به گزارش غیرمنتظره و به نقل از شفقنا، این نشریه با اشاره به این که «دنیا در آستانه جنگ است و فرصت زیادی برای احتراز از جنگ باقی نمانده»؛ نوشته که طرفین به خاطر خود و شهروندانشان و البته مردم دیگر نقاط جهان وظیفه دارند هر کاری از دستشان برمی‌آید برای جلوگیری از بروز درگیری مسلحانه که می‌تواند باعث آغاز یک جنگ جهانی جدید شود، انجام دهند.

یادداشت نشنال‌اینترست که به قلم جیمز فارول، مشاور سابق وزارت دفاع امریکا و عضو گروه مطالعات جنگ کینگز کالج لندن به رشته تحریر درآمده، هدف لفاظی‌های ولادیمیر پوتین درباره اوکراین را انعقاد معاهده دیگری مانند معاهده تاریخی مونیخ عنوان کرده- که مستلزم تسلیم جو بایدن است. به عقیده نویسنده، مشکل اما جایی بروز می‌کند که رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نه اختیار و توانایی کافی برای کنار آمدن با پوتین را دارد و نه این که تمایلی به این دارد که به خواسته‌های روسیه متعهد شود. این اصلی‌ترین عاملی است که دو قدرت بزرگ نظامی دنیا را در آستانه یک درگیری مستقیم قرار داده است.

نویسنده با تاکید بر این که دلیل اصلی پیش‌بینی احتمال وقوع درگیری مسلحانه توسط جو بایدن همین مساله ناتوانی و البته عدم تمایل آمریکا به اجرای خواسته‌های ولادیمیر پوتین است، گفته که هوش و دانایی رهبران کشورهای مختلف در چنین مواقعی است که به درد می‌خورد و در مورد بایدن و پوتین هم مهم‌ترین خواسته دنیا باید این باشد که این رهبران با هوش سیاسی خودشان از بروز یک جنگ قابل اجتناب جلوگیری کنند.

به عقیده نشنال‌اینترست؛ برای این که دنیا از یک جنگ جهانی دیگر در امان باشد، هم آمریکا و هم روسیه نیاز دارند با تنظیم یک استراتژی کلان جدید به بازتعریف رابطه غرب و روسیه پرداخته- و از این طریق به اهداف و منافع منطقه‌ای و امنیتی خود دست یابند.

نویسنده بر این باور است که این کار دو طرف درگیری را از مواجهه و مقابله مستقیم نظامی- که بی‌تردید خطر وقوع جنگ سوم جهانی را افزایش خواهد داد، دور خواهد کرد.

نویسنده برای تضمین یک آینده آرام و صلح‌آمیز به آمریکا توصیه کرده از موضع‌گیری عجولانه و نشان دادن واکنش به تهدیدهای نظامی پوتین خودداری کند و تلاش کند با ارائه پیشنهادات و راهکارهای عملی و اجرایی، در زمینه حل و رفع بحران موضعی فعال اتخاذ کند.

در ادامه با اشاره به این که سیاست‌های طرفین در بحران اخیر بر مبنای بازدارندگی طراحی شده، بر لزوم طراحی استراتژی‌های قابل قبولی که منافع هر دو طرف را تامین کند، تاکید شده است. تصمیماتی که اگر در حوزه‌هایی که طرفین در آن زمینه مشترک دارند، گرفته شود، از بروز هر گونه جنگی اجتناب خواهد شد.

جیمز پی فارول با اشاره به این که در زمان آیزنهاور- که جنگ سرد در آن سال‌ها آغاز شد- استراتژی کلان دولت با هدف مهار شوروی تنظیم شده بود؛ نوشته که در حال حاضر اما تلاش جو بایدن باید در زمینه اتخاذ استراتژی توازن باشد. این یعنی که آمریکا با درک این که روسیه دوست یا متحد ایالات متحده نیست، حفظ ارتباط و توازن این ارتباط را با هدف ایجاد نظم پایدار در اروپا در دستور کار قرار دهد.

در ادامه مطلب با ذکر این که برخلاف اتحاد جماهیر شوروی که جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه‌اش مستلزم سیاست مهار بود، روسیه پوتین که به دنبال احیای حوزه نفوذ شوروی است، به دلیل این که فاقد جاه‌طلبی‌های کمونیستی است، می‌تواند با همزیستی واقع‌گرایانه کنترل شود، آمده که اتخاذ چنین سیاستی غرب را قادر می‌کند بر چالش‌های اصلی خود، به ویژه چالش‌های ناشی از جاه‌طلبی‌های چین تمرکز کند.