شما اینجا هستید

تیتر دو » یادداشت | تبلیغات سفید ، سیاه و خاکستری علیه تن زاده
گروه : تیتر دو , ورزشی

یادداشت | مهدی میزانی؛ به گزارش سپیدخبر و به نقل از وارنا خبر، این روزها علیه تن زاده مالک قانونی باشگاه سپیدرود رشت تبلیغات منفی شدیدی می‌شود و دامنه این تبلیغات به‌قدری زیاد است که از تن زاده یک هیولا ساخته‌اند. تن زاده را که باآن‌همه تبلیغات و تشریفات و عکس‌های یادگاری و جلسه پشت جلسه و به‌عنوان ناجی سپیدرود به هواداران معرفی شد به‌جایی رسانده‌اند که خنثی‌سازی هجمه تبلیغاتی علیه این چهره دانشگاهی و علمی و کارآفرین در نزد مردم خیلی پرهزینه شده است. شاید در بین این‌همه غوغا و هیاهو، نه می‌شود از تن زاده دفاع کرد و نه می‌توان این‌همه تبلیغات منفی را خنثی نمود و نه حتی برخی از هواداران بشدت عصبی شده را متقاعد! اما نمی‌توان از حق نگفت و منتظر ماند تا شرایطی فراهم شود تا برای دفاع از او قلم زد به صداقت و بی‌منت!

در حوزه رسانه‌ای یک دسته‌بندی از تبلیغات بر اساس صحت‌وسقم موضوع تبلیغات وجود دارد. یکی تبلیغات سفید است و شامل آن دسته از تبلیغاتی است که در صحت‌وسقم آن شکی نیست و اساس و پایه آن درست و واقعی می‌باشد و دیگری تبلیغات خاکستری است که شامل تبلیغاتی می‌شود که بخشی از آن حقیقت است و بخشی دیگر از آن غیرواقعی، غلو و پوچ می‌باشد و صرفاً برای گمراه کردن و جلب بیشتر نظر مخاطب و در پاره‌ای موارد برای جوسازی هرچه بیشتر در جهت منافع صاحبان منافع طراحی و اجرا می‌گردند.

اما نوع سوم تبلیغات، تبلیغات سیاه نام دارد که تمامی اجزای تبلیغات سیاه اساساً دروغ و باطل است و تنها برای گمراه کردن و گاهی پرت کردن حواس مخاطبان، طراحی و اجرا می‌شود و از بدترین نوع تبلیغات می‌باشد و ازآنجایی‌که بعد از مدتی غیرواقعی بودن آن آشکار می‌گردد، سبب سلب اعتماد مخاطبان می‌شود.

به‌عنوان فردی که در رسانه‌ها حضور دارم می‌توانم شهادت بدهم که فقط در ابتدای حضور تن زاده در سپیدرود، تبلیغات مثبت به نفع وی در جریان بود ولی پس از مدت‌زمان محدود، تبلیغات خاکستری علیه وی شروع شد که محور آن علی کریمی مربی سپیدرود بود و به تبعیت از کریمی بازیکنان و کادر و در نتیجه بخشی از هواداران شروع به تبلیغات منفی شدیدی علیه تن زاده نمودند و با مشخص شدن بقای سپیدرود در لیگ برتر پس از برد شیرین خانگی برابر تراکتورسازی هجمه‌ها بیشتر و بیشتر شد و هیئت فوتبال و نایب‌رئیس آن‌که مالک سپیدرود هم بود به علی کریمی و بازیکنان و تعدادی از هواداران منتسب، اضافه شدند و جنگ تبلیغاتی شدت و حدت بیشتری گرفت.

گفتند که تن زاده دروغ می‌گوید و وعده‌های الکی می‌دهد و به تعهداتش عمل نمی‌کند اما در همان شرایطی که این اتهام زنی‌ها ادامه داشت تن زاده دریافتی بازیکنان را از ۸ درصد به ۵۰ درصد رسانده بود و عملکرد بهتری نسبت به دیگر باشگاه‌ها متمول دولتی داشت. پاداش‌ها داده می‌شد و هزینه اسکان کادر فنی به تمامه پرداخت می‌گردید. هزینه‌های چند صدمیلیونی اردوهای خارج از خانه بی کم‌وکاست تأمین می‌شد. کمیته تسویه بدهی‌های باقیمانده از لیگ ۲ و لیگ ۱ در باشگاه تشکیل و بیش از ۸۰ درصد تسویه قانونی انجام گرفت. فرهنگستان سپیدرود راه‌اندازی و تجهیز شد اما این اقدامات، مافیای حریص و پدرخوانده‌های فوتبال گیلان را راضی نکرد و توطئه‌ها و جوسازی‌ها ادامه یافت.

گفته شد تن زاده به تعهداتش مطابق با قرارداد عمل‌نکرده است. مدعی شدند اصولاً تن زاده هزینه‌ای نکرده است! گفتند که خریداران جدیدی دارند و باشگاه را به کسی دیگری واگذار می‌کنند. فشار آوردند که تن زاده باید خلع ید بشود. تجمعات هواداری خودجوش؟! مقابل باشگاه، اداره کل ورزش، هیئت فوتبال، استانداری، دفتر نماینده مجلس، دفتر نماینده محترم ولی‌فقیه برپا شد. جلسات مداوم در دفتر مهندس جعفرزاده، اداره کل ورزش، فرمانداری و لابی‌های فراوان انجام شد بلکه بتوانند تن زاده را قانع کنند استعفا ء دهد و تیم را واگذارد.

پدرخوانده اما فعال بود و با سیاست نرم هرچه تلاش کرد که تن زاده بپذیرد و از سپیدرود برود موفق نشد. بیانیه داد. با مالکان سپیدرود نوین گیلان نشست. مدیرکل ورزش را تحت فشار گذاشت و حکم داوری را به نفع نایب‌رئیس هیئت فوتبال گرفت و حتی به تن زاده هم رأی داوری را نشان ندادند تا با ابلاغ دادگاه تیر خلاص را بزنند. امتیاز باشگاه دارای مالک را به کس دیگری فروختند و مرتکب فروش مال غیر شدند ولی تن زاده صبوری کرد، آدم اجیر نکرد که به کسی اهانت بکند! و راه قانون را پیش گرفت و حکم توقف رأی داوری را از دادگاه دریافت کرد ولی مافیای فوتبال سرتعظیم فرود نیاورد و مدیرکل تا ابلاغ قضایی به دستش نرسید اعلام نکرد تن زاده مالک قانونی است و پس‌ازآن که نصفه و نیمه گفت سریعاً حرفش را پس گرفت. به وزیر و وکیل و هرکسی که دستشان می‌رسید رجوع کردند تا تن زاده را بایکوت کنند. خداداد عزیزی را سرمربی کردند تا بگویند سپیدرود نوین آمادگی حضور در مسابقات را دارد و نماینده فوتبال رشت در لیگ هیجدهم است و آن‌قدر به دست‌نشان اهانت کردند که استعفا دهد و برود و تن زاده نتواند تیم را آماده کند و این هدف اصلی بود.

پدرخوانده و دوستان که مانع نظرمحمدی برای سرمربی گری سپیدرود بودند پس‌ازاین که دیدند او آمده است که توانایی خود را برای چندمین بار نشان دهد به او پیام دادند که استعفا دهد و یا در شبکه‌های اجتماعی هر آنچه که بود توسط عده‌ای شناخت شده! نثارش کردند تا منفعل شود ولی تا الآن هرچه زدند و کردند به در بسته قانون خورده و به سمت خودشان برگشته است وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى…»

حال باید کسی از پدرخوانده و مافیای فوتبال گیلان بپرسد که چرا از تن زاده عبور کردند و سپیدرود را به چنین روزی نشاندند؟ اگر تن زاده صلاحیت نداشت چرا امتیاز سپیدرود را به او دادند و چرا به ذی‌صلاح‌تر از او واگذار نکردند؟ چرا پس از چهار ماه صدای بی تعهدی تن زاده بلند شد؟ چرا با هواداران صادق نیستند و واقعیت را پنهان می‌کنند؟ چه چیزی از سپیدرود برایشان مهم‌تر بوده است که حاضر شدند حیثیت یک استان با فرهنگ و متمدن را با بازی‌های بسیار پست و بی‌ارزش به بازی بگیرند؟ هیئت فوتبال چه ربطی به تیمداری دارد؟ هیئت شطرنج اگر می‌توانست آب‌معدنی تولید بکند و بفروشد و هتل چند ستاره بسازد و منطقه آزاد انزلی را به اروند وصل کند چرا در هیئت شطرنج نکرده است؟ پدرخوانده که نگران شخصیت علمی تن زاده بود وقتی دید نصایحش جایی ندارد چرا پا پس نکشید و سپیدرود را ول نکرد و با تمام قوا به کمک مالک به‌اصطلاح جدید سپیدرود نوین گیلان آمده است؟ مدیرکل ورزش که سیستم حقوقی درست‌وحسابی ندارد چرا ترمیمش نمی‌کند تا یک دستگاه اجرایی این‌گونه اسیر تصمیمات چرخشی این‌وآن نشود؟

ممکن است به این سؤالات پاسخ داده شود اما همگان می‌دانند دیگر پاسخ‌های به‌ظاهر مصلحانه شما جوابگوی خیل فراوان سؤالات مردم و هواداران سپیدرود نیست. از نیات واقعی‌تان بگویید. از منافع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی‌تان سخن برانید. خدا می‌داند اگر مردم از درونتان آگاه شوند با شما چه ها نخواهند کرد؟! با مردم صادق باشند و اجازه دهند که سپیدرود به راهش ادامه دهد. تجربه داماش کافی است و قبلاً امتحانتان را پس داده‌اید از سپیدرود بگذرید به خاطر مردم رشت!

تن زاده فراوان اشتباه دارد. بدون تجربه و شناخت آمد و فکر می‌کرد باشگاه‌داری مانند اداره شرکت تولیدی یا خدماتی است نمی‌دانست فوتبال هزار رنگ دارد و وقتی این را فهمید که قایم مقامش، مدیرمالی‌اش، عضو هیئت‌مدیره‌اش، سرمربی‌اش، بازیکنش، سرپرستش، رفیقش، هم‌کلاسی‌اش، عکاسش، خبرنگارش و … آمدند و یکی به او زدند و رفتند …

تن زاده اشتباهات زیادی کرده و می‌کند ولی باید تحسینش کرد که به عشق شهرش و هواداران سپیدرود آمد و هزینه کرد و اهانت‌ها شنید و فشارها را تحمل کرد و سلامتی‌اش را به خطر انداخت و از همه مهم‌تر ایستاد و پایداری کرد تا چهره مافیای فوتبال گیلان را به مردم و مسئولان نشان دهد و این خدمت بزرگی بود که تن زاده به ورزش و فوتبال کرده حتی اگر امروز هم نباشد. فوتبال گیلان پس از تن زاده تغییرات زیادی خواهد داشت باید منتظر ماند و دید.

غیرمنتظره – سایت خبری گیلان | اخبار گیلان – خبر رشت