به گزارش غیرمنتظره و به نقل از گیلان امروز، مومن صالحی پژوهشگر تاریخ معاصر و نهضت جنگل روز جمعه یازدهم آذر ماه سال ۱۴۰۱ در جمع بخشی از علاقمندان سردارجنگل در سلیمانداراب و در جوار ارامگاه مزار میرزا سخنانی ایراد کرد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر و نهضت جنگل در بخشی از اظهارات خود، گفت: شدت سرمای امروز که در این مکان جمع شدیم اذیت کننده است اما به شدت سرمای زیر ۵ درجهای که میرزاکوچک جنگلی در همین لحظات یخ زد و به شهادت رسید نیست.
او ادامه داد: تاریخ را میتوان به شکل خشک و خام استفاده کرد اما اینکه واقعا درکی از روزهای تنهایی که میرزاکوچک داشته نداریم.
وی اظهار داشت: در مجموعه اتفاقات روزهای ابری آبان و آذر، میرزا به روزهای پر فراز و نشیب و تنهایی خود فکر میکرد. تصور اینکه روزی دو هزار نفر همراه و در رکاب وی بودند و حال چقدر در این کوهستان تنهاست برای ما قابل درک نیست. هر گمان به میرزا فکر میکنم دو کلمه به ذهنم خطور میکند: میرزا و دریا، میرزا مانند کوه ایستاد و مثل دریا دلش بزرگ بود. آنقدر دلش بزرگ بود که با نامرادیها و سختیهای روزگار مدارا میکرد و مثل دریا در خودش شستشو میداد.
مومن صالحی افزود: نگرانی بزرگ برای این مرد آزادی خواه بعد از گذشت ۱۰۱ سال از شهادتش اینست که ما هیچ نسبت درستی با میرزا نداریم و او را مصادر به مطلوب خود کرده ایم. او را برای روزهای خودمان خرج میکنیم و به جریاناتی نسبت میدهیم. ما باید چکمه آن دوران را میپوشیدم تا درکی از آن روزگار داشته باشیم. امروز میرزا را از صد سال پیش بیرون کشیدند و نمایشهایی را بنام او اجرا کردند که ظلم بسیار بزرگی به تاریخ است.
این پژوهشگر تاریخ معاصر و نهضت جنگل تصریح کرد: برای درک درست از آن روزها تاریخ به تنهایی کفایت نمیکند. ما نیاز به هنر، ادبیات، قصهنویسی و موسیقی و فیلم داریم تا میرزا در ذهن و جان ما بنشیند. باید با هنر و فیلم با میرزا بنشینیم، بخندیم و بگرییم تا بتوانیم میرزا را درک کنیم، متاسفانه پای هنر و سینما به میرزا کم کشیده شده و حتی همسایگان او در این مکان هیچ شناخت و درکی از او ندارند.
وی اذعان داشت: دغدغه ما نزدیک کردن این ماجراها به ذهن مردم است. متاسفانه هیچ گوش شنوایی پیدا نکردیم و مسوولان فرهنگی استان بیشتر به دنبال برگزاری نمایشهایی هستند که در آن محتوایی وجود ندارد. این نمایشها تاکنون هیچ تاثیری در تغییر نگرش مردم بعد از گذشت ۱۰۰ سال نداشته است.
مومن صالحی خاطرنشان کرد: در شهری که میرزا به دنیا آمده و دفن است برای او چه کردیم؟ بدون تردید اگر چنین قهرمانی در هر سرزمینی دیگر میبود تندیسها و بزرگداشتهای بزرگ واقعی و جریانات فکری عظیمی راه میافتاد. اما اگر از این خیابان دو قدم آن سوتر برویم شاهد بدترین قضاوتها و تعبیرها از میرزاهستیم. این نشانه تو خالی و تهی بودن همه برنامههای فرهنگی است که در این سالها برای میرزا برگزار شده است. برنامههایی که تهی است و این یک تاسف بزرگ است. میرزا سرش را در راه مهین داد. امری که بسیار نمادین و سمبلیک است.
- کد خبر 99727
- پرینت