به گزارش غیرمنتظره و به نقل از روزنامه اعتماد، بهاره شبانکارئیان نوشت: در اکثر موارد حوادث از دل آسیبهای اجتماعی پدید میآید. وقتی «سعید حنایی» قاتل زنجیرهای سالهای ۷۹ الی ۸۰ در مشهد ۱۶ زن خیابانی را به قتل رساند، آسیبی عمیق در جامعه وجود داشت. آسیبی ازجمله مشکلات اقتصادی باعث شده بود تا قربانیان این قاتل زنجیرهای به روسپیگری و فحشا روی بیاورند. این فقط یک مثال بود تا بتوان در این گزارش از «اعتماد» به آسیب اجتماعی همچون فحشا که در حال حاضر در جامعه ما رو به افزایش است، اشارهای کرد، آنهم در گفتوگو با دو جامعهشناس و روانشناس اجتماعی.
تنفروشی افزایش یافته
«امانالله قرایی مقدم» جامعهشناس درخصوص زنان و دخترانی که به تنفروشی روی میآورند به «اعتماد» میگوید: «ورود زنان و دختران به فحشا و روسپیگری به موارد بسیاری مربوط میشود. مثلا در دوره کودکی این افراد مورد تجاوز و تعرض عمو، دایی و گاهی برادر یا پدر قرار میگیرند و بعضا در آینده به این کار روی میآورند. مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد فرار دختران از خانواده است که به دلایل مختلف صورت میگیرد. بدرفتاریهای پدران در موضوع فرار دختران تاثیر بسزایی دارد. من در سالهای گذشته درباره فرار دختران از خانه کار کردم. این دختران اکثرا به خاطر بدرفتاریهای پدرانشان از خانه فرار کرده بودند. وقتی هم دختری از خانه فرار میکند امکان ندارد مورد تعرض و تجاوز قرار نگیرد. برای زنانی هم که به فحشا روی میآورند موارد زیادی وجود دارد که میتوان اشاره کرد. دور بودن شوهر از خانه به دلیل ماموریتهای پیدرپی زنان را وادار میکند گاهی به فحشا روی بیاورند. خانههای تکواحدی یکی دیگر از این موارد است که ما در کرج روی آن کار میکردیم. در این خانهها به خاطر اینکه هیچ نظارتی وجود ندارد برخی زنان به راحتی میتوانند به هدفی که دارند برسند. دوستان، همسایهها و مسائل اعتقادی نیز میتواند زنان و دختران را به این سو سوق دهند. مشکلات زناشویی باز یکی دیگر از مواردی است که باعث میشود زنان به فحشا روی بیاورند. ازدواجهای اجباری و کودک همسری یکی دیگر از دلایلی است که موجب میشود زنان و دختران به تنفروشی یا فحشا گرایش پیدا کنند. جدا از این موارد خانوادههایی به خاطر فقر اقتصادی و فرهنگی دخترانشان را برای کسب درآمد دراختیار مردان میگذارند. با این وضعیت این دختر چه آیندهای خواهد داشت؟ اما آنچه که در این میان مهمتر از مسائل دیگر است فقر اقتصادی است. زنان و دختران برای کسب درآمد ناخواسته به فحشا و روسپیگری روی میآورند. البته نوع دیگری که در آخر یک نوع بیبند و باری را به همراه دارد،
هم باشهای سیاه است. هم باشهای سیاه واژهای است که بنده برای ازدواج سفید به کار بردم و درخصوص آن سخنرانیهای زیادی در دانشگاه تهران داشتم که اکثر جامعهشناسان داخل و خارج از کشور هم با این واژه هم باشهای سیاه موافق هستند.
هم باشهای سیاه یعنی اینکه دختر و پسر با هم هستند ولی آخر آن سیاه است. فرقی هم ندارد که مدت آن چقدر باشد. میتواند چند روز باشد، میتواند چند ماه یا حتی چند سال باشد اما آخر این امر سیاه است نه سفید. ازدواج سفید کلمهای است که جوانان به راحتی فریب آن را میخورند. جوانان با خودشان فکر میکنند که این امر هم ازدواج است هم سفید. در صورتی که نه ازدواج است و نه سفید. البته این امر از قبل از انقلاب آغاز شده بود ولی در حال حاضر رو به افزایش است. واقعا نباید در جامعه این واژه غلط ازدواج سفید را به کار برد چون همانطور که گفتم بسیار فریبنده است. حتی در ازدواجهای رسمی گاهی دیده میشود زوجین بههم خیانت میکنند حالا چه برسد به ازدواجهای سفید که هیچگونه تعهدی در آن وجود ندارد و ما میبینیم که این دختران و پسران مرتب طرف مقابلشان را عوض میکنند و هر از گاهی با پسر یا دختران دیگری وارد رابطه میشوند. در برخی شهرها هم مثل مشهد این اتفاق ساعتی رخ میدهد و حتی بالای پشتبامها زنان و مردان با هم رابطه برقرار میکنند. ببینید این عوامل فحشا و روسپیگری را افزایش میدهد. حدود ۱۸ سال پیش ما زنانی که در کرج زندگی میکردند را حدود هفت ماه مورد بررسی قرار دادیم، متاسفانه ۳۳درصد از زنانی که شوهر داشتند وارد رابطه نامشروع شده بودند. برخی از این زنان با برادرشوهر یا شوهرخواهر خودشان وارد روابط نامشروع شده بودند. بعضی از این زنان نیز عنوان میکردند که چون شوهرشان نمیتوانسته خواستههای مادی آنان را برآورده کند مجبور به تنفروشی میشدند.» قرایی مقدم در ادامه میگوید: «جدا از مشکلات زنان، پسران خودفروش نیز در جامعه وجود دارند که من اصطلاح ژیگولو را برای آنان درنظر گرفتم. این پسران با زنانی که وضع مالی خوبی دارند وارد رابطه میشوند و در ازای رابطه با این زنان پول دریافت میکنند. حالا اینکه چرا موضوع فحشا با دهههای ۶۰ و ۷۰ فرق کرده است گرایش افراد به مادیات است. در حال حاضر افراد جامعه وقتی یک فرد را که در خیابان میبینند سریع به ظاهر او و اینکه ماشینش چیست و چگونه لباس پوشیده توجه میکنند و دیگر کاری به این موضوع ندارند که از چه خانوادهای است و چقدر سواد دارد. جهان امروز، جهان مادیات است. «سوروکین» میگوید؛ موضوعی که تمام جوامع را تسخیر کرده و دراختیار گرفته، مادیات و حسیات است. طلا، ماشین، لباس و… یعنی ظاهر افراد دیگران را تحریک میکند. شهرهای بزرگ، شهر بیگانگان محسوب میشود کسی، کسی را نمیشناسد و همه ظاهر هم را نگاه میکنند. برای همین دختری که یک لباس گرانقیمت میخواهد چون خانوادهاش نمیتوانند آن لباس را برای او بخرند، دختر مجبور میشود به تنفروشی روی بیاورد. به مورد دیگری که میتواند آسیبزا باشد اشاره میکنم؛ امروزه پسری که به خواستگاری یک دختر میرود کاری ندارد دختر نجیبی است یا نه! فقط به ظاهر دختر و مادیات او توجه میکند یا پسری با سن بسیار پایینتری به خواستگاری یک دختر میرود چون آن دختر صرفا خانه، ماشین و کار مناسبی دارد. البته در اکثر این موارد زوجین سرانجام خوبی ندارند و طلاق میگیرند.»
فضای مجازی باعث فرو ریختن برخی هنجارها شده است
این جامعهشناس درباره فرو ریختن هنجارهای اجتماعی میگوید: «فضای مجازی و رسانهها گاهی در راستای افزایش این آسیبها کمک میکنند. یعنی تمام این مواردی که توضیح دادم را با افتخار نشان میدهند و بد نمیدانند. مثلا ببینید الان اگر دختر یا پسری وارد رابطه نشده باشد اطرافیانشان فکر میکنند این پسر یا دختر مشکلی دارد. دختران و پسرانی که در فضای مجازی از روابط خودشان فیلم میگذارند و آن را افتخار میدانند افراد دیگر که فیلمهای آنان را میبینند، نمیدانند که در باطن زندگی این افراد چه میگذرد و فقط ظاهر را میبینند. وقتی هم ظاهر را میبینند ناخودآگاه خودشان وارد چنین روابطی میشوند. این موضوع فرو ریختن هنجارها و ارزشهای اجتماعی است. آسیبهای این موارد هم عدم تشکیل خانواده، ورود به اعتیاد، ورود به فحشا و… است. وقتی هم خانواده تشکیل نشود اقتصاد کشور با مشکل روبهرو میشود. از ازدواج زوجین است که پول پسانداز میشود. با تجردگرایی اقتصاد نیز به مشکل برمیخورد و شکوفا نمیشود. هر آسیبی چندین آسیب اجتماعی را با خود به همراه دارد. بنده سال ۸۰ در مقالهای نوشتم آموزش و پرورش ما بیمار است. برای چه واژه بیمار را روی آموزش و پرورش گذاشتم چون باید جوانان با هویت ملی خودشان آشنا شوند. تلویزیون ایران نتوانسته جاذب باشد برای همین جوانان و نوجوانان به کانالهای ترک زبان روی میآورند. این کانالها هم که فقط یک اتاق خواب را نشان میدهد.»
قرایی مقدم درخصوص سوال آخر توضیحی میدهد.
باتوجه به اینکه دختران و پسران در خارج از کشور در فضایی آزاد زندگی میکنند چرا اینگونه آسیبها کمتر دیده میشود؟
در خارج از کشور هم روابط زیاد است اما آنجا این مسائل عادی جلوه میکند. آنچه که باعث تفاوت میشود فرهنگ است. ببینید فرهنگ با فرهنگ فرق میکند. در فرهنگ ما بسیاری از مسائل هنوز هم مهم است. فرهنگ جامعه ما دچار رسوبات سنتی است. خیلی از طلاقها به این دلیل است که بعد از ازدواج مرد متوجه شده دختری که با او ازدواج کرده باکره نبوده برای همین این موضوع به طلاق منجر شده است، پس ظاهر موضوع با باطن آن فرق میکند، آنهم به خاطر همان رسوبات سنتی است که عرض کردم.
رخدادی زیرزمینی
«علیرضا شریفی یزدی» روانشناس اجتماعی نیز درباره فحشا و روسپیگری به «اعتماد» میگوید: «روسپیگری به عنوان قدیمیترین شغل انسان مطرح شده است و برای اولینبار خانمها خدمات جنسی به آقایان ارایه و در ازای آن کالا دریافت میکردند. بنابراین قدمت این پدیده و رایج بودن این پدیده به تاریخ بشر برمیگردد. تا قبل از انقلاب کشور ما مانند بقیه کشورهای دنیا، مکانهای مخصوص به خودش را برای کسانی که روسپیگری میکردند، داشت که این افراد از این راه کسب درآمد میکردند. مثلا در شهر تهران، شهر نو را داشتیم. در شیراز، شیرینبیان را؛ در کرمانشاه، توکلآباد را؛ در سنندج، قلعه را داشتیم. اینها مکانهایی بود که در تاریخ روسپیگری ایران وجود داشته است. افرادی که در آن زمان روسپیگری میکردند در میان خودشان اسامی را داشتند. مثلا افرادی که سن بالایی داشتند به آنها مامان یا خانم میگفتند. کارشان نیز این بود که روسپیهای جوانان را آموزش میدادند و سازماندهی میکردند. تعدادی مرد هم در این میان بودند که کارشان حمایت فیزیکی این زنان بود. مثلا کار این مردان این بود که اگر کسی میخواست حق و حقوق کارگران جنسی یا روسپی را بگیرد این مردان نظارت میکردند. از طرف دولتها هم این افراد به رسمیت شناخته میشدند. در ایران کلانتری و مرکز بهداشت مخصوص به شهرنو وجود داشت که الان به پارک رازی تبدیل شده است. بعد از انقلاب یک حملهای صورت گرفت و این خانهها تخریب شد و این آدمها دچار پراکندگی شدند. با این ذهنیت که در کشور اسلامی نباید روسپی وجود داشته باشد اما خیلی سریع پدیده روسپیگری مانند دیگر پدیدههای کشور تبدیل به یک اتفاق زیرزمینی شد. در نتیجه شبکههای زیرزمینی برای این افراد تشکیل شد و امروزه هم این شبکهها فعال هستند چون دیگر مکان مشخصی وجود ندارد که این افراد در آن تجمع کنند بنابراین در سطح شهرها پراکنده شدند. تا حدود ۱۵ سال پیش پدیده روسپیگری و کارگر جنسی در جامعه ما بیشتر شامل افرادی میشد که در زندگیشان برای تامین نیازهای اولیه دست به چنین حرفهای میزدند اما با گسترش رسانههای نوپدید و آشنایی با شیوههای روسپیگری در دنیا تغییری صورت گرفت. یعنی در حال حاضر اکثر این افراد صرفا برای تامین نیازهای اولیه به روسپیگری روی نمیآورند بلکه برای ارتقای سطح زندگیشان وارد این حرفه میشوند. قبلا این اشخاص برای تهیه خورد و خوراک و مسکن دست به این کار میزدند در حالی که بخش بزرگی از روسپیهای امروز برای ارتقای سطح مالی دست به این حرفه میزنند. یعنی اگر طرف ماشین ندارد بتواند ماشین تهیه کند. اگر خانهاش ۴۰ متر است بتواند آن را ۷۰ متر کند. اگر در پایین شهر زندگی میکند بتواند به منطقه متوسط یا شمال شهر برای زندگی برود. بتواند سفرهای خارج از کشور داشته باشد یا لباس برند بپوشد. بنابراین بخشی از روسپیهای امروز نه برای تامین نیازهای اولیه زندگی بلکه برای افزایش کیفیت مادی تن به خودفروشی میدهند. این پدیده شرایط تنفروشی در جامعه را تغییر داده است، به همین دلیل عمده روسپیهای قدیمی انسانهای کمسواد و بیسوادی بودند. افرادی بودند که در خانوادههای فقیر، معتاد زندگی میکردند. پدر خانواده یا همسرانشان در زندان بهسر میبردند یا به خاطر ارتکاب قتل یا به دلیل قاچاق اعدام شده بودند. زنان مطلقهای بودند که هیچ حمایت مالی نداشتند و ناچار بودند برای تامین زندگی فردی یا فرزندانشان تن به این کار بدهند. هر چند که تمامی این موارد هنوز هم ادامه دارد و بخش دیگری از روسپیها تمام آسیبهای جامعه را با خود به همراه دارند، اما در پدیده جدید قشر بزرگی از تنفروشان حتی تحصیلات دانشگاهی دارند. حتی کسانی هستند که از امکانات اولیه خوب زندگی برخوردار هستند. یعنی کسانی هستند که اگر تنفروشی هم نکنند به راحتی میتوانند یک زندگی عادی و طبیعی داشته باشند ولی به دلایل مختلف این افراد به تنفروشی روی آوردند. یک مورد این است که تنفروشی در بین این افراد پدیده ضد ارزش به حساب نمیآید. دومین مورد این است که وقتی جامعه به سمت تجملگرایی حرکت میکند طبیعتا افراد از هر ابزاری برای ارتقای جایگاه مالی استفاده میکنند. مورد سوم این است که در گذشته به دلیل اینکه ما مکانهای مشخصی را داشتیم روسپیها شناخته شده بودند و مردم آنها را میشناختند اما چون امروزه این افراد مکان مشخصی ندارند و در سطح شهر پخش شدند این امکان برایشان فراهم شده که به سادگی این کار را انجام دهند بدون اینکه شناخته شوند. مساله مهم دیگری که توانسته تاثیرگذار باشد تکنولوژی است. یعنی اجازه میدهد افراد از فضای مجازی برای عرضه کردن کالای جنسی خودشان استفاده کنند بدون اینکه انگشت اتهامی به سمتشان گرفته شود.»
- کد خبر 99071
- پرینت