به گزارش غیرمنتظره و به نقل از نامهنیوز، هرچه به انتخابات نزدیک میشویم در جریان اصولگرایی این بحث که آیا اجماع سراسری در میان نیروهای انقلاب شکل میگیرد یا نه و اینکه آیا در نهایت اصولگرایان میتوانند بر نامزدی واحد به اتفاق نظر برسند، پررنگتر میشود و هنوز مشخص نیست که اصولگرایان چه نامزدهایی را مدنظر دارند. برای بررسی آخرین تحولات انتخاباتی در حوزه اصولگرایی ساعتی را با مرتضی طلایی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
فضای انتخاباتی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا نیروهای سیاسی در هر دو جناح توانستهاند در میان مردم تحرک انتخاباتی ایجاد کنند؟ و اینکه باتوجه به وجود نارضایتیهای متعدد مردمی خاصه در حوزه اقتصادی، چه باید کرد که مردم قانع به حضور در انتخابات شوند؟
در مقام مقایسه با ادوار گذشته، شاید در این مقطع، آنچنان که باید و شاید، فضای شور انتخاباتی در جامعه ایجاد نشده باشد که این امر تابع مسائل متعددی است. همانطور که اشاره کردید، شاید دغدغههای اقتصادی مردم، مهمترین عاملی است که بر همه فضاها سایه افکنده است. بیعملی و گفتاردرمانی پیش گرفته شده در سالیان اخیر توسط عوامل اجرایی کشور به خصوص در دوران همه گیری کرونا، بیش از هر چیزی باعث دغدغه مردم شده است. به نظر آنچه که میتواند باعث اشتیاق مردم شود، ظهور و بروز گفتمانی است که به جای نگاه صرف به خارج از مرزها، توان و کارنامه قابل قبول در استفاده از ظرفیتهای داخلی داشته باشد و به جای «نمیتوانیم و نمیگذارند»، بر «میشود و میتوانیم» تأکید کند.
وضعیت در جبهه اصولگرایی چگونه است؟ اکنون دو نهاد موازی انتخاباتی به نامهای شورای عالی وحدت و شورای ائتلاف نقشآفرینی میکنند. آیا میتواند امید داشت که نیروهای اصولگرا در سازوکاری واحد به اجماع برسند؟
آنچه که منتأکید دارم، جبهه نیروهای انقلاب بنامم، بخشی از فضای سیاسی و اجتماعی کشور است که ورای مرزبندیهای سیاسی، قائل به ارزشهای اصیل انقلاب و متکی به وحدت گفتمانی است. این وحدت گفتمانی حول موضوعاتی مانند منافع ملی، اولویت رأی و نظر مردم، پیروی از ولایت و باور عملی به قانون اساسی شکل میگیرد. قطعا همه افرادی که زیر این چتر فراگیر قرار بگیرند و با پرهیز از رفتارهای پدرخوانده گونه و قیم مآبانه، بر روی شاخصهای ملموس توافق نمایند، فارغ از تشکیلات و جبهههای موجود، میتوانند به یک وحدت اصولی، عملی و فراگیر برسند.
اخیرا نام آقای رئیسی به عنوان نیرویی که میتواند اجماعساز باشد، بسیار مطرح شد تا آنکه خبرهایی مبنی بر عدم ورود ایشان منتشر شد. بعد از آقای رئیسی آیا اجماع مسیر سختتری را طی خواهد کرد؟
به نظر میرسد که در ظرف زمانی کنونی، هنوز صحنه انتخابات از جهت مصداقها، مشخص نشده است اما آنچه که مشخص است، شخص آیتالله رئیسی، ظرفیت اجماعآفرینی و وحدت را در کل جریان نیروهای انقلاب داراست اما حضور یا عدم حضور ایشان، تابع بررسیها و تصمیم خود ایشان خواهد بود. یقینا در فرض عدم حضور ایشان هم، اگر به شاخصها و ملاکهای وحدتآفرین توجه شود، امکان حصول اجماع وجود خواهد داشت.
در چندمدت اخیر بحثها و حاشیههای زیادی بر سر نامزدهای نظامی مطرح شده است؛ به نحوی که اصلاحطلبان به شدت به آن انتقاد میکنند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
طرح مسئله کاندیدای نظامی، یکی از مصادیق عملیات روانی و تاکتیکهای نخ نمایی است که سالهای طولانی از طرف جریانی مورد استفاده قرار گرفته است؛ جریانی فاقد کارنامه و شکست خورده که به جای تکیه بر توان خود، همواره سعی در خلق دوگانه و دوقطبی کردن فضا دارد. در این دوره هم که همه مردم، به شکل ملموس، شکست این جریان در اداره کشور را شاهدند، متوسل به کلید واژه کاندیدای نظامی شدهاند. باید بپذیریم که همه افراد جامعه، فارغ از سوابق شغلی، امکان و اجازه فعالیت دارند. امروز همگان تصدیق میکنند که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، از موفقترین بخشهای نظام هستند و مدیرانی که چنین کارنامهای در حوزههای مختلف سازندگی و تحریم شکنی دارند، مطمئناً در سایر عرصههای اجرایی هم میتوانند تحول ایجاد کنند. آنچه که خط قرمز قانونی است، دخالت دادن نیروهای مسلح در امور سیاسی است اما چرا باید افراد توانمند، به سبب اینکه در حوزهای مشخص، فعالیت داشتهاند، از حضور اجتماعی محروم گردند؟ باور دارم که جامعه ما دیگر اقبالی به دوگانه سازیهای انحرافی اینگونهای به خصوص از طرف افراد شکست خورده نخواهد داشت.
اصلاحطلبان چهقدر در انتخابات آینده شانس خواهند داشت؟ به نظر میرسد آنها بازهم تمایل دارند، به دوقطبیسازی جنگ و صلح بپردازند. آیا هنوز این حربه انتخاباتی میتواند شانس آنها را بالا ببرد؟
همانطور که عرض کردم، وضع موجود، محک مناسبی برای بررسی وضعیت جریان تابع دوگانهسازی است و مردمِ خسته از وضع موجود، فریب دوگانه سازیهای توخالی را نخواهند خورد.
مهمترین مانع اجرایی دولت بعد را چه میدانید و با توجه به آن، ویژگیهای رئیسجمهوری که بتواند اوضاع را سامان دهد، چه باید باشد؟
مهمترین مانع اجرایی دولت بعد، وضعیت تأسف باری است که در حوزه اقتصادی دچار آن هستیم. ایستادن در صف مرغ و روغن و گوشت در شأن مردمایران نیست و رئیس جمهوری میتواند از این گردنه سخت با موفقیت عبور کند که اولا، تمکین به قانون اساسی داشته و به دنبال بسط حوزه قدرت نباشد و ثانیا سابقه اجرایی قوی در شرایط سخت داشته و به جای انداختن تقصیر به گردن عواملی مانند تحریم، برای بیاثرکردن مشکلات و موانع، برنامه و کارنامه داشته باشد.
- کد خبر 76421
- پرینت