به گزارش غیرمنتظره و به نقل از فارس، مسابقات فوتبال لیگ دسته اول باشگاههای کشور هفته سی و دوم خود را پشت سر گذاشت و حالا فقط دو هفته به پایان این ماراتن ۳۴ هفتهای باقی مانده است، رقابتی که مانند فصلهای گذشته از حساسیت و جذابیت بسیار بالایی برخوردار بود و تیمهای زیادی از روز اول خود را به عنوان مدعی صعود به لیگ برتر معرفی کردند، اما حالا پس از گذشت ۳۲ هفته، تنها ۶ تیم بالای جدولی روی کاغذ شانس لیگ برتری شدن را دارند و چهار تیم هم برای فرار از سقوط با یکدیگر مبارزه میکنند که متاسفانه دو تیم چوکا تالش و شهرداری آستارا نمایندههای استان گیلان هستند.
از ابتدای فصل هر هفته با نتیجهها و بازیهای دور از انتظار تیمهای گیلانی فریاد هواداران برای حمایت از باشگاهها بلند شد ولی متاسفانه هیچ گوش شنوایی نبود، انگار مدیران فوتبال استان شیوهای نوین از تیمداری در فوتبال را کشف کردهاند که اصرار زیادی به پیاده کردن آن داشته و کمر به نابودی استعدادهای فوتبال این خطه فوتبالخیز شمال ایران را دارند.
فاجعهای تاریخی در فوتبال آستارا
از جدایی غیرمنتظره حسن اشجاری مربی خوب و کاربلد تیم شهرداری آستارا که تیم مستحکمی را از لیگ دو راهی لیگ آزادگان کرده بود و نتایج قابل قبولش بگذریم، از دست دادن پایان رافت را کجای دلمان بگذاریم که با دست خالی توانست تیمش را با اقتدار قهرمان نیم فصل یکی از نفس گیرترین لیگهای فوتبال ایران کند.
شاید حتی خوشبینترین طرفدار تیم شهرداری آستارا در ابتدای فصل به این فکر نمیکرد که تیم تازه ورود به لیگ دسته یک بتواند تا به این حد خوب ظاهر شود و در بین تیمهای ثروتمند و دست در جیب بیت المال از آنها سبقت گرفته و قهرمان نیم فصل شود.
شهرداری آستارا در ۱۷ بازی نیم فصل اول توانست ۳۱ امتیاز کسب کند ولی در نیم فصل دوم فقط و فقط به کسب هفت امتیاز رضایت داد تا الان دست به فانوس منتظر حوادث و اتفاقات باشد که در لیگ آزادگان ماندگار شود.
با توجه به نتایج تیم شهرداری آستارا اگر نیم فصل دوم تمام بازیها رو نیز مساوی میکردند و به حداقل امتیازات هم دست پیدا میکردند هنوز هم یکی از مدعیان لیگ برتر بودند، ولی صد افسوس که اینگونه نشد.
چوکا تالش پر از استعداد و ظرفیت اما بدون مدیریت
از آستارا که بگذریم نوبت به چوکا تالش میرسد که پس از بیست سال سرانجام در سال گذشته موفق شد با فرشاد پیوس جواز حضور در رقابتهای لیگ دسته اول را به دست بیاورد، در ابتدای فصل به دلیل مشکلات مدیریتی سرمربی خود را از دست داد و هادی شکوری برای هدایت تیم انتخاب شد که این مربی خیلی زود در هفته دوم پس از دو شکست پیاپی از کار کنار گذاشته شد.
پس از شکوری، دو استقلالی سابق دیگر یعنی علی لطیفی و مهدی پاشازاده هم به عنوان سرمربی در اردوی چوکا فعالیت کردند. لطیفی در شرایطی که موفق به کسب ۱۹ امتیاز شده بود، پس از شکست مقابل استقلال خوزستان از سمت خود استعفا داد تا هم تیمی سابقش پاشازاده جای او را بگیرد.
پاشازاده در شروع با پیروزی مقابل رایکا کارش را آغاز کرد ولی در ادامه سبزپوشان نتایج بدی با این مربی گرفتند تا مدیران باشگاه چوکا تصمیم به انجام چهارمین تغییر سرمربی در طول فصل بگیرند و فرشاد پیوس که محبوبیت زیادی میان هواداران تالشی دارد، برای هدایت تیم در هفت بازی باقی مانده انتخاب شد.
مهمترین سوالی که برای فوتبال دوستان مطرح است که چرا در ابتدای فصل فرشاد پیوس از چوکا رانده شد و حالا دوباره با اصرار و خواهش به تیم برگشته است.
ملوان خسته از سالها بیتدبیری و نمونه موفق مدیریت جوان و متخصص
اما شرایط ملوان بسیار متفاوت است و انزلیچیها از سالها بیتدبیری و بلاتکلیفی خسته شده و با یکدیگر هم پیمان شدند که مرهمی بر بالهای زخمی و خسته قوی سپید خزر باشند، تیمی که با کسب سه عنوان قهرمانی در جام حذفی کشور و چهار نایب قهرمانی، دو بار حضور در بازیهای آسیایی و کسب عناوین متعدد بهترین تیم شهرستانی در لیگ ایران بوده و در جام تخت جمشید صاحب رکوردی قابل توجه در تاریخ فوتبال کشور است.
شاید بتوان ملوان را نمونه موفقی از تیمداری و مدیریت دانست، چون توانستند با دست خالی و با حمایت هواداران و استعدادهای باشگاه دست به کارهای بزرگی بزنند و با دست خالی تا اینجای کار جزو هشت تیم برتر لیگ یک باشند و فاصله هشت امتیازی تا صدر جدول لیگ آزادگان دارند.
البته شاید مکان کنونی ملوانان در جدول مورد تایید هواداران این تیم ریشهدار نباشد ولی باید این نکته را در نظر بگیریم که اگر نامهربانیهایی که مازیار زارع از آنها صحبت کرد و فوتبال روی خوش خود را نشان ملوان میداد آنها قطعا چیزی برای صعود کم نداشتند و شایستگی حضور در سطح اول فوتبال را داشتند.
ملوان با ۴۶ امتیاز از ۳۲ بازی دست به کار بزرگی زده و نماینده شایستهای برای فوتبال گیلان بوده و اگر همین تیم در آبنده تقویت و حفظ شود قطعا یکی از گزینههای صعود به لیگ برتر در فصل آینده خواهد بود.
اگر به آمارها دقت کنیم متوجه خواهیم شد که رئیس کنونی فدراسیون فوتبال آلمان ششمین رئیس فدراسیون از سال ۱۹۴۹ است یعنی این فدراسیون در طی هفتاد سال فقط شش رئیس داشتند.یکی از مثالهای بارز ثبات در مدیریت ورزشی، تیم ملی فوتبال آلمان است، این تیم بارها قهرمان جهان شده و تقریبا در تمام ادوار جام جهانی، جزو تیمهای نهایی است.
یعنی هر دوازده سال یکبار روسای فدراسیون آلمانی تغییر کردهاند در حالی که در ایران طی همین مدت سی و پنج رئیس فدراسیون داشتیم.
- کد خبر 81462
- پرینت