به گزارش غیرمنتظره و به نقل از شفقنا، دکتر علی بمان اقبالی زارچ، سرپرست سابق سرکنسولگری ایران در جمهوری تاتارستان روسیه، سفیر پیشین ایران در آلبانی و کارشناس ارشد مطالعات اروپا درباره چشم انداز جنگ اوکراین می گوید: جنگ اوکراین در حال وقوع است و شواهد حاکی از آن است که در صورت ادامه جنگ، ناتو و غرب نیز به صورت تمام عیار وارد خواهند شد. این مشخص است که وقتی تجهیزات به اوکراین ارسال می شود حمایت غرب از این کشور جدی است. پول هایی که به این مساله اختصاص داده می شود قابل توجه است.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با دکتر بمان اقبالی، دیپلمات پیشین را می خوانید:
_ پیش بینی ها درباره جنگ اوکراین به این صورت بود که در سالروز پیروزی شوروی بر آلمان، پوتین اعلام یک جنگ تمام عیار را می کند یا اعلام پیروزی خواهد کرد. ولی ایشان اعلام کردند که این جنگ ادامه دارد. جنگ اوکراین تا کنون تبعات زیادی داشته است پیامد های این جنگ به کشور ماهم رسیده و امنیت غذایی را تحت تاثیر خود قرار داده است. از طرفی بحث انرژی در جریان است اروپا اعلام کرده که می خواهد واردات انرژی از روسیه را به تدریج کم کند. برای آینده این وضعیت چه سناریو هایی را می شود پیش بینی کرد؟
احتمالا جنگ اوکراین وارد یک فرایند فرسایشی خواهد شد
طبق ارزیابی ها جنگ اوکراین روزانه حدود یک میلیاد دلار برای طرفین هزینه مالی دارد
درگیری اگر در یک فرصت کوتاه به نتیجه نرسید احتمالا وارد یک فرایند فرسایشی خواهد شد و به نظر می آید زمینه های این اتفاق فراهم شده است. امروز بیشتر از دوماه از این جنگ می گذرد و آثار اقتصادی و انسانی این جنگ مشخص شده؛ طبق ارزیابی ها این جنگ حدود یک میلیاد دلار روزانه برای طرفین هزینه مالی دارد. از نوع تسلیحاتی که استفاده می کنند و هزینه های مربوط به انرژی و سوخت و نیروی انسانی و حقوق و مواد غذایی، مسلم است که هزینه های مادی برای هر دو کشور حداقل روزی یک میلیارد است و این به غیر از آثار تخریبی است که در آینده ارزیابی دقیقی خواهد شد. همچنین ارزش انسانی که نمی شود قیمتی برای جان انسان ها تعیین کرد. خصوصا که تعداد قابل توجهی از افسران ارشد هر دو طرف در این درگیری ها از بین رفته و قربانی شده اند.
سازمان ملل در جلوگیری و پایان دادن جنگ توفیق چندانی نداشته است
موضوع مهم دیگر منازعه مرعوب چند وجهی است که ابعاد آن چندان مشخص نیست و خیلی از پیش بینی هایی که از سوی منابع مختلف می شد و گمانه زنی ها روز به روز تغییر می کند و تاثیر گذاری فوق العاده ای در ابعاد مختلف اجتماعی اقتصادی سیاسی و حتی کشاورزی دارد که از زمان روم باستان این منطقه که بین اوکراین و رومانی و مولداوی و بخش هایی از روسیه بود به عنوان سیلوی غلات اروپا مطرح بودند. طبیعی است که آثار این جنگ کم کم نمایان می شود و چنانکه دوره زمانی این جنگ بیشتر شود احتمالا آثار منفی بیشتر خواهد شد و در عرصه مواد غذایی چه در اروپا و چه در آفریقا و در همه نقاط جهان هم آثار تورمی خواهد داشت و هم آثار کمبودی آن خود را نشان می دهد چون بازار تابعی از عرضه و تقاضا است. مجمع بین المللی بخصوص سازمان ملل متحد نقش و بالندگی خود را از دست داده اند. در منشور سازمان ملل از پیشگیری از درگیری ها و از پایان دادن به درگیری ها حرف زده شده است یعنی چنانچه درگیری و بحرانی شروع شد سریع پایان بدهند. سازمان ملل در هیچ یک از این دو بعد توفیق چندانی نداشته است اگر چه که دبیر کل هم سفر هایی به هر دو کشور داشت و با رهبران این دو کشور ملاقات هایی داشت اما بعد از این رایزنی ها امیدواری ها کمتر شده بود.
ضرورت اصلاح ساختاری سازمان ملل متحد
اروپا امروز از داشتن چهره های تاثیرگذار و کاریزماتیک محروم است
شرایط به شکلی به منحنی خطرناک و نگران کننده ای رسیده است
این جنگ نشان داد که وجود حق وتو در سازمان ملل متحد تصمیم گیری ها را برای زمانی که یکی از کشور های دارای حق وتو موضوع منازعه باشند دچار مشکل می کند چون تصمیمی که در سازمان ملل در این رابطه گرفتند به مجمع رفت و نتوانستند در شورا هیچ کاری انجام بدهند. این مساله ضرورت اصلاح ساختاری سازمان ملل متحد را نشان می دهد یا سازمان و مجمعی که منطبق بر شرایط روز کارآمدی داشته باشد بحث دیگری که اهمیت بالایی دارد این است که امروز در عرصه جهانی سیاستمدارانی که تاثیر گذاری بالایی داشته باشند و از کاریزمایی برای میانجی گری و مداخله و وساطت برای حل و فصل این نوع بحران برخوردار باشند، در دنیا وجود ندارد و به طریق اولی اروپا امروز از داشتن چنین چهره هایی محروم است. انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شده است و در کنار آمریکا طرفدار فرسایشی شدن این جنگ است. در داخل اتحادیه اروپا در مثلث تعیین کننده آلمان فرانسه و ایتالیا شخصیت و یا رهبری سیاسی را نمی بینیم که در این زمینه جامعیت و محبوبیت لازم را داشته باشد. آقای مکرون و یا دیگر شخصیت های اروپایی اقداماتی انجام داده اند و شانس خود را امتحان کرده اند ولی نتیجه ای قابل توجه به دست نیاورده اند. از دیگر ابعاد تاثیر گذار تقویت نوعی همگرایی در محور یورو آتلانتیک بود. اروپا مدت ها بود که به سمت واگرایی رفته بود و آمریکا از این فرصت برای تقویت حضور خود در اروپا استفاده کرد. شرایط به شکلی به منحنی خطرناک و نگران کننده ای رسیده است و کشور های ناتو در کمیت کم نظیری به اوکراین تسلیحات می فرستند که تسلیحاتی با کیفیت بالا است و شرایط را سخت خواهد کرد. در مجموع استنباط من این است که اگر تا یکی دو هفته پیش گزینه بد و بدتر وجود داشت ولی امروز گزینه خطرناک هم به این دو گزینه اضافه شده است.
_ کشور های دیگری در این منطقه تمایل به عضویت در ناتو دارند از طرفی تهدید های روسیه در این خصوص نیز همچنان ادامه دارد آیا احتمال گسترش جنگ اوکراین وجود دارد؟
جنگ اوکراین وارد فاز میان مدت شده است
به طور کلی در مورد این بحران امروز می توان گفت که وضعیت با توجه به گزینه های پیش رو در شرایط مطلوبی قرار ندارد دو فاکتور در مورد این جنگ بسیار مهم هستند یک فاکتور زمان بندی است. اگر جنگ در یکی دو هفته واقع شده بود کوتاه مدت بود اما امروز این جنگ وارد فاز میان مدت شده است و دو فاکتور جنگ میان مدت و جنگ بلند مدت مطرح است. بحث دیگر در مورد گستره جغرافیایی است یعنی جنگ از اوکراین خارج شود. امروز نگرانی هایی در این رابطه وجود دارد و در این صورت شرایط به مراتب پیچیده تر و سختتر خواهد شد. در حوزه شرق اروپا دیگر کشوری خواهان عضویت در ناتو نیست. در این منطقه همه کشور ها عضو ناتو هستند جز صربستان که علاقمندی ندارد. کشور هایی که باقی مانده اند کشور هایی مثل اوکراین هستند که بعید می رود ناتو آمادگی پذیرش این کشور ها را داشته باشد. در غیر این صورت ممکن است اتفاقاتی رخ بدهد. در مورد اوکراین و این کشور ها عضویت به ناتو در مرحله اعلام و اظهار علاقمندی بود که با تهدیدات روسیه روبرو شد.
_ حجم بزرگی از تحریم ها بر روسیه اعمال شده و فشار های سنگینی به روس ها وارد شده است آیا مواردی نظیر تحریم ها یا قطع همکاری اروپا در حوزه انرژی با روسیه می تواند موجب شد که این کشور از مواضع قبلی خود در قبال اوکراین عقب بنشیند؟
آثار تحریم ها در روسیه بسیار جدی و ملموس خواهد بود
این تصمیم به گزینه های کشور ها بستگی دارد؛ طبیعی است که تحریم آزار دهنده است و کشور را از فرایند توسعه و رشد و بالندگی اقتصادی خارج می کند. آثار تحریم ها در طولانی مدت مشخص می شود و انتظار نمی رود تصمیمات مربوط به آن هم به زودی اتفاق بیفتد باید منتظر بود. هنوز زود است که بگوییم آیا این تحریم ها می تواند موجب تسلیم شدن روس ها شود یا نه؟! که من بعید می دانم تحریم ها باعث شکل گیری چنین تصمیمی در روسیه شود ولی یقینا در ادامه آثار تحریم ها در این کشور بسیار جدی و ملموس خواهد بود. چون عمده سرمایه گذاری ها در روسیه از طرف اروپاییان است و ۷۰% سرمایه گذاری های روسیه توسط غرب بود که بعد از تحریم ها این میزان مشارکت اقتصادی متوقف شد. موضوعات مختلفی با تحریم به میان می آیند. بلوکه کردن پول های روسیه یا تحریم هایی که ارسال تکنولوژی روز را به روسیه محدود یا منتفی می کند مطرح هستند و تاثیر گذاری این نوع تحریم ها با مرور زمان احساس می شود. اگر روسیه چندان وانمود نکند که تحریم ها آزار دهنده و مخرب هستند یقینا در عمل این اتفاق می افتد.
_ امروز شاهد حمایت های همه جانبه نظامی و اقتصادی از اوکراین هستیم. آیا می توان گفت این جنگ غرب با روسیه است؟
در صورت ادامه جنگ، ناتو و غرب به صورت تمام عیار وارد جنگ می شوند
به هر حال جنگ امروز در حال وقوع است و طبیعی است که در صورت ادامه جنگ، ناتو و غرب نیز به صورت تمام عیار وارد این جنگ شوند. این مشخص است که وقتی تجهیزات به اوکراین ارسال می شود مشخص است که حمایت غرب از این کشور جدی است. پول هایی که به این مساله اختصاص داده می شود قابل توجه است. در آمریکا آقای بایدن درخواست ۳۳ میلیارد بودجه کرده است. انگلیس بعد از کمک های فراوان در روز های گذشته نیز نزدیک به یک و خورده ای میلیارد پوند تصویب کرده است و دیگر کشور ها نیز به همین صورت در این جنگ هزینه می کنند. آلمان تنها بودجه نظامی صد میلیاردی برای خود در نظر گرفته است. این موارد همه حکایت از این دارد که آن ها به طور جدی وارد این کارزار شده اند و نتیجه و اینکه به کجا بیانجامد لازم به تامل و تحلیل هایی بیشتر و عمیق تر است.
_ این سوال پیش می آید که آمریکا و غرب به دنبال تضعیف روسیه هستند و یا پروژه عدم پیشروی روسیه به اروپای شرقی را پیگیری می کنند؟ به نظر می رسد غرب به تضعیف درونی روسیه علاقمند است!
روسیه نیز به طور جدی نگران گسترش ناتو به شرق است
بعد از جنگ جهانی دوم هیچ جنگی پیروز نداشته است
هدف جنگ ها تنها فرسایش، فروش تسلیحات و گرفتن سفارش برای غول های اسلحه سازی و اهداف های پنهان بازار انرژی دنیا است
این وضعیت دو طرفه است. روسیه نیز به طور جدی نگران گسترش ناتو به شرق است. روسیه می بیند که محاصره ناتو روز به روز تنگتر می شود. وقتی در ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ ورشو منحل شد این انتظار می رفت که ناتو هم منحل شود ولی غرب به وعده های خود عمل نکرد و حتی گسترش بیشتری پیدا کرد. بعد از سال های ۱۹۹۰ کشور های بیشتری به پیمان ناتو ملحق شده اند و این وضعیت استراتژی دفاعی و نظامی روسیه را تحت تاثیر خود قرار داده است و روسیه در این خصوص بار ها هشدار داده است ولی غرب توجهی نکرد و همچنان مایل به توسعه دادن ناتو به سمت شرق بود. معمولا کشور هایی که وارد این بازی می شوند خود تصمیم گیرنده نیستند و ناتو ابزار و هژمونی در دست قدرت های بزرگی نظیر آمریکا بود که مایل به تقویت خود است. امروز نیز آمریکا بعد از شکست ها و ناکامی هایی که در عراق و افغانستان داشت تمایل دارد تا خود را به عنوان بازیگری فعال در عرصه سیاسی بین الملل معرفی کند و این هدف را در چنین مواردی جستجو می کند. بعد از جنگ جهانی دوم هیچ جنگی پیروز نداشته است. برنامه ریزان جنگ ها این نبرد ها را به شکلی طراحی می کنند که هیچ جنگی پیروزی نداشته باشد و هدف تنها فرسایش و فروش تسلیحات و گرفتن سفارش برای غول های اسلحه سازی و اهداف های پنهان بازار انرژی دنیا است. در احادیث اسلامی آمده است که نجات جان یک انسان برابر با نجات دنیا است یعنی ارزش جان انسان بی نهایت است و این مبحث بحثی دیگر است.
- کد خبر 96493
- پرینت