به گزارش غیرمنتظره و به نقل از فرارو، در پی وقوع اعتراضات در ایران پس از فوت مهسا امینی، جریانهای سیاسی و رسانهای خارجی و به طور خاص کشورهای غربی، سیاستها و رویههای ویژهای را در این رابطه اتخاذ کردند. در این چهارچوب، ایالات متحده آمریکا و مقامهای ارشد این کشور در حوزه سیاست خارجی و امنیتی ملی، به صورت مستقیم علیه ایران موضع گیری کرده و از وضع برخی تحریمها علیه افراد و نهادهایی خاص در کشورمان خبر داده اند.
در عین حال، کشورهای اروپایی نیز که بعضا با فشار افکار عمومی خود رو به رو شده اند، در حال شکل دهی به یک اجماع علیه ایران و اتخاذ سیاستهای محدود کننده علیه ایران هستند. در این راستا، به طور خاص در روزهای اخیر برخی کشورهای اروپایی از شهروندان خود درخواست کردهاند که از سفر به ایران خودداری و اگر در ایران هستند، فوری از این کشور خارج شوند.
در عین حال به تازگی در تحولی جدید، برخی منابع دیپلماتیک اروپایی از ایجاد توافق میان کشورهای حوزه اتحادیه اروپا جهت وضع برخی تحریمهای هماهنگ علیه ایران خبر دادهاند و به طور خاص به این نکته نیز اشاره شده که اروپا بسته تحریمی را علیه ۱۵ فرد و نهاد ایرانی تدوین کرده که به زودی آن را اجرایی خواهد کرد.
مسالهای که هنوز ابعاد و ماهیت جزئی و دقیق آن مشخص نشده است. در این راستا به طور خاص یک سوال اساسی مطرح میشود و آن این است که: آیا روابط ایران و اروپا در آستانه یک بحران و و تنشِ وخیم قرار گرفته است؟ بحران و تنشی که به عنوان مثال نمونه آن را در تحولات پس از وقوع حادثه میکونوس شاهد بودیم.
در این راستا، در گفتگو با «عبدالرضا فرجی راد»، استاد ژئوپلیتیک و سفیر سابق ایران در شماری از کشورهای اروپایی نظیر نروژ و ایسلند و همچنین «مهدی مطهرنیا»، استاد علم سیاست و کارشناس سیاست خارجی، به واکاوی ابعاد مختلف این پرسش و پاسخهای محتمل به آن پرداخته است.
مشروح پاسخ عبدالرضا فرجی راد و مهدی مطهرنیا به سوال فوق الذکر را در ادامه مطالعه فرمایید.
دولتهای اروپایی امضا توافق اتمی با ایران را اولویت اصلی میدانند و به دنبال بحران زاییِ جدید علیه تهران نیستند
«عبدالرضا فرجی راد»، استاد حوزه ژئوپلیتیک و کارشناس سیاست خارجی در ابتدای سخنان خود در مورد احتمال اوج گیری یک بحران در روابط ایران و اروپا در پی وقوع اعتراضات اخیر در ایران گفت: «من تصور نمیکنم که ما با شرایطی شبیه به دوره پس از پرونده میکونوس و یا چالشهایی که با اروپا بر سر مساله سلمان رشدی پیدا کردیم، رو به رو شویم. در این رابطه دلایل مختلفی را نیز میتوان ذکر کرد. به طور خاص اکنون اروپا و به طور کلی غرب (چه اروپا و چه آمریکا)، همچنان اولویت نخست خود در مورد ایران را در چهارچوب امضای یک توافق اتمی با تهران تعریف کرده اند».
فرجی راد افزود: «از این رو، آنها به شدت متمرکز بر این مساله هستند که مبادا بحرانها و تنشهای دیگر، موجب شوند که روند رایزنیهای دیپلماتیک آنها با ایران جهت امضای یک توافق اتمی و احیای برجام، تضعیف شود. اگرچه که آنها به صورت قطعی هم اطمینان ندارند که توافقی با ایران امضا خواهد شد با این حال تلاششان را انجام میدهند تا این سناریو محقق شود. در مدت اخیر نیز که شاهد وقوع برخی اعتراضات در کشورمان بوده ایم، این فشار افکار عمومی اروپا بوده که دولتهای اروپایی و نهادهای اتحادیه اروپا نظیر پارلمان اروپایی را تحت فشار قرار داده تا علیه ایران دست به موضع گیری و انجام اقداماتی بزنند.»
سفیر سابق ایران در نروژ و ایسلند گفت: «در این چهارچوب، شاهد بودیم که «جوزپ بورل» مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در پارلمان اروپایی سخنرانی کرد و قول داد که اقداماتی در چهارچوب نشست وزرای خارجه هفت کشور مهم اروپایی علیه ایران انجام شود. با این همه، من فکر میکنم که کشورهای اروپایی در حال زمان خریدن هستند و نمیخواهند به گونهای رفتار کنند که رویههای بعضا تندِ آن ها، بر روند مذاکرات اتمی با ایران سایه بیفکند و تحرکات دیپلماتیک اروپاییها در قبال ایران و میانجیگریهای آنها میان تهران و واشینگتن با محوریت اقدامات جوزپ بورل و یا انریکه مورا را تحت الشعاع قرار دهد.»
عبدالرضا فرجی راد در ادامه تصریح کرد: «به نظر من حتی آمریکاییها نیز در وضعیت و موقعیتی شبیه به اروپاییها هستند و آنها هم در پی اتخاذ مواضعی از همین نوع میباشند. این تحریمهایی نیز که اخیرا به ویژه از جانب کشورهای اروپایی صحبتِ آنها شده و قرار شده که علیه ایران اعمال شوند، بیش از همه تصمیمات سیاسی و نَه اقتصادی هستند و درست به همین دلیل است که میتوان گفت ماهیتی نمادین دارند. در واقع اروپاییها در کنار آمریکا نمیخواهند تند بروند بلکه میخواهند با وضعیتِ زمان پیش روند. از این منظر، با توجه به آنچه تاکنون گفتم، من حداقل فکر نمیکنم که ما در آستانه یک بحران حاد و وخیم در روابط خود با کشورهای اروپایی باشیم. البته اگر مسائل و تحولات جاری در ایران وضصعیتی آرامتر به خود گیرد، به نظر من اروپاییها حتی همان تحریمهایی را نیز که اکنون صحبت از تحمیل آنها علیه ایران میکنند را هم کنار خواهند گذاشت».
فرجی راد در پایان خاطرنشان کرد: «با این حال، اگر روند تحولات در ایران ماهیتی تُندتر به خود بگیرد، طبیعتا امکان دارد کشورهای اروپایی نیز به انجام اقداماتی گستردهتر علیه ایران با توجه به تشدید فشار افکار عمومی کشورهایشان علیه خود دست بزنند. با این همه، همانطور که پیشتر نیز گفتم، اولویت اصلی اروپا و آمریکا در رابطه با ایران، دستیابی به یک توافق با تهران در چهارچوب معادله اتمی این کشور است.»
تغییر ماهیتِ روابط ایران و غرب پس از امضا توافق برجام در سال ۲۰۱۵، شانس اوج گیری تنشها در روابط ایران و اروپا در وضعیت کنونی را افزایش داده است
«مهدی مطهرنیا» استاد علم سیاست و کارشناس سیاست خارجی در رابطه با احتمال وقوعِ بحران در روابط ایران و اروپا در پیِ اعتراضات اخیر در کشورمان گفت: «جهت پاسخ به پرسش شما باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که چندین سال است که نگرش غرب و به طور خاص کشورهای اروپایی علیه ایران تغییر کرده است. در این زمینه به طور خاص پای پرونده برجام را باید به میان کشید. از سال ۲۰۱۵ که توافق برجام امضا شد، کشورهای غربی به طور خاص به دنبالِ کشاندن ایران به میز مذاکره و واداشتن این کشور به انجام گفتگو در مورد دیگر مسائل و چالشهای مطرح در رابطه با آن بودند. در واقع، غرب با این تفکر که توانسته در مورد مساله اتمی ایران با این کشور به توافق برسد، عملا به دنبال گسترده کردنِ دامنه مذاکرات خود با ایران و تبدیل ایران به یک کنشگر عادی (از منظر خود) در عرصه معادلات بین المللی بود.»
مطهرنیا افزود: «با این همه، در همان دوران خیلی زود این نکته روشن شد که اساسا تحقق یک چنین دستورکاری ممکن نیست و ایران شدیدا در برابر آن مقاومت میکند. تهران این تفکر را داشت که با دستیابی به یک توافق در مورد پرونده اتمی ایران، تمامی تحریمها علیه ایران لغو خواهند شد با این حال، این برداشت مورد تایید آمریکا نبود. مسالهای که البته مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بود و به نظر میرسد تا حد زیادی در جریان نامهنگاریها با مقامهای وقت آمریکایی و به طور خاص رئیس جمهور وقتِ این کشور «باراک اوباما» نیز مورد تاکید قرار گرفته بود. در این فضا، خیلی زود اختلافات میان تهران و واشینگتن خود را آشکار کرد و متعاقبا هرگونه گفتگویِ ایران با طرفهای غربی در مورد دیگر مسائل نیز منتفی شد.»
وی افزود: «در این فضا، آمریکا نیز رویههای خاصی را در قبال معادله اتمی ایران در پیش گرفت و صرفا تحریمهای محدودی علیه ایران لغو شد. از این منظر، آمریکاییها محدودسازی همکاریهای بینالمللی ایران و محاصره منطقهای این کشور را در دستورکار قرار دادند. دستورکاری که البته در دوره ریاست جمهوری ترامپ شدت گرفت و اوج گیری تنشها میان تهران و واشینگتن را در پی خروج آمریکا از برجام سبب شد. در این فضا، اروپاییها نیز با نوعی شکست جهت کنشگریِ موثر برای رفع بحرانهای جدید مواجه شدند.»
مطهرنیا تصریح کرد: «با این همه، به طور خاص پس از خروج دولت ترامپ از برجام و البته اجرایی شدنِ دستورکار برگزیت، به تدریج لندن نیز همآوایی بیشتری را با واشینگتن در مورد پرونده اتمی ایران از خود نشان داد و نوعی همگرایی فزاینده میان آنها ایجاد شد. در این فضا، «جرارد کوشنر» نیز که روابط نزدیکی با صهیونیستها داشت، زمینه را جهت توسعه همکاریها میان اسرائیل با کشورهای عرب منطقه در قالب «توافق ابراهیم» فراهم کرد. در این راستا، اروپایی ها (با محوریت انگلیس) به تدریج در هماهنگی بیشتر با آمریکا، علیه ایران وارد فرآیند کنشگری شدند. مسالهای که مخصوصا در پیِ جنگ اوکراین تشدید هم شد. در واقع، در همین چهارچوب بود که اروپاییها تا حد زیادی قدرت میانجی گریِ حداکثری خود را جهت نزدیک کردن مواضع ایران و آمریکا از دست دادند.»
این کارشناس سیاست خارجی کشورمان گفت: «از این رو، شاهدیم که اکنون و در چهارچوب تحولات اخیر ایران، روند سیاستها و تحرکات به ویژه کشورهای اروپایی در رابطه با کشورمان که در طول پنج سال اخیر نوعی دگردیسی را تجربه کرده، عملا در آستانه یک نقطه عظیمتِ جدید قرار گرفته است. در واقع میبینیم که اتحادیه اروپا اکنون به سیاستهای واشینگتن در قبال ایران بسیار نزدیک شده است و حتی به نظر میرسد با توجه به تهدیداتِ ادراکی که از سوی تهران متوجه کشورهای اروپایی است (از منظر قدرت موشکی ایران و نزدیکتر بودنِ اروپا در قیاس با آمریکا در قالب بُرد موشکهای ایرانی)، کشورهای اروپایی به نوعی با توجه به تحولات جاری در ایران به این معنا رسیدهاند که میتوانند مواضع خود در ارتباط با تهران را شدیدتر کرده و از این مساله با توجه به وضعیت داخلی ایران، در چهارچوب معادلات منطقهای و بین المللی بهرهبرداری کنند و فشارهای قابل توجهی را علیه تهران عملیاتی کنند.»
مهدی مطهرنیا در پایان و در مقام جمعبندی گفت: «در این چهارچوب، موضع گیریهای ایران مبنی بر ابتکار آن جهت ایجاد یک جبهه مشترک و قدرتمندِ بین المللی با حضور روسیه و چین علیه غرب، بیش از پیش کشورهای غربی و مخصوصا اروپاییها را در انجام اقداماتشان علیه ایران تحریک کرده است. از این رو، اروپا و آمریکا به هیچوجه شکل گیری یک محور ائتلافی در شرق میان پکن، مسکو و تهران را علیه غرب تحمیل نمیکنند و هر چه این مساله نمودهای بیرونی و عینی بیشتری از خود نشان دهد، کشورهای غربی نیز همبستگی بیشتری به ویژه در برخورد با ایران پیدا میکنند. در این فضا بدون تردید مساله ایران نیز برای کشورهای غربی از اولویت بیشتری برخودار میشود. از این منظر، در چشم اندازی کلی من بر این باورم که رفتارِ به ویژه کشورهای غربی در رابطه با ایران، از وادار کردن ایران به تغییر رفتارها و سیاستهایش، تا حد زیادی به سمت تغییر نظام سیاسی در این کشور متحول شده است. من پیش بینی میکنم که در صورتعدم تغییر مواضع تهران در رابطه با غرب و همگرایی بیشترِ آن با مسکو و پکن، شاهد تشدید و تقویت این دستورکار علیه کشورمان باشیم. موضوعی که میتواند در شرایط کنونی یکی از جلوههای عینی خود را در قالبِ ایجاد وخامت در روابط ایران و اروپا در بحبوحه اعتراضات اخیر در کشورمان نشان دهد.»
- کد خبر 98587
- پرینت