اختصاصی / به گزارش سپیدخبر، دهمین روز از آخرین ماه ۱۳۰۶ در محله پامنار تهران دیده به جهان گشود. نصرتی رحمانی را یکی از شاعران نوگرای معاصر ایران می نامند که آثار او مورد توجه بسیاری از دوست داران حوزه ادبیات قرار گرفت.
در دههٔ چهل و پنجاه شمسی، نصرت رحمانی طرفداران زیادی در میان مردم به ویژه جوانان داشت. او اواخر عمر در شهر رشت و محله پیرسرا زندگی میکرد. در همین شهر در روز ۲۷ خرداد ماه ۷۹ از دنیا رفت و در حیاط مسجد سلیمان داراب در نزدیکی مقبره میرزا کوچک جنگلی و شیون فومنی به خاک سپرده شد.
اگرچه در سراسر کشور اهالی شهر رشت و گیلانیان را مردمانی میهمان نواز و خون گرم می دانند اما دست بر قضا وجود برخی مسئولین و عملکرد آنها سبب شده تمام این صفات نیک زیر سوال برود. اگر وضعیت غریب آرامگاه دکتر حشمت، یار میرزای جنگل که از دیار طالقان به نهضت جنگل پیوسته بود را دیده اید و اشک ریخته اید، باید بگوییم که غریب تر از نصرت رحمانی هنوز در هیچ جای جهان به دنیا نیامده است…
نصرت آنقدر غریب است که علیرضا آذر ترانه سرا و شاعر اهل کرج در سوگ غربتش می نویسد: شاعر اگر رب غزل خوانی است… عاقبتش نصرت رحمانی است! غربتی که نتیجه بی توجهی مسئولین شهر رشت و استان گیلان به این شاعر نامی است.
اگر تا به امروز بر سر مزار نصرت رحمانی رفته اید متوجه غربت شاعر بزرگ معاصر ایران خواهید شد. آیا نصرت به اندازه یک آرامگاه مناسب و یا حتی یک سنگ قبر شکیل نزد مسئولین این استان جایگاهی ندارد؟! اگر نه که لطفاً دیگر به ما میهمان نواز نگویید…
- کد خبر 17910
- پرینت