به گزارش سپیدخبر و به نقل از خبرگزاری فارس از رشت، کشتی گیلهمردی آیین سنتی مردمان گیلان زمین است، مردمی که میان جمعیتی ۱۰ هزارنفری در دل یک روستا، ایستاده در یکشب شرجی تابستانی، آن هنگام که کاروبار کشاورزی تمامشده در میدانی موسوم به کشتی سرا از تماشای پسا لنگ، تک موشت، دست به لنگ، دست به چکره، سر جیگیر به وجد میآیند.
کشتی گیلهمردی عجین شده است از طنین صوت میداندار، آنجا که مجری باسابقه کشتی گیلهمردی میگوید: “هزاران چشم زیبا فدای نیمنگاهت، هزاران قلب عاشق فدای قلب ماهت، نازم آن اندام نازت، نازم ای ناز آفرین، ناز داری ناز کن ای سروناز آن آفرین، قیامت قامتی قامت قیامت، قیامت میکند این قد و قامت” و با عباراتی چون لنگه بگیر پهلوان و” دوران” پهلوان فاتح در پایان نبردش و غیره تنور کشتی را گرم و گرمتر میکند.
وقتی دو کشتیگیر دست در دست هم با تشویق بیامان تماشاگران در حال محک زدن یکدیگر هستند، آنوقت میفهمید کشتی گیلهمردی چه حکایت و شوری دارد، آنوقت راز قدمت هزاران ساله این ورزش در میان گیلهمردان را میفهمید.
کشتی گیلهمردی ریشه در تاریخ گیلان باستان دارد، آیینی به بلندای کوههای تالش و به زلالی دریای کاسپین، آیینی که در هر رقابتی بیش از ۱۰ هزار گیلهمرد مشتاق را به خود میبیند.
کشتی گیلهمردی، سنّت گیلان جا، نسل به نسل گرده تا اَمه دوران جا
چی پهلوانانی یَه خطه گیلان بیده، نقله هزاران محل جی امه پیران جا
صحبت از کشتی گیلهمردی، این آیین سنتی و عشق قدیمی مردمان گیل و دیلم است، آنچه آن را سند هویت پهلوانیشان معرفی میکنند و سرش تعصبدارند، اصلاً مگر ممکن است چیزی که از دل تاریخ برآمده و سینهبهسینه و نسل به نسل رواج یافته بهراحتی به فراموشی سپرده شود!
این چند سطر را نوشته و بازگویه کردیم تا به اصل ماجرا برسیم، اصل ماجرا اما این است که امروز این میراث کهن نسل به نسل به ما رسیده و این بار نوبت ماست که در حفظش کوتاهی نکنیم.
در روزگاری به سر میبریم که به دلایل مختلف غبار فراموشی بر روی بسیاری از رسم و رسومات سنتی نشسته و از آنها تنها در کتابها و خاطرات یاد میشود ولی خوشبختانه این آیین سنتی هنوز زنده و جاری بوده و شعلههایش فروزان است.
مؤید سرزندگی کشتی گیلهمردی، وجود کشتی سراهایی است که این روزها در غرب و شرق این استان سرسبز برپاست و در شبهای گرم مردادی مجالی برای شور و هیاهویی وصفناپذیر شده است.
بیاییم این عشق و سنت را زنده و پرشورتر نگهداریم، اینجا در سرزمین سرسبز گیل و دیلم تنها یک ورزش پهلوانی میشناسند؛ کشتی گیلهمردی و تنها به عشق آن است که حاضرند تا پاسی از نیمهشب در کشتی سرا بمانند و اسکناس اسکناس دوران بدهند.
- کد خبر 21526
- پرینت