اختصاصی / به گزارش غیرمنتظره، معین حسن‌زاده: آنچه در این سطور خوانده خواهد شد از زبان کسی است که سیزده سال سابقه رسانه‌ای را یدک می‌کشد و سرد و گرم و بالا و پایین رسانه را دیده و چشیده است، پس قطعاً این نوشته از زبان یک خبرنگار است نه در قامت کارشناس روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی گیلان!

روز گذشته پایگاه خبری کاشف اسرار با انتشار مطلبی (لینک) نسبت به دانشگاه علوم پزشکی گیلان انتقاداتی را مطرح کرد، اینکه دانشگاه علوم پزشکی گیلان قصد چه اقدامی در برابر این مطالب منتشر شده را دارد تصمیم مدیریتی این مجموعه است، اما به‌عنوان کسی که دلسوز رسانه است می‌بایست نسبت به آنچه نوشته شده و بارها و بارها نیز این نوع نوشتار تکرار شده عنوان کنم که این دست مطالب تاراج آبروی رسانه استان است.

نویسنده مطلب منتشر شده در کاشف اسرار باید به‌خوبی بداند که بخش قابل‌توجهی از عدم تشکیل نشست‌های خبری شخص خود اوست، عدم رعایت دیسیپلین رسانه‌ای، حضور بدون دعوت، تحت‌فشار گذاشتن مدیران برای دعوت شدن به نشست‌هایی که ظرفیت حضور در آن‌ها محدود است و… بخشی از دلایل این مدعاست.

در این مطلب عجیب که با پراکنده‌گویی نیز همراه است نویسنده مدعی است که نشست‌های خبری دانشگاه علوم پزشکی گیلان به‌صورت گزینشی برگزار می‌شود، جالب است بدانید که خود نویسنده در آخرین نشست راویان پیشرفت که توسط دانشگاه علوم پزشکی گیلان و با همکاری بسیج رسانه استان برگزار شده بود به همراه همسر خود حضور داشت!

این ادعای تبعیض در دعوت از خبرنگاران حرفی تکراری از نویسنده مطلب فوق در کاشف اسرار است و اهرمی برای تحت‌فشار گذاشتن مدیران برای دعوت از وی، موضوعی که آبروی اهالی فرهیخته رسانه را به خاک و خون کشیده و دیگران تمامی اصحاب رسانه را به یک شکل می‌پندارند. این موضوع وجهه مردان و زنانی را به بازی گرفته است که سال‌ها با رعایت اخلاقیات، شأن خود و رسانه را حفظ کرده و متأسفانه امروز شاهد آن هستند که عده‌ای قلیل شأنیت رسانه را ذلیل کرده‌اند.

اما آبروی رسانه جایی بیشتر از این به خطر می‌افتد که فردی از سر ناآگاهی و علم کافی، بدون پرسش از افراد آگاه و کارشناس اقدام به انتشار محتوایی کند که سبب به‌هم‌ریختگی در جامعه شود و نمونه آن همین ادعای نویسنده مطلب منتشر شده در کاشف اسرار بود.

در متن منتشر شده نویسنده که خود را همه‌فن‌حریف دانسته و مدعی است در همه علوم و فنون دانا و مطلع است، آورده که چرا دو بیمارستان خصوصی در رشت تعطیل شده و این موضوع سبب ایجاد نگرانی در جامعه پزشکی و بیماران شده است!

این اظهارات ناشی از بی‌اطلاعی و نا آگاهی جایی شرم‌آورتر می‌شود که باید تأکید کرد ندانستن عیب نیست، با خصومت نوشتن برای یک فرد مدعی خبرنگاری زشت و عیب است!

تعطیلی دو بیمارستان خصوصی در رشت که خود نویسنده هم به نداشتن پروانه توسط این دو بیمارستان اشاره کرده و دارای مشکلات متعدد بوده و هیچ تعاملی برای رفع مشکلات آن دو بیمارستان وجود نداشته موضوعی است که به دلیل حفظ جان مردم از بروز خطرات احتمالی باید بابت آن از مجموعه دانشگاه علوم پزشکی گیلان تقدیر شود، نه اینکه با عدم علم و آگاهی و یا از روی خصومت این‌گونه آبروی رسانه و خبرنگارانی که همواره بر رسالت خود در آگاهی‌بخشی صحیح عمومی تلاش می‌کنند را خدشه‌دار کرد.

در بخشی دیگر از این مجموعه اظهارات منتشر شده توسط سایت کاشف اسرار نوشته شده که کادر پرستاری کاهش یافته است! به‌عنوان کسی که تعداد قابل‌توجهی از همکاران و دوستانش بنا به دلایل مختلف مهاجرت کرده‌اند از خود نویسنده می‌پرسم! کاهش کادر پرستاری به چه معنا است؟! اساساً وقتی یک سؤال به‌صورت گنگ و غلط مطرح می‌شود چگونه باید به آن پاسخ داد؟! آیا طرح سؤالات گنگ و غلط چیزی جز زیرسؤال‌بردن رسانه و تاراج آبروی آن را در پی ندارد؟!

یک: بخش قابل‌توجهی از خروج پرستاران از سیستم درمانی به دلیل پایان طرح آنان است، طرح یک موضوع عمومی و بخشی از طی روند دریافت مدرک تحصیلی است و افراد می‌بایست در برخی رشته‌ها به‌اجبار یا به اختیار طرح خود را در رشته‌های پزشکی، پرستاری، مامایی و سایر رشته‌های پیراپزشکی بگذرانند. با خروج بخشی از نیروهای طرحی پس از پایان طرح، سایر نیروهای طرحی پشت خط وارد سیستم می‌شوند و این یک چرخه ادامه‌دار است.

دو: در سالیان اخیر مهاجرت یکی از مخاطرات جدی در حوزه کادر درمان بوده است و این امر در تمام کشور به نسبت‌های کمی متفاوت رخ‌داده و همچنان نیز به آن اضافه می‌شود و چیزی نیست که فقط در گیلان اتفاق افتاده باشد.

حال کجای این دو مورد برای نویسنده مطلب فوق در سایت کاشف اسرار عجیب بوده و سبب طرح سؤال توسط وی شده است خود نکته‌ای است که باید ساعت‌ها به این عدم آگاهی تفکر و تعقل کرد!

در جایی دیگر نویسنده مطلب فوق در کاشف اسرار مدعی عدم پاسخگویی به سؤالات در سامانه شفافیت شده است که ادعایی کاملاً نادرست است و پاسخ به سؤالات وی ارائه شده، اما جالب است که همین کلمه توسط وی در ادامه تصحیح می‌شود که عدم پاسخ مناسب دلیل سوال وی بوده است!

جالب است که بدانیم این ادعا بر چه اساس است؟! آیا سایر اصحاب رسانه مطلع هستند که منظور نویسنده مطلب فوق دریافت چه چیزی بوده است؟! شفاف و ساده باید در اینجا بگویم که پاسخ به میزان مبلغ ناچیز دریافتی رسانه‌های استان یک سند مالی غیرمرتبط است که الزامی برای در اختیار گذاشتن آن به سایرین وجود ندارد و این موضوع توسط مدیریت حقوقی دانشگاه علوم پزشکی گیلان بررسی شده و پاسخ قانونی به درخواست غیرقانونی مطروحه ارائه شده است.

در بخشی دیگر نیز در اظهاراتی بی‌ربط مسمومیت تعدادی از دانش‌آموزان در مدارس به چالش‌های مدیریتی دانشگاه علوم پزشکی گیلان ربط داده شده است! انگار که نویسنده نمی‌داند مدارس زیر مجموعه آموزش‌وپرورش است نه دانشگاه علوم پزشکی! این پریشان نویسی‌های عجیب است که سبب می‌شود بگوییم با چنین مطالبی تنها آبروی رسانه‌های شریف و خبرنگاران فرهیخته این استان به بازی گرفته می‌شود.

اما بند آخر را نویسنده به‌خوبی به آن پرداخته است! مسئله پول است! نویسنده بدون توجه به شأنیت رسانه و ارزش قائل‌شدن برای خود و سایر اهالی رسانه صراحتاً می‌نویسد که دلیل انتقادش مسائل مالی است! موضوعی که واقعاً جای تأسف دارد و باید بابت آن ساعت‌ها گریست که چنین وضعیتی در رسانه استان پیش‌آمده که افراد به‌سادگی دلیل انتقاد خود را عدم دریافت پول عنوان می‌کنند…

در پایان باید گریست به حال رسانه است که چنین وضعیتی را تجربه می‌کند که افراد نه احترامی برای خود قائل هستند، نه جایگاه رسانه…