از بعضی مناطق دیگر برای خلق آثار ادبی فراهم میآورد. در بررسی این امر میتوانیم از نقد جعرافیایی استفاده کنیم. این نهله از نقد ادبی بهمثابهی میانرشتهای، شیوهی جلوهگر شدن مکان-فضاهای انسانی را در داستانها مطالعه میکند. در این نوع نقد ضمن توجه به نقش جغرافیا و شیوهی بازنمایی مکان در اثر ادبی، محل زندگی و رشد و نمو آفرینندهی آن اثر نیز مورد توجه قرار میگیرد و بر نقش ویژگیهای فرهنگی و سنت ادبی منطقه در زمینهسازی برای شکلگیری ادبیات تأکید میشود.»
نویسنده کتاب «صدسال داستاننویسی» با اشاره به دانشآراسته گفت وی نوشتن را به سرنوشت خود تبدیل کرده است و هنوز قلم را زمین نگذاشته و همچنان مینویسد. «تجربهی سالیان به نثر او سادگی و روانی و به ساختار داستانهایش پختگی بخشیده است. او با دومین مجموعه داستان خود، روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی، شهرت یافت. بهطوریکه آثارش در مهمترین نشریات آن سالها انتشار یافت است.»
شهین باباعلیان، همسر دانشآراسته در پاسداشت او گفت: زندگی یک نویسنده برای خلق داستان با رنج نوشتن، تؤام است. و من نیز در این رنج با او شریک بودم. سپس داستان «تاتا» را خواند.
در ادامه مستند شفاهی مجید دانشآراسته که به کارگردانی حامد اریب و همکاری مزدک پنجهای توسط خانهی فرهنگ گیلان تولید شده بود، برای حاضران پخش شد.
آخرین سخنران برنامه، کیهان خانجانی بود. نویسندهی کتاب بند محکومین در ابتدا بیان داشت که مجید دانشآراسته از نسل دوم نویسندگان ادبیات داستانی گیلان است. «پس از احمد صادق، کریم کشاورز، محمدعلی صفاری، افراشته و به آذین و دیگران. خاستگاه ادبیات داستانی این استان را میتوان عمدتاً در چهار مورد جست: علاقهی اهل سواد این خطه به ترجمه کردن. علاقهی ویژهی مردمان این دیار به هنر نمایش و تبدیل ترجمههای داستان به نمایشنامه. پشتوانهی غنی فولکلور در این ولایت و و اشتیاق خاص مردمانش به روزنامهنگاری.»
وی افزود از میان مجموعه داستانهای دههی پنجاه نویسندگان گیلان سه کتاب «بعد از آن سالها» نوشتهی حسن حسام، «سوگواران» نوشتهی ابراهیم رهبر و «روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی» اثر مجید دانشآراسته از کیفیتی برخوردارند که هنوز میتوان از برخی داستانهایشان نام برد و به خوانش و بررسیشان نشست و برای نسل اکنون شاهد مثال آورد. «حال پنجاه سال پس از انتشار روز جهانی پارک شهر به دوبارهخوانیاش مینشینیم تا ببینیم عطا و لقایش برای اکنون ادبیات داستانی گیلان و ایران چیست و جدای از ارزش تاریخ ادبیاتی، چه ادبیتی دارد.»
سپس نویسندهی کتاب یحیای زایندهرود ویژگیهای این کتاب را برشمرد و افزود: «در دوران ایجاد سپاه دانش و بهداشت، برخی از داستاننویسان گیلان در روستاها مشغول به خدمت سربازی شدند، برخی نیز با اعتقاد به انقلاب دهقانی همزمان با آنها شروع به نوشتن از روستا کردند؛ این موضوع لزوماً نه حُسن بود و نه عیب. اما ادبیات خاستگاه شهری دارد و اگر کسی از روستا مینویسد، بنا به قیاس آن مکان با شهر مینویسد. مجید دانشآراسته اهل شهر رشت بود و از شهر نوشت و جذب جریان فراگیر نشد. اما او از کجای شهر و چه چیز شهروندان نوشت؟ از تناقضی به نام حاشیهنشینان مرکز شهر.» سپس این نویسنده به ویژگی دوم اشاره کرد: «سند زدن مکانی برای شخصیتها. اگر داستانهای ادبیات شهر به سراغ کافهها رفت، مجید دانشآراسته درون قهوهخانهها برای آدمهای بیسرپناه داستانهایش سقفی یافت. دیگر ویژگی طنز در زمانهی تراژدی است.» در توضیح این ویژگی افزود که اشتباه است اگر فقط سال پنجاه و هفت را زمان تأویل متون شادمان بدانیم به متون اندوهبار. زیرا تاریخ ایران از پس حملهی اعراب و مغولان و بهویژه ترکان در تمام هنرها لحنی سوگوارانه گرفت. «پس از کوتای مرداد سی و دو، قیام خرداد چهل و دو، مکتب بازگشت پا گرفت و شیوع یافت.
زیرا تاریخ ایران از پس حملهی اعراب و مغولان و بهویژه ترکان در تمام هنرها لحنی سوگوارانه گرفت. «پس از کوتای مرداد سی و دو، قیام خرداد چهل و دو، مکتب بازگشت پا گرفت و شیوع یافت. دانشآراسته با طنزی که همیشه در داستانهایش حضور جدی داشته، با شدت رمانتیسیسم پنهان در آثارش مبارزه کرد. طنز موقعیت و طنز زبانی و طنز تلخ در مقابل سوگسرود شدن که از ویژگیهای دوران کهن بوده، منجی آثار او بوده است.» نویسندهی کتاب عشقنامهی ایرانی سپس به ویژگی چهارم اشاره کرد و افزود: «ضد قهرمانسازی در زمانهی حماسه. در نزد ما ایرانیان اسطوره و حماسه و تراژدی نسبت به تاریخ جایگاهی ویژه دارند. شخصیتهای روز جهانی پارک شهر ضدقهرمانند. اما ویژگی پنجم: گریز از ثنویت موروثی.» این نویسنده بیان داشت دوییت از پیشازرتشت تاکنون میراث ما بوده است و هنوز شکستن آن در فرهنگ و سیاست و هنر برایمان دشوار است. سپس ویژگی ششم را شکستن نگرش آنتاگونیستی و ویژگی هفتم را درک غریزی نظام نشانهها نام برد.
در خاتمه مراسم با تقدیر از مجید دانشآراسته، محمود طیاری، محمود بدرطالعی، فرامرز طالبی و محمود نیکویه به پایان رسید.
- کد خبر 121648
- پرینت