به گزارش غیرمنتظره؛ به نقل از آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: فکر می کردیم؛ « آن قدر سرگرم پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم بوده اند و آن قدر سرمست از «غیبت» و «انصراف» و «ردصلاحیت» دانه درشت های اردوگاه رقیب»، که اصلی ترین صندلی، یعنی «صندلی ریاست مجلس» از قلم افتاده است! اما از ظواهر امر چنین بر می آید که از
۱۳ مرداد ۹۲ که پاستور را تحویل «تدبیر و امید» داده بودند برای ۸ خرداد ۱۳۹۹ برنامه ریزی هایی مدون را دنبال می کرده اند واگرنه؛ چرخش ۱۸۰ درجه ای میرسلیم و غیبت قالیباف و دست افشانی و پای کوبانی احمدی نژادی ها که یک شبه
میسر شدنی نبوده است!
>توافق میرسلیم با وزرای احمدی نژادی
خبری کوتاه و چندکلمه ای می تواند حسرتِ روی صندلیِ یک قوه نشستن توسط «محمدباقرقالیباف» را ابدی کند! خبری که حکایت از یک غیبتِ معنادار و یک توافق معنادار تر می داد.
تیتر خبر این بود:« توافق میرسلیم با احمدینژادیها؛ قالیباف نیامد،کمیته هفت نفره تشکیل شد» و توضیحی کوتاه:« نماینده تهران در مجلس یازدهم از تشکیل کمیتهای هفتنفره برای رسیدگی به موضوع انتخاب هیئت رییسه مجلس آینده خبر داد.»
ذیل این تیتر و این توضیح خیلی خیلی کوتاه آمده است:
علی خضریان در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: «به برکت ماه رمضان در جلسه وفاق امروز که با حضور جمعی از منتخبان مجلس یازدهم برگزار شد، با توافق میان آقایان سیدمصطفی میرسلیم، حمیدرضا حاجیبابایی، علی نیکزاد و سیدشمسالدین حسینی کمیتهای ۷نفره با سازوکار مشخص جهت کمک به وحدت جریان انقلاب برای ریاست مجلس آینده تشکیل شد.» وی همچنین با اشاره به اینکه افراد نامبرده شده عضو این کمیته نیستند اما سازوکار آن را پذیرفتهاند، تاکید کرد: «از جناب قالیباف نیز جهت حضور در این پروسه دعوت شده بود تا براساس سنجش شاخصها و ارایه برنامه و نقد و بررسی آن و در نهایت توافق بر روی نحوه کمک به وحدت جریان انقلاب حضور یابند و ایشان خودشان نپذیرفتند. این موضوع به معنای عدم نامزدی ایشان نیست.» و کیست که نداند« عدم حضور به منزله ی عدم نامزدی نیست…» یک تعارفِ خشک و خالی است واگرنه دورِ
هم جمع شدن برای ریاست مجلس و عدم حضور قالیباف
که نمی تواند بدون واکنش باقی بماند!
>طعنه ی میرسلیم هم اگر لحاظ شود…!
میرسلیم اگرچه نامی از شخصیتی نبرده بود یا اساساً آدرس و اصطلاحاً «گِرا» نداده بود اما همگان دانستند وقتی
می گوید:«نامزد ریاست مجلس نباید هدفش ریاست جمهوری باشد و نخواهد مجلس را سکو قرار دهد، زیرا اصلاً بالاتر از مجلس نداریم…» یعنی مسبوق به سابقه است که کسانی خیلی تلاش کردند از «بهشت» راهیِ «پاستور» شوند اما غافل بودند از این موضوع که این رویه توسط «محمود احمدی نژاد»برای همیشه منسوخ شده است.
>رئیس مجلس همان سخنگو است!؟
مصطفی میرسلیم برای آن که دیدگاه خود را نسبت به ریاست مجلس تبیین کند و نیز حد و اندازه های این جایگاه را برای برخی مشخص؛ در جمع اعضای شورای مرکزی جامعه جوانان متحد اسلامی با بیان اینکه بین آنچه که ما در ذهنمان از ریاست مجلس است با واقعیت تفاوت وجود دارد، گفته بود: « ما در مجلس، رئیس نداریم بلکه سخنگو داریم، تلقی این که مجلس هم مثل وزارتخانه و ریاست جمهوری است، اشتباه است چون آنجا مدیریت عمودی و سلسله مراتبی حاکم است و آثار و تبعات خود را دارد ولی در مجلس اینگونه نیست و ذاتاً هیچ فرقی بین نماینده تهران و نماینده یک شهرستان کوچک وجود ندارد و هرکدام یک رای دارند. بنابراین نماینده از حوزه انتخابی، انتخاب میشود ولی وقتی وارد مجلس میشود نماینده کل کشور به حساب میآید و مسئولیتش هم عام است. این مجموعه باید مدیریت شود و آن مدیریت هم فردی نیست و نمیتواند فردی باشد و قطعاً مدیریتی جمعی بر مجلس
حاکم است.
اصل کلام میرسلیم در همین جمله ی اخیر خلاصه می شود که:« نامزد ریاست مجلس نباید هدفش ریاست جمهوری باشد و نخواهد مجلس را سکو قرار دهد، زیرا اصلاً بالاتر از مجلس نداریم و این تفکر اشتباهی است بین برخی نمایندگان که مجلس را سکو قرار میدهند تا به جایگاه دیگر برسند.» پس اگر حملات از فردای ۲ اسفند به قالیباف با چند موضع گیری پنهان و آشکار علیه شهردار اسبقِ تهران، مد نظر قرار گیرد و « طعنه ی میرسلیم هم اگر لحاظ شود…!» دیگر ابهامی برای این که چرا در جمعِ مدعیانِ صندلیِ ریاست؛ قالیباف غایب بوده است باقی نخواهد ماند.
>چرخش ۱۸۰ درجه ای میرسلیم و غیبت قالیباف
بیایید یک بار دیگر به چند موضوع از دو سوی دیدگاه های حزبی و جناحی بنگریم. تکلیف احمدی نژادی ها با بسیاری از اصولگرایان؛ اظهر من الشمس است، رابطه ی «شکرآب» موتلفه و احمدی نژادی ها
نیز بر هیچ کسی پوشیده نیست، دعوای احمدی نژادی ها
و « علی لاریجانی و ایضاً لاریجانی های دیگر» نیز عیان تر از
خورشید در میانه ی روز است؛ تصاحبِ صندلیِ مجلس هرچند نیز گفته شود که ما«رئیس» نمی خواهیم و «مُبصر» می خواهیم و اصلاً «رئیسِ مجلس» همان «سخنگوی نمایندگانِ مجلس» است؛ از آن دست دعواهای تلخ و شیرین اما سفت و سخت و جدیِ مجلس است که «کوتاه» آمدنی در کار نخواهد بود حال….
چرخش ۱۸۰ درجه ای میرسلیم و غیبت قالیباف و دست افشانی و پای کوبی احمدی نژادی ها تنها چند گمانه پیشِ روی همگان قرار خواهد داد که یا برخی تحلیل ها می تواند نزدیک به یقین و واقعیت باشد مثل این اظهار نظر که:
عبدالله ناصری گفته بود« با توجه به انشقاق و تشتتی که بین جریان اصولگرایی وجود دارد و رابطه ی آن با ریاست قالیباف بر مجلس یازدهم باید پذیرفت، با توجه به اینکه در شهرداری تهران پروندههای مفاسد اقتصادی و مسائلی دیگر درباره آقای قالیباف وجود دارد، او در مجلس اول عملاً رئیس در سایه خواهد شد و از نظر ظاهری و در تریبون افرادی مثل میرسلیم به عنوان رئیس قوه مطرح خواهند شد؛ اما عملا کار مدیریت داخل مجلس به عهده قالیباف خواهد بود و رئیس صوری تنها ارتباط با بیرون از مجلس و همچنین ارتباطات پارلمان های دنیا و اتحادیههای بینالمللی را به عهده خواهد داشت و یک مقام نمایشی است.»
و یا اعتماد به تحلیل «حسن غفوری فرد» عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری که گفته بود:« در صورتی که میرسلیم به نفع سایرین از رقابت کناره گیری کند، قالیباف را دارای بیشترین شانس ریاست مجلس یازدهم می دانم!»
>کاندیدای ۱۴۰۰ اصولگرایان ؟
وسط دعواهای ریاستِ مجلس بد نیست به هفته ی نخست اردیبهشت ۹۹ ـ دقیقاً سه شنبه ۹ اردیبهشت ـ بازگردیم به جلسه ای
با حضور ۸ نفر؛ آن گونه که برخی رسانه ها گزارش داده اند:
«نشستی با حضور ۸ چهره شاخص اصولگرا از جمله محمدباقر قالیباف، مرتضی آقاتهرانی، سیدرضا تقوی، علی نیکزاد، حمیدرضا حاجیبابایی، سیدمحمدرضا میرتاجالدینی، علیرضا زاکانی و سیدمصطفی میرسلیم برگزار شده بود که تا نخستین ساعات بامداد چهارشنبه هم به طول انجامید. نشست که خروجی آن، توافق بر سر ریاست قالیباف و تقسیم برخی دیگر از مناصب مهم مجلس یازدهم میان این چهرهها بود! دو هفته بعد از ترکیب(۱+۷) تبدیل به(۱-۷) می شود یعنی همان هشت نفر منهای قالیباف!
در شرح جلسه ی مذکور آمده:«سهشنبه، نهم اردیبهشت ماه با توجه به هماهنگیهایی که از یکی، دو روز قبل، آغاز و صورت گرفته بود، قرار بر گردهمایی بزرگان و سردمداران جریانهای سیاسی یازدهمین دوره مجلس بود. محمدباقر قالیباف، مرتضی آقاتهرانی، سیدرضا تقوی، علی نیکزاد، حمیدرضا حاجیبابایی، سیدمحمدرضا میرتاجالدینی و البته علیرضا زاکانی و سیدمصطفی میرسلیم ۸ نفری بودند که در این نشست حاضر شدند. نشستی
که برای این جریان سیاسی آنقدر حائز اهمیت بود که نه پیش از
آن و نه پس از آن، صحبتی از آن از سوی فعالان این جریان
سیاسی به میان نیامده و این طور که گفته میشود جز حاضران، تنها برخی افراد معدود در جریان برگزاری آن قرار داشتند.
آنچه درباره این نشست که الیاس نادران، منتخب یازدهمین دوره مجلس از آن به عنوان «عاملی برای یکصدایی و کارآمدی پارلمان آینده به منظور حل و فصل مشکلات فعلی موجود در جامعه ایران» یاد کرده قابل توجه است، علنی نبودنِ محل برگزاری آن است؛ بدین معنا که علاوه بر حاضران در این نشست به اعضای دفتر آنان نیز گفته شده بود درباره محل برگزاری آن سخنی به میان نیاورند؛ چنانکه برخی از همین ۸ نفر، اعضای دفتر خود را نیز در جریان محل و جزییات این نشست قرار نداده بودند اما شنیدههای روزنامه اعتماد حاکی از آن است که این نشست به میزبانی قالیباف برگزار
شده است.»
در خلال همین جلسه؛ گویا بحث ۱۴۰۰ نیز مطرح می شود «یکی از آن ۸ نفر» به صراحت می گوید:«نامزد ریاست جمهوریِ ۱۴۰۰ قالیباف نیست!»
گویا به تبع همین جلسه و مندرجات آن که جسته و گریخته؛ رسانه ای شده است؛ میرسلیم آن طعنه ی جانانه را با سمت و سوی «محمدباقر قالبیاف» مطرح می کند که:« نامزد ریاست مجلس نباید هدفش ریاست جمهوری باشد و نخواهد مجلس را سکو قرار دهد.»
پیشتر گمانه ها بر سر این موضوع بود که اختلافات میان شورای ائتلاف و جبهه پایداری بر سر حضور محمدباقر قالیباف و نزدیکان او در لیست نهایی گرچه کار را به نامه نگاری ها و پاسخ های تند حدادعادل و آقاتهرانی به یکدیگر رساند، اما با هر سختی که بود، آن ها در نهایت به «لیست وحدت» رسیدند. اما لیست وحدت، آتشی زیر خاکستر و گواهی بر تشتتِ اصولگرایان بود که تنها برای یک روز، ادای وحدت درآوردند و اختلافات را با یک«آلزایمر۲۴ساعته» بایگانی کردند! حالا و با آگاهی از بسیاری
از این دست(۱+۷) ها و (۱-۷) ها بهتر می فهمیم آن کس که می گفت:
«لبخند و وحدت و ائتلاف و همگرایی مالِ بیرون از دیوارهای بهارستان و مجلس یازدهم است؛ بگذار پا درون مجلس بگذارند آن وقت معنای واقعیِ تشتت و اختلافات را خواهی فهمید»
>سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است
روزی که در بوق و کرنا کردند تشکیل یک فراکسیون بزرگ و فراگیر در هیبت همان ائتلاف های دمِ دستی! و ادعا کرده بودند که:« فراکسیون ائتلاف انقلاب اسلامی قرار است تمامی نیروهای اصولگرا را در بر گیرد.» به صراحت نوشتیم:« و این دربرگیری تمامی نیروهای اصولگرا ذیل یک فراکسیون نکته ی قابل تاملی است که با دقت بیشتر باید آن را دنبال کرد.»
یادمان مانده است که تاکید کرده بودیم:«باز هم با جست و جو در گذشته ی چنین تلاش هایی که معمولاً ذیل ائتلاف های اینچنینی و منجر به شکست به «انجامِ نافرجام» می رسید خواهیم دید گرد هم آمدن تمامی اصولگرایان زیر یک سقف و درون یک خیمه از آن دست «سنگ» های «بزرگ»ی است که «نشانه نزدن» است.»
شواهد حکایت گر این موضوع است که وحدت مصلحتی که در گام قبل از انتخابات برداشته شده بعید به نظر نمی رسد در خوانِ بعدی یعنی تصاحبِ کرسیِ ریاست مجلس بار دیگر به هم زده شود. به خصوص حالا که رقیبِ قدری همچون علی لاریجانی در میدان نیست و مدعیان هم از هر گوشه و کنار سر می رسند و عرض اندام می کنند. اما آیا اصولگرایان از پشتِ صندلی های سبز بهارستان هم می توانند همچون حالا از منافع خود بگذرند یا سهم خواهی ها بیشتر میشود؟
نامِ مصطفی میرسلیم، رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گرچه به عنوان سهمیه طیف سنتی اصولگرا در لیست وحدت وجود داشت اما او و هم حزبی هایش نارضایتی و دلخوری خود را از سازوکار موجود در شورای ائتلاف، سرلیستی قالیباف و سهم خواهی پایداری ها انکار و مخفی نکردند ولی ورق ناگهان برگشته است و میرسلیم برای رئیس نشدن قالیباف حاضر به هرکاری شده است حتی ائتلاف و کنار آمدن با وزیرانِ
احمدی نژادی!
ما تاکنون فکر می کردیم رقابت اصلی درست پس از انتخابات و پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی که در آن جناح اصولگرا به پیروزی دست یافت آغاز خواهد شد، صحنه رقابتی دیگر، برای نمایندگان منتخب و آن، مبارزه در جهت دستیابی به کرسی ریاست مجلس یازدهم است؛ ریاستی که
می تواند چالشی ترین بحث سیاسی اصولگرایان علیه اصولگرایان به شمار آید و مجلس یازدهم را تبدیل به پایانِ بخشی از تاریخ اصولگرایی کند! اما گویا اشتباه می کردیم! هدف ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است و پاستور حتی اگر در این راه، بهارستان قربانی شود و «در راس تمامِ امور بودن مجلس» دچار خدشه ای جدی شود اما در این میانه؛ وزرای احمدی نژادی برای مجلسِ یازدهم، طرح و نقشه هایی ناب دارند که رونمایی نشده؛ قالیباف را «اوت» کرده است…
- کد خبر 58516
- پرینت