به گزارش غیرمنتظره، بابک کامیاب: اقتباس مهدی یزدانی خرم از داستان نازنین داستایوسکی که روایتگر مردیست در گورستان زنانه – یکی پیکر بیجان همسر و دیگری خدمتکار سرکوب شده پر از خشم – که بیپروا از بیگناهی و حق همیشه مردانه خود سخن میگوید و مدعیست به واسطه شغلی که دارد آدم شناسیست قهار…
همانطور که از سابقه صابر ابر انتظار میرود کاملا صحنه را در دست گرفته و علاوه بر تسلط به متن، از تماشاگران نیز غافل نمیشود بطوری که چندین بار با تذکر جالب خود از آنان میخواهد دوربینهای خود را پایین آورده و میگوید: به شما کسی یاد نداده کسی که داره خاطراتش رو براتون میگه صداش رو ضبط نکنید!
او در تمامی زمان نمایش خاطرات خود را با جزئیات تامل برانگیز همراه با خشم و شادی به تماشاگر نشان داده تا به پنج دقیقه طلایی خود برسد، پنج دقیقهای که شاید زمانی نباشد ولی برای او پر از حسرت، خشم، اندوه و تنهایی ابدیست.
هرچند تمام نمایش از اجرا و صحبتهای ابر تشکیل شده اما به هیج وجه نمیتوان از بازی در سکوت فاطمه نقوی غافل شد، کمی دقت کنید راه رفتن، چیدمان، حرکات دست، آشپزی، همه و همه آنقدر حساب شده بوده که مکمل خوبی برای نقش اصلی داستان باشد.
نمایش امشب به صرف بورش و خون فرصت مناسبیست برای اینکه در سکوت مطلق شنیدار خاطرات هرچند غمانگیز مردی باشید که حواستان را از تمامی هیاهوی بیرون سالن نمایش پرت کند…
پی نوشت: نمایش امشب به صرف بورش و خون به کارگردانی صابر ابر و تهیهکنندگی سامان باقرپور ۶ و ۷ فروردین در تالار مرکزی رشت روی صحنه رفت. این نمایش برداشتی آزاد از داستان نازنین داستایوفسکی است که توسط مهدی یزدانی خرم نویسنده مطرح نوشته شده است و پیش از این در تهران اجرا شده بود. سالن نمایش در رشت مورد استقبال چشمگیر علاقمندان قرار گرفت.
- کد خبر 127134
- پرینت