به گزارش غیرمنتظره و به نقل از شفقنا، الجزیره نوشت: این روزها در فضای مجازی ویدئویی از جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا منتشر شده- که امپریالیسم اقتصادی فرانسه را در آفریقا محکوم میکند.
در این ویدئو که به شدت در آفریقا و اروپا مورد توجه قرار گرفته، این سیاستمدار راست افراطی ادعا میکند که فرانسه از یک «ارز استعماری» برای «استثمار منابع» کشورهای آفریقایی استفاده میکند. او سپس عکسی از یک کودک معدنچی نمایش داده و میگوید که «۵۰ درصد از تمام چیزهایی که بورکینافاسو صادر میکند- از جمله طلایی که این کودک توی عکس استخراج میکند- به خزانه فرانسه میرود».
فرانسه از فرانک سیافای (ارزی متصل به یورو که فرانسه تضمین میکند) برای اعمال نفوذ بر مستعمرات سابق خود در آفریقا استفاده میکند. در واقع فرانسه ارزش فرانک سیافای را تضمین میکند، اما در مقابل از کشورهای طرف معامله میخواهد نیمی از ذخایر ارزی خود را در خزانهداری فرانسه نگه دارند. سیاستی که میتواند به معنای سلب عملی حاکمیت پولی کشورهای آفریقایی بوده و به عبارتی بهتر نوعی استعمار نو با یک پوشش قانونی به شمار میآید.
ولی توانایی ظاهری ملونی در تشخیص سیاستهای غارتگرانه فرانسه در مستعمرات سابقش نباید کسی را فریب دهد که او به طور مستمر و مکرر به سیاستهای استعماری کشورهای اروپایی در آفریقا خواهد پرداخت.
از این گذشته، کشور ملونی خود یکی از استعمارگران آفریقا بوده. در واقع ایتالیا مناطقی از اریتره، سومالی، لیبی و اتیوپی را تحت کنترل داشته، اما ملونی هرگز در مورد تقصیرهای کشورش در زمینه مشکلات حال حاضر آفریقا صحبت و عذرخواهی نمیکند.
علاوه بر این، ایتالیا به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا و منطقه یورو، خود نیز از فرانک و بسیاری دیگر از سیاستهای اقتصادی استثمارگرانه اروپا در آفریقا سود میبرد. با این حال ملونی هرگز سیاستهایی پیشنهاد نکرده که بتواند تعادل و توازنی در قدرت و روابط اروپا و آفریقا به وجود اورد. در واقع، فراتر از تلاشهای نخستوزیر ایتالیا برای اینکه امپریالیسم اقتصادی فرانسه را تنها مسئول بحران مهاجرت اروپا بداند، به نظر میرسد او پیامدهای انسانی و تبعات بشردوستانه و عمیق مشکلات اجتماعی و اقتصادی آفریقا را- که حاصل سیاستهای استعماری است و مهاجران ناامید را وامیدارد جان خود را برای رسیدن به سواحل اروپا به خطر اندازند- چیزی جز خوراک انتخاباتی برای جمع کردن آرای ایتالیاییهای ناراضی نمیبیند.
در سالهای اخیر، همزمان با افزایش انتقادات جهانی علیه نژادپرستی و سیاستهای استعمارگرایانه، گرفتن انگشت اتهام به سمت تاریخ استعماری کشورهای دیگر توسط سیاستمداران غربی مرسوم شده است. در این راستا سیاستمداران تلاش کردهاند مخالفان سیاسی خود را با اتهاماتی درباره سیاستهای استعماری فعلی یا تاریخی کشورهای آنها بیاعتبار کنند، و این در حالی است که همینها چشمان خود را بر روی سیاستهای استعماری تاریخی یا حتی سیاستهای نئواستعماری کشورهای خود بسته یا فعالانه از این استعمار نوین حمایت کردهاند.
در حقیقت، ملونی تنها سیاستمدار برجستهای نیست که به طور ریاکارانه از استدلالهای ضد استعماری برای کسب امتیاز در برابر رقبای سیاسی خود استفاده کرده است. پیشتر این مسایل حتی از زبان امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه نیز مطرح شده- که به تظاهرات ضد استعماری پرداخته است.
این سیاستمدار در ۲۰ نوامبر در حاشیه نشست سران کشورهای فرانسویزبان در تونس سعی کرد با وارد کردن اتهام به روسیه، از ادامه حضور استعماری کشورش در آفریقا دفاع کند.
مکرون گفت: «شما فقط باید به جمهوری آفریقای مرکزی یا جاهای دیگر آفریقا نگاه کنید که چگونه روسیه پروژه کنار زدن فرانسه و افزایش غارتگری خود را اجرا میکند».
رهبر فرانسه البته در غارتگری نامیدن پروژه روسیه در آفریقا محق است. ولی با این وجود، تلاش او برای وانمود کردن این که پروژه غارتگری (بسیار قدیمیتر و بسیار تثبیتشدهتر) خود فرانسه در آفریقا خیرخواهانه یا حتی سودمند بوده؛ تنها میتواند یک ادعای بیشرمانه توصیف شود.
البته روسیه خودش هم در تراژدی خندهدار «سرزنش تاریخ استعماری» رقبای خود بازیگر قابلی است. به خصوص از این نظر که رهبران روسیه با اشتیاق تمام به این نکته اشاره میکنند که روسیه هرگز مستعمرههایی در آفریقا نداشته و از این رو هرگز مانند رقبای ژئوپلیتیک غربی خود مرتکب «جنایتهای خونین استعماری» نشده است.
در این زمینه در ماه ژوئیه سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه مدعی شد که روسیه با خواستههای آفریقا برای تکمیل روند استعمارزدایی همبستگی دارد و از تلاشهای آنها در زمینه خارج کردن اقتصاد آفریقا از کنترل اروپا حمایت میکند.
همزمان پرزیدنت ولادیمیر پوتین نیز در ۲۴ اکتبر در نشست سالانه روابط خارجی باشگاه گفتگوی والدای در مسکو؛ ضمن تاکید بر حمایت روسیه از کشورهای آفریقایی در طول مبارزات استقلالطلبانه آنها، در مورد دلیل تمایل خود برای پایان دادن به هژمونی غرب در آفریقا نیز گفت که «غرب بدون توجه به عواقبی که برای کشورهای آفریقایی به وجود میآید، تنها به دنبال منافع خود در آن کشورهاست».
البته، جنگ تجاوزکارانه و امپریالیستی روسیه در اوکراین به تنهایی و به راحتی میتواند ادعاهای لاوروف و پوتین در مورد حمایت کشورشان از سیاستهای ضد استعماری، آزادی و دنیای چند قطبی را رد کند.
و البته تعامل امروزی روسیه با آفریقا را نیز نمیتوان تلاشی در راستای استعمارزدایی توصیف کرد. در واقع این روزها عوامل روسیه در بسیاری از کشورهای آفریقایی درگیر سرکوب و خشونت به سبک استعماری هستند.
بر اساس گزارشی که در ماه سپتامبر منتشر شده، به عنوان مثال گروه واگنر روسیه (یک نیروی مزدور خصوصی که به عنوان یکی از گروههای نیابتی کرملین شناخته میشود) در کشور مالی در سطوح بالایی در سرکوب و هدفگیری غیرنظامیان درگیر بوده است. یک خشونت با انگیزه سیاسی که حداقل از میزان شلیک به غیرنظامیان توسط نیروهای دولت متحد و گروههای شورشی بیشتر بوده است. گزارش شورای امنیت سازمان ملل در سال گذشته نیز نتایجی مشابه را مورد اشاره قرار داده بود. گروه واگنر همچنین در این گزارش به بهرهبرداری از امتیازات جنگلداری و معدن در مالی و سودان متهم شده است.
در مجموع، تشخیص وجود تفاوت بین رفتار روسیه و غرب در آفریقا دشوار است. در واقع روسیه نیز در آفریقا درست مانند فرانسه به دنبال گسترش و دفاع از منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود به هر قیمتی است و هیچ علاقه واقعی به روند استعمارزدایی ندارد.
در دوران استعمار، نمایندگان قدرتهای استعماری نیازی به پنهان کردن ماهیت رفتار خود یا تظاهر به علاقه به سعادت مردم تحت استعمار نداشتند.
امروز اما در دنیای دیگری زندگی میکنیم و تظاهرات ضد استعماری مد شده است. بنابراین امپریالیستهای مدرن نسبت به پیشینیان خود نسبت به ماهیت رفتار کشورشان در آفریقا صراحت کمتری دارند و حتی بسیاری، فارغ از تمایلات واقعی خودشان، به حقوق بشر پایبندی نشان داده و سیاستهای خود را ضد استعماری میدانند و همزمان با خوشحالی دیگر قدرتها را به استعمار نو متهم میکنند.
در حقیقت همانقدر که انتقاد جورجیا ملونی از پول استعماری فرانسه درست است، انتقادات مکرون از پروژه غارتگری روسیه در آفریقا نیز دقیق به نظر میرسد و البته لاوروف و پوتین نیز وقتی از جنایات خونین استعماری غرب صحبت میکنند، دروغ نمیگویند.
این یعنی هیچ برنده واقعی در بازی سرزنش استعماری غرب وجود نخواهد داشت.
- کد خبر 99861
- پرینت