به گزارش غیرمنتظره و به نقل از رویداد۲۴، سیما پروانهگهر: ۳ سال پیش وقتی وحید یامین پور، فعال سیاسی اصولگرا که از چهرههای شاخص جوانان انقلابی نیز محسوب میشود، در گفت و گویی با یک رسانه با ادبیاتی طلبکارانه صحبت از حلقه سخت حامیان جمهوری اسلامی کرد شاید کمتر کسی تصور میکرد طی سه سال بعد این ادبیات از زبان چهرههای دیگر، از کارشناس و مجری صداوسیما تا نماینده مجلس و فعال فضای مجازی تکرار شود؛ ادبیاتی که تلویحا و صریحا میگوید اگر «نظام» مطابق میل و شعارهای ما رفتار کند مورد حمایت «حلقه سخت» قرار میگیرد و اگر قرار باشد دیدگاههای این حلقه در موضوعات مختلف از حجاب تا سیاست خارجی رعایت نشود به قول یامین پور، حلقه سخت از قطار نظام پیاده میشود.
مرداد سال ۱۴۰۱ یامین پور در ویدئویی مستقیما به این مساله اشاره و ادبیات تهدید را آغاز میکند: «این طور نیست که شهروندان نظام جمهوری اسلامی بعد از این که دیدند نظام جمهوری اسلامی نسبت به مسائل اخلاقی و جنسی تلورانس دارد، بگویند خود این نظامی است که ما با آن ادامه خواهیم داد، منتقل میشوند به مرحله بعد و –خطاب به نظام- میگویند پس اورجینال سکولار شو! این نکته به لحاظ نظری است».
یامین پور در ادامه رفتار عملی این حلقه سخت در قبال جمهوری اسلامی را نیز پیش بینی کرده و میگوید: «به لحاظ عملی باز هم نظام نفع خود را در این نمیبیند که اصطلاحا وا بدهد. چرا که جمهوری اسلامی میبیند قطاری سوار است که لوکوموتیو این قطار «حلقه سخت وفاداران» هستند که اتفاقا برای همین (منظور اجرای سفت و سخت شریعت) طرفدار نظام جمهوری اسلامی هستند و اگر (نظام) از چند اصل کوتاه بیاید، آن حلقه وفاداران اولین گروهی هستند که از قطار نظام جمهوری اسلامی پیاده میشوند».
او همچنین تاکید و تهدید میکند: «وقتی شما بر نظارت و اعمال قدرت را بر میدارید، یعنی حمایت کیفری از اخلاق نمیکنی و مواضع رسمی خود را تغییر میدهید، (مثلا) روسری را آزاد میکنی، او (شهروندان) به برداشتن روسری اکتفا نمیکند، الان روسری را بر سر چوب (میزند) بر روی بلند میایستد، فردا شورتش را (بر سر چوب) میزند و روی بلندی میایستد».
در سالهای بعد این ادبیات با لغات دیگری به صراحت تکرار شد، از مجری پرحاشیه صداوسیما که برای بازگشتن رضا رشیدپور به صداوسیما خط و نشان کشید و با بیان این که ما «اسکل نظام مقدس» نیستیم تهدید کرد که صداوسیمای جمهوری اسلامی نباید جایی برای حضور «رضا رشیدپور» باشد.
آذر ماه سال گذشته هم فواد ایزدی که عموما در صداوسیما برای نقد برجام و تقبیح مذاکره در هر سطحی مورد دعوت و استفاده قرار میگیرد، در یک گفتوگو با برنامه یوتویوبی علی علیزاده گفت که «اگر جوانانی که باید از کشور دفاع کنند، احساس کنند حکومت خیلی اسلامی نیست، دفاع نخواهندکرد و ایران به سوریه تبدیل میشود؛ بنابراین بحث حجاب بُعد سیاست خارجی ایجاد میکند».
شاه بیت این روند تهدید آمیز، اما اظهارات سید منان رئیسی، نماینده مردم قم در مجلس دوازدهم در روزهای اخیر است. گفت و گویی که مشخصا در ایام حضور جریان مطالبه گر اجرا و ابلاغ قانون حجاب در مکقابل مجلس ضبط شده است و منان رییسی نیز در این گفتوگو با صدایی آرام و جملاتی کنایه آمیز از شورای عالی امنیت ملی به دلیل مصوبه توقف ابلاغ قانون حجاب و عفاف انتقاد و صراحتا تهدید میکند که با ادامه این رویه حلقه سخت نظام رویهای دیگر در پیش میگیرد.
اما حلقه سخت نظام از چه زمانی وارد ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی شد و این حامیان وفادار از چه چیز تا این حد عصبانی هستند؟
عبارت هسته سخت solid core اولین بار توسط «باب آواکیان» رهبر حزب کمونیست آمریکا در کتاب گشایشها» ابداع کرد و برای توصیف و ابداع شبکهای از کمونیستهای دگم و وفادار که بازوان خود را اطراف جامععه گره میزنند با این هدف که بتوانند تنوع موجود در سبک اندیشه و زندگی جوامع را مهار و جهت گیری کمونیستی حزب یا حاکمیت را در فکر و زندگی حفظ کنند.
نقطه شروع وارد شدن نظری و عملی حلقه سخت به ادبیات و عرصه سیاسی ایران، اما به بعد از پیروزی سیدمحمدخاتمی در انتخابات سال ۱۷۶ باز میگردد. وقتی گفتمان مقابل دولت اصلاحات و اصلاح طلبان شروع به تولید شبکهای انسانی جدید کرد که طی دو دهه به سوپرانقلابیها تبدیل شدند.
نشریه عصر ما به عنوان ارگان رسمی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در آن زمان شروع به ترسیم آناتومی جریانهای سیاسی در کشور کرده بود و این جریان جدید که ذیل عنوان کلی حزباللهیها و با تابلو کلی اصولگرا تقسیم بندی میشدند را «چپهای جدید» نامید.
نشریه صبح با مدیریت مهدی نصری که آن زمان شمایل کامل راست بود مجموعه مقالاتی را منتشر میکرد که در عمل کارخانه تولید ادبیات و گفتمان سوپرانقلابیها یا همان چپهای جدید بود. در یکی از این مقالات نویسنده با استناد به آیه ۲۴۹ سوره بقره عبارت «هسته سخت» را به کار برد و غلبه این هسته -که در اقلیت هستند- بر اکثریت را تئوریزه کرد.
در همین مقاله در نشریه صبح اکثریت جامعه و کسانی که به خاتمی رای داده بودند «مفتون غرب» توصیف شدند و در ادامه نویسنده تاکید کرد که حاکمیت باید هستههای سخت وفادار به خود را برای پاسداری از مرزهای ایدئولوژیک در اندیشه و سبک زندگی تئوریزه کند.
عبدالرضا داوری، فعال رسانهای و مجازی درباره این برهه زمانی تحلیلی دیگری نیز ارائه میدهد. او در یکی از مطالب منتشر شده در حساب کاربری توئیتر خود نوشته است که در دولت اصلاحات، محمود احمدی نژاد بعد از خروج از دولت بسیج اساتید دانشگاه علم و صنعت را با تئوری ایجاد هسته سخت با محوریت موسسه محمدتقی مصباح یزدی شکل داد. این شبکه در سال ۱۳۸۴ توانست در فضای تقابلی علیه هاشمی رفسنجانی به عنوان نماد اشرافیت، محمود احمدی نژاد را به پاستور بفرستد. مهمتر از فرستادن احمدی نژاد به ساختمان پاستور رخدادی بود که نطفه این هسته سخت رقم زد؛ خنثی کردن فضای اصولگرایی و اصلاح طلبی و سنتز نیروهای جدید که امروز ذیل سوپرانقلابیها مدعی هستند که حلقه سخت نظام هستند و برای نظام خط و نشان میکشند.
حالا کار به جایی رسیده که روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز در یادداشتی از این رویه انتقاد و تاکید کرده است که این حلقه نمیتواند طلبکار باشد. در یادداشتی که هفته گذشته در این روزنامه منتشر شده تاکید شده است: «هستۀ سخت نظام نیازی ندارد، نظام را تهدید کند یا طلبکار نظام باشد و در برابر هزینهای که برای حفظ نظام داده است، مطالبهای داشته باشد که خلاف مصلحت کشور باشد. اویی را که برای نظام جان میدهد، نباید سپر و بهانه مطالبات خود کرد یا به مسیری هدایت کرد که برای ایستادن مقابل نظام متبوع خود تحریک شود. این قسم مواضع از سویی تهدید حاکمیت و از دیگر سو، تحریک هستۀ سخت است. تصویرسازی «بیتفاوت نسبت به نظام» از حامیان پروپاقرص جمهوری اسلامی در واقع نشاندادن راهی به این حامیان است که آنها برای خود محال میدانند، اما این موضع میگوید که همین محال هم میتواند مورد انتخاب قرار بگیرد و محال نباشد!».
حلقه سخت حامیان جمهوری چگونه به جامعه نگاه میکنند و از حاکمیت چه میخواهند؟
با مرور ادبیات یامین پور، ایزدی، رییسی و همه چهرههایی که در کمتر از یک دهه گذشته بر سر موضوع مذاکره و حجاب و انتخابات، برای حاکمیت خط و نشان کشیدند چند نکته حائز اهمیت است.
نخست این که یامین پور در گفتههای خود مشخصا از کلمه شهروندان استفاده میکند و میگوید اگر شهروندان ببینند که نظام در اجرای برخی موراد کوتاه میآید یک قدم جلوتر میآیند و در نهایت میگویند اورجینال سکولار شو!
ایزدی نیز در گفتههای خود بر «جوانان مومن» تاکید دارد به این معنی که مشخص گویی حلقه سخت در اقلیتی در مقابل شهروندان هستند و مشخصا خواستههای این دو با هم در تقابل است. در این دوگانه اگر حاکمیت گوش خود را سمت شهروندان بگیرد وبر اساس مطالبات آنها سیاست گذاری کند، حلقه سخت ممکن است علیه نظام بشورند و با برداشتن حمایت خود از حاکمیت و پیاده شدن از قطار نظام رویه دیگری در پیش بگیرند.
فارغ از بازخوردهای حقوقی چنین ادبیات نکته اصلی این است که به واقع این حلقه سخت از اقلیت بودن خود اطمینان دارد و بازهم در مقابل اکثریت شاخ و شانه میکشد؟ یعنی حلقه سخت به وضوح میداند جامعه و شهروندان مطالباتی خلاف دیدگاههای آنها دارند، اما با تهدید میخواهند ریل سیاست گذاری را در دست خودشان نگه دارند و اگر غیر این باشد انگشت تهدید سمت نظام میگیرند؟!
نکته دیگر این که تصور و بدون تعارفتر توهم سرپا ایستادن نظام بر اساس حمایت این حلقه سخت توسط چه شخص یا جریانی به این طیف تزریق میشود؟ آیا حلقه سخت میگوید بدون من نابود هستی پس مطابق میل و خواسته من رفتار کن؟!
آخرین ژانر این سونامی تهدید در فضای مجازی هم در روزهای اخیر به بهانه مذاکرات دیده شد؛ تصویر زن جوانی که میگوید جمهوری اسلامی درک و شعور داشته باش و در شرایط فعلی مذاکره نکن، اگر میخواهی چنین رفتار کنی بگو ما بریم یمن!
به نظر میرسد گوینده این جملات بر این اساس بر یمن تاکید کرده که رویه و استراتژی نیروهای حوثی در تقابل با غرب را کافی و وافی میداند. عصبانیت این حلقه سخت از عدم ابلاغ قانون حجاب و تصمیم به مذاکره البته تازه در آغاز راه است. علی رغم پیامی که این طیف باید بر سر تجمع مقابل مجلس میگرفت، اما به نظر میرسد فصل جدیدی از کنش و واکنش حاکمیت با والسابقون سابقون اش تازه آغاز شده است.
- کد خبر 127403
- پرینت