اختصاصی/ به گزارش غیرمنتظره، چند روز قبل بود که خبرهایی از تخریب ساختمان داروخانه کارون، اولین داروخانه شبانهروزی ایران در رشت در فضای مجازی منتشر شد.
حال اما شنیده میشود که ماجرا ازاینقرار است که در اسفند سال گذشته مالک بنا درخواست صدور پروانه داشته است تا بنای فعلی را تخریب و بنای جدید داروخانه را در همین محل بسازد. این موضوع از دو جهت قابلتوجه است، نخست آنکه کنشگران فرهنگی و میراثی شهر رشت معتقدند بنا باید به شکل فعلی حفظ شده و مرمت لازم بر روی آن انجام شود، اما از سوی دیگر برخی نیز معتقدند که بنای فعلی استحکام لازم را ندارد و میتوان بر اساس قوانین میراثی آن را دوباره از نو ساخت.
در این میان اما شنیده میشود با توجه به کاربری فرهنگی این بنا، صدور پروانه ساخت برای ملک مورد نظر میبایست با مجوز از اداره کل میراث فرهنگی استان گیلان باشد که این مجوز اخذ نشده و موضوعی دیگر در این میان به وجود آمده است.
اما نگاهی به چرایی اهمیت این بنا برای مردم شهر رشت. آنطور که میدانیم و میدانید، داروخانه کارون اولین داروخانه شبانهروزی کشور به دست موسیو آرسن میناسیان خیر رشتی بنا شد. در شرح ماجراهای خاص این اولین داروخانه شبانهروزی کشور نوشتهاند: «آرسن نخستین داروخانه شبانهروزی ایران را افتتاح کرد.[۱] هدفش از افتتاح داروخانه کارون این بود که دست واسطه را کوتاه کند و میخواست داروها را به همان قیمت که برایش تمام میشد به دست مردم برساند. با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، بیکاری و گرانی گریبان مردم را گرفته بود و این امر سبب شده بود تا بسیاری از بیماران توان خرید دارو را از دست بدهند ولی آرسن دارو را مجانی در اختیارشان میگذاشت. آرسن مردی بود نیکوکار، پاک و امین مردم. هر که در رشت سراغ یک مسلمان واقعی را میگرفت به او آدرس موسیو را میدادند.
شبانه به تهران میرفت مواد اولیه داروها را تهیه میکرد به رشت بازمیگشت و تا پاسی از شب در داروخانه مشغول ساختن دارو میشد و همین شببیداریها، او را به این فکر انداخت تا داروخانه را شبها نیز باز نگه دارد و بدین طریق اولین داروخانه شبانهروزی گیلان و ایران دایر شد.
داروخانههای دیگر رشت دچار مشکلاتی شدند، از طرفی آرسن داروهای تخصصیاش را برای فروش در اختیارشان نمیگذاشت و از طرفی دیگر مردم برای تهیه هر نوع دارویی سراغ موسیو میرفتند و همین ضربات برای رقیبان آرسن کافی بود تا برای مقابله با او وارد جنگ روانی شوند. شایعه کردند که داروهای آرسن فاسد است، یا او ارمنی است، یک مسلمان برای تهیه دارو باید نزد داروساز مسلمان برود، ولی با تمام این وجود مردم میدیدند که با مصرف داروهای آرسن حالشان رو به بهبودی میرود اعتنایی به شایعات نمیکردند. رقبا که دیدند از این طریق نمیتوانند سدی بر سر راه این مرد نیکوکار شوند، از او به فرمانداری و شهربانی شکایت کردند که آرسن با پائین نگهداشتن قیمت دارو یا به روایتی فروش دارو بدون سود یا حتی با ضرر خلاف امور صنفی رفتار میکند و این باعث ورشکستگی دیگر داروخانهها میشود. با احضار موسیو به شهربانی برای رسیدگی به شکایات علیه او، شاکیان نیز جمع میشدند ولی آنها بهمحض دیدن آرسن، با آن نگاه مهربانش با آن سادهپوشی و فروتنی که داشت، دست از شکایت خود برمیداشتند.
حاشیهسازی علیه او همچنان ادامه داشت. شنیده میشد که میگویند آرسن برای وکیل شدن جلب اعتماد میکند، او آدمی ظاهرساز است و این شگرد اوست که در دل مردم خود را جا داده است. او به خاطر تهیه دارو و فشارهایی که ضعف مالی بر او وارد آورده بود، مقروض بود. طلبکاران او را مدام تحتفشار قرار میدادند و طلبشان را میخواستند.»
[۱] عجمیان، آلین. «بزرگداشت دکتر آرسن خاچاطور میناسیان». فصلنامه فرهنگی پیمان (۱۸ و ۱۹)
- کد خبر 81996
- پرینت