به گزارش غیرمنتظره و به نقل از نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، تریتا پارسی کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در موسسه کوئینسی: از آن زمان تاکنون، منطق این رقابت راهبردی، مسیر حرکت هر دو کشور را در طول سه دهه اخیر شکل داده است. اسرائیل بهطور مستمر در پی انزوای کامل ایران بوده؛ از تشویق تحریمهای اقتصادی گرفته تا مانعتراشی در مسیر دیپلماسی آمریکا با تهران. تلآویو هرگونه توافق احتمالی میان واشنگتن و تهران را تهدیدی راهبردی تلقی کرده و حتی تلاش کرده ایالات متحده را بهسوی درگیری نظامی با ایران سوق دهد. در سوی دیگر، ایران نیز با تمام توان، این فشار را بیپاسخ نگذاشته: در هر عرصهای که ممکن بوده، مستقیماً یا از طریق گروههای مقاومت، اسرائیل را به چالش کشیده است تا شاید راهی برای گریز از انزوایی بیابد که تلآویو با دقت و پیگیری بر آن تحمیل کرده است.
ترکیه؛ چرا آنکارا به تیررس تلآویو درآمده است؟
اکنون تمرکز راهبردی تلآویو از ایران به سوی بازیگر بعدی یعنی ترکیه معطوف شده است. برای تحقق رؤیای هژمونی نظامی در خاورمیانه، اسرائیل معتقد است باید قدرت منطقهای آنکارا را مهار کند؛ چراکه در منظومه فکری و امنیتی اسرائیل، تأمین امنیت نه از مسیر موازنه، بلکه تنها از مسیر «غلبه» ممکن است.
پیروزی راهبردی ترکیه در سوریه، بیش از پیش نگاه تلآویو را متوجه آنکارا کرده است. اما برخلاف ایران، ترکیه بازیگری کاملاً متفاوت است: عضویت در ناتو و گروه ۲۰، اقتصادی پیچیده و مقاوم در برابر تحریم و نفوذ نرم گستردهای که بهعنوان یک قدرت سنی، طی یک دهه اخیر در سراسر منطقه ایجاد کرده همگی مؤلفههایی هستند که آنکارا را به رقیبی دشوارتر برای مهار تبدیل میسازند. با این حال، ترکیه نیز از آسیبپذیریهایی بیبهره نیست از جمله مسئله کردها که همچنان یکی از چالشهای راهبردی بلندمدت آن باقی مانده است.
اما تا زمانی که دکترین امنیتی اسرائیل به جای موازنه یا بازدارندگی بر مبنای سلطه نظامی استوار است، ظهور هر قدرت منطقهای بالقوه صرفنظر از نیتش، آن را بهطور اجتنابناپذیر به آماج بعدی تبدیل میکند. در این چارچوب، ترکیه نیز دیر یا زود به مرکز توجه راهبردی اسرائیل خواهد آمد. چراکه در منطق ژئوپلیتیک، بازیگران را نمیتوان حذف کرد؛ در بهترین سناریو، تنها میتوان آنها را مهار کرد و تحت کنترل نگه داشت.
- کد خبر 129168
- پرینت