به گزارش غیرمنتظره و به نقل از روزنامه سازندگی، دانشمندان بر این مساله اجماع دارند که ویروس کرونای جدید مهندسیشده نیست اما این به این معنی نیست که از آزمایشگاه نشت نکرده است. هرچند شواهد قطعی در این زمینه وجود ندارد اما نشانههای به دست آمده حکایت از آن دارد که نشت تصادفی ویروس از آزمایشگاهی در ووهان محتملتر از شیوع آن طی یک پیشامد کاملا طبیعی است
در ۱۸ آوریل معاون این موسسه، ژیمینگ یوآن، از طریق شبکه جهانی تلویزیون دولتی چین اعلام کرد «هیچ راهی وجود ندارد که ویروس از ما آمده باشد. ما سازمان نظارتی سختگیرانه و آییننامه پژوهشی محکمی داریم، بنابراین از خودمان مطمئنیم.» از این گذشته، پژوهشگران نیز بارها گفتهاند این تصور که ویروس کرونای جدید مهندسی ژنتیکی شده باشد توهم محض است، اما هنوز نمیتوان این امکان را منتفی دانست که دانشمندان چینی سرگرم بررسی یک ویروس کرونای طبیعی بودهاند که در مرحلهای از آزمایشگاه گریخته است. برای اثبات هر کدام از این نظریهها دادهها و اطلاعات شفاف لازم است که از قرار معلوم در چین وجود ندارد. اما آنچه بیشتر کارشناسان بر سر آن توافق دارند این است که محتملترین سناریو آن است که ویروس کرونای جدید بهطور طبیعی پدید آمده باشد. به گفته جرالد کوش، دستیار مدیر آزمایشگاههای ملی بیماریهای واگیر نوظهور در دانشگاه بوستون، میگوید «هیچ دادهای در دست نیست، اما یک سناریوی محتمل آن است که این ویروس از خفاشها به یک گونه پستاندار، که با وجود بعضی حدسها (پانگولین یا سگ؟) در حال حاضر ناشناخته است، منتقل شده و سپس به انسان سرریز کرده باشد.» این واقعه سرریز ممکن است پیش از آن اتفاق افتاده باشد که این ویروس به یک بازار فروش جانوران زنده راه یابد که به گفته کوش «سپس این بازار به عنوان تقویتکننده با تعداد بیشتری موارد ابتلا عمل کرده باشد که در ادامه انتشار یافتند و بقیه ماجرا را نیز که همه میدانند. زمان وقوع این حوادث روشن نیست و من گمان نمیکنم ما به دادههای واقعی دسترسی داشته باشیم که به ما بگویند این حوادث از چه زمانی آغاز شدند، و علت اصلیاش آن است که این دادهها که مانند جعبه سیاه یک همهگیری هستند در دسترس پژوهشگران گذاشته نمیشوند.»
خاستگاه گلآلود
ویروس کرونای جدید نزدیکترین خویشاوندی را با ویروسهای کرونایی دارد که در بعضی جمعیتهای خفاشهای نعلاسبی پیدا میشوند که در فاصله ۱۶۰۰ کیلومتری جنوب غربی ووهان در استان یوننان در چین زندگی میکنند. نخستین همهگیری شناختهشده ویروس کرونای جدید در انسان در ووهان روی داد و در ابتدا بر اساس پژوهشی که در ۱۵ فوریه منتشر شد، رد آن به بازار غذاهای دریایی رسید که در آن ماهی و جانوران دیگر به صورت زنده فروخته میشوند. با این همه تعدادی از نخستین موارد ابتلا به این بیماری هیچ ارتباطی با این بازار نداشتند. از این گذشته، با وجود چندین نامزد احتمالی که به عنوان میزبان میانی پیشنهاد شد، از مار گرفته تا پانگولین و سپس سگ، پژوهشگران هنوز نتوانستهاند یک «میزبان میانجی» قطعی برای آن پیدا کنند و هنوز روشن نیست که این خفاش از چه جانوری به عنوان تخته پرش از خفاش به انسان استفاده کرده است. و اگر خفاشهای نعلاسبی میزبان اولیه بودند، این ویروس چگونه توانسته از مخزن طبیعیاش در منطقهای گرمسیری خود را به شهر پرازدحام ووهان برساند که بیش از هزار کیلومتر با آن فاصله دارد؟
آزمایشگاهی در کانون جنجال همهگیری
این پرسشها بعضی افراد را واداشته در جستوجوی خاستگاه این ویروس به جای دیگری بنگرند و بعضی نیز بر انستیتو ویروسشناسی ووهان متمرکز شدهاند. در سال ۲۰۱۵، این انستیتو به نخستین آزمایشگاه در چین تبدیل شد که به بالاترین سطح امنیت پژوهشهای زیستی، یا BSL-۴، دست یافت. یعنی این آزمایشگاه میتوانست میزبان پژوهش درباره خطرناکترین عوامل بیماریزای جهان همچون ویروسهای ابولا و ماربورگ باشد. برای کار روی ویروس کرونای جدید سطح ۳ یا بالاتر لازم است. آزمایشگاههایی نظیر این باید از دستورعملهای امنیتی سختگیرانهای پیروی کنند که عبارتاند از تصفیه هوا، پالایش آب و فاضلاب پیش از خروج، و لزوم دوش گرفتن کارکنان و تعویض لباس پیش از ورود به موسسه و پس از خروج از آن. این نوع آزمایشگاهها موجب نگرانی بعضی دانشمندانی میشوند که نگران خطرات این کار و تاثیر بالقوه آن بر سلامت عمومی در صورت وقوع کوچکترین اشتباهی هستند. چنین نگرانیهایی در مورد موسسه ویروسشناسی ووهان نیز وجود داشت. در سال ۲۰۱۸، دیپلماتهای دانشمندی که از طرف سفارت آمریکا در پکن از این موسسه دیدار کرده بودند، از نبود امنیت و مدیریت در این آزمایشگاه چنان نگران شدند که دو هشدار رسمی به آمریکا ارسال کردند. در یکی از این پیامهای رسمی که در اختیار واشنگتن پست قرار گرفته اشاره شده که پژوهشهای این آزمایشگاه درباره ویروسهای کرونای خفاشها با امکان انتقال به انسان خطر ایجاد یک همهگیری جدید شبیه سارز را به دنبال دارد. این مقامات در پیام رسمی خود به تاریخ ۱۹ ژانویه ۲۰۱۸ نوشتهاند که در تماس با دانشمندان آزمایشگاه انستیتو ویروسشناسی ووهان متوجه شدهاند که این آزمایشگاه از نظر تکنیسینهایی که آموزش مناسب دیده باشند و پژوهشگران لازم برای مدیریت امن این آزمایشگاه دچار کمبودهای جدی است. (این گزارش به تاریخ ۱۴ آوریل امسال در وبسایت واشنگتن پست منتشر شده است). گفته میشود که وقتی نخستین گزارشها از ویروس کرونا در چین درز کرد، متیو پاتینگر، قائممقاوم مشاور امنیت ملی آمریکا، به ارتباط بالقوهای میان این همهگیری با آزمایشگاههای چین شک کرد. بر اساس گزارشی که در نیویورک تایمز منتشر شده، در نیمه ژانویه (اواخر دی ماه گذشته)، پاتینگر از سازمانهای اطلاعاتی همچون سیآیای، بهویژه افرادی که در زمینه آسیا و جنگافزارهای کشتارجمعی تخصص داشتند، خواست که درباره این ایده تحقیق کنند. اما آنطور که در گزارش تایمز آمده چیزی دستگیرشان نشد.
بررسی موجودات بیماریزای خطرناک
در این فاصله، آزمایشگاهی که در مرکز این گمانپردازیها قرار دارد از مدتها پیش زنگ هشدار را برای خطر وقوع یک جهانگیری در نتیجه ویروسهای کرونای سارزمانند که بررسی میکردند را به صدا درآورده بود. شی ژنگلی، سرپرست آزمایشگاهی که پژوهش درباره ویروسهای کرونای خفاش در آن صورت میگیرد، در ۱۵ سال گذشته به زبانهای انگلیسی، چینی و فرانسوی به جهان هشدار داده است که خفاشها مخزن ویروسهای کرونایی هستند که میتوانند سلامت انسان را به خطری جدی بیندازند. ژنگلی در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۷ مقالهای در ژورنال PLOS Pathogens منتشر کرد که در آن نشان داد رد جهانگیری ویروس کرونای سارز در سال ۲۰۰۳ را میتوان تا یک جمعیت از خفاشهای نعلاسبی در غار دورافتادهای در استان یوننان در جنوب چین گرفت. این پژوهشگران ضمناً اشاره کرده که ویروسهای کرونای سارزمانند دیگری نیز در خفاشهای این غار کشف کردهاند که برای عفونی کردن سلولها از همان گیرندهٔ ACE۲ استفاده میکنند و به نوشتهٔ آنها «میتوانند در سلولهای اولیهٔ مجرای تنفسی انسان به شیوهٔ موثری همانندسازی کنند». (هم ویروس سارز و هم ویروس سارز ۲ به عنوان نقطهٔ ورود به سلول از همین گیرنده استفاده میکنند.) ژنگلی و همکارانش در این مقاله بر اهمیت پایش و بررسی ویروسهای کرونای سارزمانند برای کمک به پیشگیری از یک جهانگیری دیگر تاکید کردند. آنها نوشتهاند «بنابراین، به نظر ما پایش تکامل ویروس کرونای سارز در این مکان و مکانهای دیگر باید ادامه یابد، و همچنین بررسی خطرات رفتاری انسان برای آلودگی و بررسی سرمشناختی مردم برای تعیین آنکه آیا سرریز در این مکانها روی داده است یا نه و برای طراحی راهکارهای مداخلی برای پیشگیری از ظهور بیماری در آینده.» آزمایشگاه انستیتوی ویروسشناسی ووهان، همراه با پژوهشگرانی در آمریکا و سوئیس، در سال ۲۰۱۵ توانایی ترسناک ویروسهای کرونای خفاش برای کامیابی در سلولهای انسان را نشان دادند. آنها در مقالهای که در سال ۲۰۱۵ در ژورنال پزشکی نیچر به چاپ رسید، توضیح دادند که چگونه از پروتئین خار سطحی یک ویروس کرونا که در خفاشهای نعلاسبی یافته و SHC۰۱۴ نامیده میشود و اسکلت ژنتیکی نوعی ویروس سارز که میتوان آن را در موش آزمایشگاهی کشت داد، ویروس ترکیبی سارزمانندی ساختهاند. قصدشان این بود که توان ویروسهای کرونای منتشر در جمعیتهای خفاش را برای آلوده کردن انسان بررسی کنند. در یک محیط کشت، این ویروس کرونای ترکیبی میتوانست سلولهای اولیه مجرای تنفسی انسان را عفونی و درون آنها همانندسازی کند؛ این ویروس توانایی عفونی کردن سلولهای ریه موش را هم داشت. این پژوهش با واکنشهایی منفی از سوی پژوهشگرانی روبهرو شد که به نظرشان خطر این نوع پژوهشها از منافعشان بیشتر بود. سایمون وین-هابسون، ویروسشناس انستیتوی پاستور در پاریس، یکی از این دانشمندان بود. وین-هابسون بر این واقعیت تاکید کرد که این ویروس ترکیبی در سلولهای انسان «فوقالعاده خوب رشد میکند» و افزود که «اگر این ویروس بگریزد، هیچ کس نمیتواند مسیر آن را در آینده پیشبینی کند.»
یافتن بیمار صفر
هیچ کدام از چیزهایی که تاکنون گفتیم نمیتواند خاستگاه ویروس کرونای جدید را نشان دهد. اما دانشمندان میتوانند این جستوجو را با کنار گذاشتن این احتمال آغاز کنند که ویروس کرونایی که اکنون جهانگیر شده در آزمایشگاه ووهان مهندسی شده یا اصلاً به عنوان یک جنگافزار زیستی طراحی شده باشد. به گفته پژوهشگران شواهد الزامآور نشان میدهند که این ویروس خاستگاهی طبیعی داشته و در یک میزبان جانوری، احتمالاً خفاش، پدید آمده و توسط انسان مهندسی نشده است. آدام لورینگ، دانشیار میکروبشناسی، ایمنیشناسی و بیماریهای واگیر دانشکده پزشکی دانشگاه میشیگان، میگوید «دادههای موجود در حال حاضر به هیچ وجه این روایت از پیدایش این ویروس را تایید نمیکنند.» لورینگ به پژوهشی اشاره میکند که در ۱۷ مارس امسال در ژورنال پزشکی نیچر منتشر شد و شواهدی ارائه میکند که چرا این ویروس در آزمایشگاه مهندسی نشده است (نک. ستون چپ). در آن مقاله که یکی از قویترین استدلالها علیه این تصور است، کریستین اندرسن، دانشیار ایمنیشناسی و میکروبشناسی پژوهشگاه اسکریپس، و همکارانش توالی ژنوم ویروس کرونای جدید و ویروسهای کرونای جانوران را تحلیل کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که بخشی کلیدی از ویروس کرونای جدید، یعنی همان پروتئین خار که ویروس با استفاده از آن به گیرندههای ACE۲ روی سطح خارجی سلولهای انسان متصل میشود، تقریباً بی هیچ تردیدی در طبیعت به وجود آمده و یک موجود آزمایشگاهی نیست. لورینگ میگوید: «این تحلیل از توالی ژنومهای ویروس کرونا، که هم از بیماران و هم از جانوران گوناگون به دست آمدهاند، نشان میدهد که این ویروس به احتمال زیاد در یک میزبان جانوری پدید آمده و سپس هنگامی که وارد انسان شده و انتشار یافته دچار تغییرات بیشتری شده باشد.» این مسئله میتواند امکان مهندسی ژنتیکی عمدی را منتفی کند، اما در مورد سناریوهای دیگر که خفاشها را میزبان طبیعی این ویروس میدانند اما انستیتوی ویروسشناسی ووهان را منشاء شیوع این بیماری معرفی میکنند چطور؟ اگرچه پژوهشگران احتمالاً به نمونهبرداری و تعیین توالی ژنوم ویروسهای کرونای خفاشها برای تعیین خاستگاه ویروس کرونای جدید ادامه خواهند داد، اما به گفته دکتر گرنینگر، استادیار گروه پزشکی آزمایشگاه و دستیار مدیر آزمایشگاه ویروسشناسی بالینی در دانشگاه مرکز پزشکی واشنگتن، «تنها از طریق ژنومیک نمیتوان به این پرسش پاسخ داد.» علتش آن است که تنها بر اساس ژنتیک امکان ندارد بتوان گفت که ویروس کرونای جدید آیا از یک آزمایشگاه بیرون آمده یا از طبیعت. به همین دلیل، بسیار مهم است بدانیم که در انستیتوی ویروسشناسی ووهان درباره کدام ویروسهای کرونا تحقیق میشد. به گفته گرنینگر «درواقع همه چیز ختم میشود به آنچه در آن آزمایشگاه بود.» اما لورینگ بر اساس مقاله جدیدی که در ژورنال پزشکی نیچر منتشر شده، میگوید: «ویروس کرونای جدید در بعضی ژنها نسبت به ویروسهای کرونایی که پیش از این شناسایی شدهاند تفاوتهایی تعیینکننده دارد، یعنی همان ویروسهایی که یک آزمایشگاه با آنها کار میکرد. با این مجموعه تغییرات بعید است که این ویروس نتیجه گریختن از یک آزمایشگاه باشد.» اما ژنگلی میگوید در مورد ویروسهایی که در انستیتوی ویروسشناسی ووهان بررسی میشدند، تحقیقات مفصلی انجام داده است. در شب ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹ که برای نخستین بار از همهگیری ویروسی در ووهان مطلع شد، بیدرنگ به آزمایشگاهش دستور داد که توالی ژنوم ویروس کرونای جدید که از بیماران به دست آمده را تعیین و سپس نتایج را با سوابقی که از آزمایشهای ویروس کرونا در آزمایشگاهش موجود است مقایسه کنند. او همچنین دنبال هر نوع اشتباه در کار با نمونههای ویروسی در تمام آزمایشها شده است. خانم ژنگلی هیچ تطابقی میان ویروسهایی که گروهش از غارهای خفاش به دست آورده و با آنها کار میکردند و ویروسهایی پیدا کند که از بیماران به دست آمده بودند. او به ساینتیفیک امریکن گفت: «این نتایج باری را از روی دوشم برداشتند. چند روز بود که پلک روی هم نگذاشته بودم.» در ابتدای فوریه ۲۰۱۹ ژنگلی یادداشتی روی سرویس پیامرسان چینی ویچت منتشر کرد تا به دوستانش اطمینان بدهد هیچ ارتباطی میان آنها با این همهگیری جدید وجود ندارد. او نوشت: «به زندگیام قسم میخورم که این ویروس هیچ ارتباطی با آزمایشگاه ما ندارد.»
ادوارد هولمز، ویروسشناس تکاملی مشهور استرالیایی در دانشگاه سیدنی، میگوید که آزمایشگاه ووهان با نزدیکترین خویشاوندان شناختهشده ویروس کرونای جدید کار میکند که RaTG۱۳ نامیده میشود و از خفاشها گرفته شده است. اما او اضافه میکند که «مقدار واگرایی توالی ژنومی میان ویروس کرونای جدید و RaTG۱۳ بهطور میانگین معادل ۵۰ سال تغییر تکاملی و دستکم ۲۰ سال تغییر تکاملی است.» به عبارت دیگر، در طبیعت حدود ۵۰ سال طول میکشد تا ویروس RaTG۱۳ تکامل یابد و به SARS-CoV-۲ تبدیل شود. اگرچه تاکنون هیچ دانشمندی با کمترین شواهدی پا پیش نگذاشته که نشان دهد انسان به عمد و با استفاده از نوعی مهندسی ژنتیکی یک ویروس را دستکاری کرده، اما پژوهشگری به نام نیکلای پتروفسکی از کالج پزشکی و بهداشت عمومی دانشگاه فلیندرز در جنوب استرالیا سناریوی دیگری را مطرح کرده که شامل مداخله انسان است. ویروسهای کرونای خفاش را میتوان در ظرفهای آزمایشگاهی با استفاده از سلولهایی کشت داد که دارای گیرنده ACE۲ انسانی باشند؛ با گذشت زمان، ویروس دارای سازشهایی خواهد شد که به آن امکان میدهند بهطور موثری به این گیرندهها متصل شود. به گفته پتروفسکی در این مسیر، ویروس دچار جهشهای ژنتیکی تصادفی خواهد شد که در ژنوم آن روی میدهند اما هیچ کار محسوسی انجام نمیدهند. پتروفسکی میگوید: «نتیجه این آزمایشها ویروسی است که برای انسان به شدت بیماریزا است اما ضمناً آنقدر متفاوت است که دیگر شباهتی به ویروس اولیهای که از خفاش گرفته شده ندارد. اما از آنجا که این جهشها به تصادف روی میدهند و توسط انتخاب تثبیت میشوند، هیچ نشانهای از آنکه توسط انسان دستکاری شده باشند در آنها نیست، اما همچنان تردیدی نیست که این هم ویروسی است که با مداخله انسان به وجود آمده است.» اگر آن ویروس یکی از کارکنان را آلوده کرده و سپس آن شخص به بازار غذاهای دریایی همان منطقه رفته باشد، ویروس ممکن است از آنجا پخش شده باشد. یا به گفته او «دفن نامناسب ضایعات این پژوهشگاه» ممکن است بهطور مستقیم یا از طریق یک میانجی مستعد ابتلا به آن ویروس، مانند یک گربه زبالهگرد، انسان را آلوده کرده باشد. اگرچه ممکن است هرگز پاسخی قطعی برای این پرسش پیدا نکنیم، به عقیده بعضی متخصصان دستکم در کوتاهمدت اهمیتی ندارد. کوش میگوید: «از هر جا که آمده باشد، تکامل در طبیعت و سرریز به انسان، گریز تصادفی آن از یک آزمایشگاه، یا رهاسازی عمدی یا دستکاری ژنتیکی در آزمایشگاه، تدابیر و اقداماتی که باید در برابر آن صورت گیرد یکی است. از آنجا که نمیتواند در هیچ موردی ۱۰۰ درصد مطمئن بود، به نظرم برای مخالفت همیشه لازم است که از تمام احتمالات آگاه باشیم. اما این در واکنش ما به یک همهگیری و اقداماتی که باید برای کنترل و حذف عامل بیماری صورت گیرد تفاوتی ایجاد نمیکند.»
Live Science, Apr. ۱۸, ۲۰۲۰
- کد خبر 57825
- پرینت